همکاران میتوانند از اینجا مشکلات و تنگناهای فعالیت های شیلاتی شخصی و منطقه ای خود را جهت اطلاع مسئولین مربوطه ارسال نمایند
کلیه فعالان شیلاتی از اینجا میتوانند تصاویر و ویدئو های جالب شیلاتی را ارسال کنند که به نام خودشان ثبت و در معرض تماشای همکاران گذاشته شود.
حضور شما در پایگاه اینترنتی ایران آکوا iranaqua.ir
از اینجا رایگان فعالیت های شیلاتی خود را به همکاران و علاقه مندان بیشتر معرفی کنید
کارشناسان و متخصصین محترم علوم شیلاتی از اینجا میتوانند نسبت به معرفی و ارتباط بیشتر با همکاران شیلاتی اقدام کنند
همکاران شیلاتی میتوانند از اینجا اخبار صنف شیلاتی خود را ارسال و منتشر کنند
ایران آکوا iranaqua.ir اولین مرجع ارتباط علمی تجاری خانواده بزرگ شیلات ایران
تا چشم کار مي کند اين جا شوره زار است و تپه ماهور. نه! کمي آن طرف تر چيزي به چشم مي خورد، درست نمي دانم سراب است يا واقعا درياست. از اولين عابري که از کنارم مي گذرد مي پرسم از کدام سمت بايد رفت تا به دريا رسيد؟ با انگشت نشانم مي دهد حالا مطمئنم سراب نيست!! راه را گم نمي کنم چون تا چشم کار مي کند شوره زار است و تپه ماهور. خورشيد تازه طلوع کرده که به ساحل نزديک مي شوم فکر ميکردم بايد خيلي شلوغ باشد اما در کمال ناباوري کسي کنار ساحل نيست. به سمت شهر باز مي گردم بازارچه محلي! شايد آن جا کسي باشد! ديگر شک ندارم آنجا کسي هست نزديک که مي شوم ديوارهاي بلند بازارچه از ورودي کوچه باريکي که هنوز بوي قديم تر ها را مي دهد ديده مي شود. صداهايي که شنيده ميشود بخشي از فضاي درون بازارچه را به تصوير مي کشد! اينجا انبوهي از ماهي را به حراج گذاشته اند! انتظار مي کشد سريع تر ماهي هايش را بخرند دعا مي کند قيمت بالاتري پيشنهاد شود اما چاره اي نيست خواب امانش را بريده به هزار و ۵۰۰ تومان رضايت مي دهد! نمي دانم ظاهرا راضي نيست و از سر اجبار رضايت داده اما مهم اين است که به آن قيمت رضايت داد. به جمعيتي که براي شرکت در اين حراج در بازارچه جمع اند نزديک مي شوم. يک سلام و خدا قوت و بلا فاصله سر صحبت باز مي شود. اگر پاي صحبت هاي آن هايي که صيدشان را به حراج گذاشته اند بنشيني ازهيچ يک حرف جديدي جز آن چه نفر اول گفته نمي شنوي و فقط يک جمله تکراري براي هميشه در ذهنت نقش مي بندد:" خطر صيد و گرفتار توفان شدن و شايد هيچ گاه بر نگشتن براي صياد، بي خوابي شبانه از آن صياد، پاره شدن تور و خسارت ديدن از صياد، چوب حراج زدن به صيد ماهي دريا از صياد و سود اين همه رنج از آن دلالاني که نه دريا را مي شناسند و نه خطراتش را و نه حتي گاهي ماهي را..."
برداشت اول:
از اوايل د يماه با آغاز فصل صيد کار از ساعت 3 عصر هر روز شروع مي شود و حداکثر ساعت 6 صبح روز بعد با حراج ماهي ها در بازارچه به پايان مي رسد. نامش حميد است و 20 بهار از خدا عمر گرفته است. مي گويد هرچند معتقديم روزي ما در درياست اما اگر کارخانه اي بود يا زمين حاصلخيزي به کشت مي پرداختيم و خطر دريا را به جان نمي خريديم. از فروش طلا و جواهرات اهل خانه و خريد قايق موتوري و 15 ميليون هزينه اوليه، جمع آوري وسايل صيد و تا پهن کردن تور و برنگشتن دوستانش از دريا و جداسازي ماهيان صيد شده و چوب حراج زدن به صيد و ... مي گويد: در آخر هم شغلمان مي شود صياد غير مجاز و کارمان مي شود قاچاق و سودش مي شود اندک و در عين حال ما کار مي کنيم و جيب دلالان ماهي از دسترنج مان پر مي شود. حميد از 3 عصر هر روز که از خانه خارج مي شود و از تهيه 400 تا 500 ليتر سوخت قايق موتوري، 150 تا 200 کيلومتر دور شدن از ساحل در دل دريا و پهن کردن دام و توفان و درگيري و در نهايت صيد ،جداسازي ماهي هاي سفيد کفال و نسل منقرض شده کپور مي گويد و از اين که چطور صيد روزانه شان توسط دلالاني که بيشتر از خارج استان آمده اند بين هزار و 500 تا 2هزار تومان در کيلو خريداري مي شود و در همين استان خودمان به 3 تا 4 برابر قيمت بين 7 تا 8هزار تومان به فروش مي رسد.
برداشت دوم:
از سال 71 شرکت سهامي خاصي براي صيد ماهيان خاوياري به ثبت رساندم و با عضويت ماهي گيران مناطق محروم و مرزنشين گميشان ، خواجه نفس، چالاشت و قسمتي از ميان قلعه و طي انعقاد قرارداد با شيلات گلستان ( شرکت مادر تخصصي جهاد کشاورزي) به کارم رسميت بخشيدم اما صيد مناسب و سود دهي خيلي دوام نياورد و سال هاست به يک شرکت زيان ده تبديل شده ايم و شرکتي ورشکسته هستيم. يوسف از تحت کنترل نبودن دريا، وجود صيادان غير مجاز در منطقه که هر روز بيشتر مي شوند، خشکي رودخانه ها و آلودگي کانال هاي متصل به دريا، صيد بي رويه، ضعف مديريت در کنترل صيد دريا، گسترش دام ها، صيد بي رويه با استفاده از رشته قلاب هاي طويل ( لانگ لاين)، کنترل بازار و جلوگيري از فروش بچه ماهيان خاوياري، نبود امکانات صنعتي در منطقه و بيکاري بيش از حد مردم مناطق ترکمن نشين در ساحل درياي خزر در گلستان مي گويد و همه اين عوامل را علت افزايش صيد غير مجاز مي داند.
برداشت سوم:
مدير کل شيلات گلستان از قوانين حاکم بر دريا که حدود 50 سال از آخرين اصلاحات در آن مي گذرد و از اين که قايق صيد غير مجاز به حکم قضايي به حداکثر هزار تومان جريمه نقدي محکوم مي شود و از تلاش نيروهاي حفاظتي و مشقات نيروهاي گارد حفاظتي ساحل و مجروحيت ها و درگيري ها که در نهايت به آزادي متخلفان با هزار تومان جريمه نقدي ختم مي شود و از 150 نيروي محافظ که در 3پايگاه اصلي و 4 پاسگاه براي حفاظت از آبزيان به کار گمارده شده اند اما اجازه ندارند براي حفظ ذخاير ماهي جان انساني را به خطر بيندازند و از اشتغال صيادان غير مجازي که ترجيح مي دهد به جاي استفاده از اين نام آنان را افراد غير مسئول در دريا بنامد مي گويد و اضافه مي کند: به رغم تکثير و رهاسازي ماهيان مولد شاهد حضور بسيار افراد غير مسئول در دريا و نصب تورهاي غير مجاز و غير مسئولانه و صيد ماهيان نارس خاوياري و خروج آن ها از مدار توليد هستيم. علي اکبر پاسندي از حضور افراد سودجو و دلالاني مي گويد که دريا را حق خود مي دانند و ضعف قوانين موجود که اجازه مي دهد افراد غير مسئول صيد غير مجاز را شغل تلقي کنند و در ساعت معيني از روز به صورت گروهي در مقابل چشمان مسئولان محلي و منطقه اي با وسايل نقليه از داخل شهر قايق را به ساحل حمل و بنزين قاچاق تهيه و تورهاي غير مجازشان را بدون هيچ مانعي پهن کنند. پاسندي از 2هزار و 932 مرحله گشت روزانه و 736 مرحله گشت شبانه و 45 هزار و 484 نفر ساعت گشت دريايي و ساحلي و 8هزار و 306 بازرسي از صيدگاه و شناور و بازار ماهي و ايست بازرسي در گلستان در 9 ماهه سال جاري مي گويد و مي افزايد: از ابتداي سال 69 نفر متهم دستگير و 251 پرونده به دادگاه ارسال و 2هزار و 465 قطعه ماهي غضروفي که از متهمان کشف شده در دريا رها شده و در مجموع در اين مدت 39 ميليارد و 367ميليون و 114هزار ريال خسارت به صيادان غير مجاز از انهدام قايق پارويي، انهدام پره و دام و...توسط يگان حفاظت از منابع آبزي اداره کل شيلات گلستان وارد شده است. مدير کل شيلات گلستان به عوامل کاهش خاويار گلستان به علت کاهش زايشگاه هاي طبيعي و توسعه کشاورزي و سدها و افزايش ساحل نشيناني که غير مسئولانه از دريا استفاده مي کنند اشاره مي کند و آن را خطري براي ذخاير دريا معرفي مي کند ودر ادامه از تکثير ماهيان مولد در استخرهاي خاکي و بازسازي ذخاير در مجتمع شهيد مرجاني آق قلا و... مي گويد و در نهايت تاکيد مي کند: بايد زير ساخت هاي شغلي براي تقويت تکثير و بازسازي ذخاير و رفع مشکل بيکاري جوانان ساحل نشين فراهم شود و اين نيازمند يک عزم و اراده ملي است.
چکيده
بايد قوانين حفاظت از دريا اصلاح و حفاظت و صيانت از دريا مانند حفاظت از جنگل فرهنگ سازي شود و يادمان باشد دريا متعلق به همه است و سازمان شيلات به تنهايي نمي تواند از آن حفاظت کند. دريا امانتي است که از گذشتگان به ما رسيده و ما امانتدار آيندگانيم، اما رشد جمعيت و ضعف زير ساخت ها و حضور افراد غير مسئول به دليل نبود اشتغال باعث شده امروز شاهد خيانت به اين امانت باشيم. در حال حاضر افراد سودجو و دلالان دريا را حق خود مي دانند و ضعف قوانين موجود به آن ها اجازه مي دهد افراد غير مسئول صيد غير مجاز را شغل تلقي کنند و...