همکاران میتوانند از اینجا مشکلات و تنگناهای فعالیت های شیلاتی شخصی و منطقه ای خود را جهت اطلاع مسئولین مربوطه ارسال نمایند
کلیه فعالان شیلاتی از اینجا میتوانند تصاویر و ویدئو های جالب شیلاتی را ارسال کنند که به نام خودشان ثبت و در معرض تماشای همکاران گذاشته شود.
حضور شما در پایگاه اینترنتی ایران آکوا iranaqua.ir
از اینجا رایگان فعالیت های شیلاتی خود را به همکاران و علاقه مندان بیشتر معرفی کنید
کارشناسان و متخصصین محترم علوم شیلاتی از اینجا میتوانند نسبت به معرفی و ارتباط بیشتر با همکاران شیلاتی اقدام کنند
همکاران شیلاتی میتوانند از اینجا اخبار صنف شیلاتی خود را ارسال و منتشر کنند
ایران آکوا iranaqua.ir اولین مرجع ارتباط علمی تجاری خانواده بزرگ شیلات ایران
12 آگوست روزیست که همه موضوعات زیستمحیطی به کناری میرود و بحث دریای خزر داغ میشود؛ بزرگترین دریاچه دنیا که وسعتش موجب شده آن را دریا بنامند و برای خودش روز جهانی داشته باشد؛ خزری که همیشه راه حل مسائل زیستمحیطی است. |
گاهی میخواهند کمآبی جاهای دیگر را با انتقال آبهای آن برطرف کنند، گاهی هم به دنبال محلی برای محو فاضلابها میگردند اما تقویم و مناسبتهای درجشده هم در این روز یادآوری میکنند که خزر سرمایه محیط زیست کشور ما و چهار کشور دیگر است و نمیتوان به سادگی در رابطه با آن تصمیمگیری کرد.
هر وقت صحبت از انتقال آب خزر به استان سمنان یا دریاچه ارومیه میشود، شرکای چهارگانه خود را فراموش میکنیم. در حالی که دریای خزر در تاریخ معاصر ما اغلب مورد بحث با کشور همسایه عثمانی (ترکیه وقت) قرار میگرفت و طی معاهدههایی حق و حقوق ما از این سرمایه دستخوش تغییر میشد، اما اکنون نیز رژیمهای حقوقی آن کاملا روشن نیست. خزر به هیچ دریایی متصل نیست؛ بنابراین رژیم حقوقی منحصر به فردی را میطلبد؛ چراکه نمیتواند مشمول کنوانسیون ملل متحد حقوق دریاها که همه قوانین در آن روشن است ، شود و باید کشورهای ساحلی در رابطه با آن به توافق برسند. تا سال 1319 هیچ اشارهای به استفاده از منابع در بستر دریای خزر نشده بود اما در سال 1378 تا 1381 مناقشاتی بر سر منابع نفت و گاز، تحدید حدود آبی سطح و بستر دریا و سهم ماهیگیری بین این پنج کشور مطرح شد و در حالی که ایران نیز ذخایر اثباتشدهای در دریای خزر دارد، اکتشاف آنها متوقف شده است. همچنین حجم بالای ذخایر نفت و گاز و سهم 90 درصدی این دریا در تولید خاویار باعث اهمیت آن و بروز برخی مباحث اختلافی بین ایران و آذربایجان، ترکمنستان، روسیه، و قزاقستان شده است. آلودگی سواحل ویروسی که خزر را بیمار کرد توسعه زیرساختهای شهری، فعالیتهای کشاورزی با استفاده از سموم، کود و سایر مواد شیمیایی کشاورزی مشکلات زیستمحیطی را در سواحل خزر ایجاد کرده است؛ چراکه ورود فاضلاب و پسابهای کشاورزی به دلیل نبود مدیریت پسابهای مراکز صنعتی سبب شده سالانه هزاران لیتر فاضلاب وارد دریای خزر شود؛ در واقع آلودگی دریای خزر ناشی از ورود آلایندههای با منشأ خشکی است؛ بنابراین، برای کاهش مشکلات زیستمحیطی این دریا باید کارهای حفاظتی را از سواحل کشورهای حاشیه آغاز کرد. پروین فرشچی -معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت از محیط زیست در این باره میگوید: در موضوع آلودگی دریای خزر دنبال کشور مقصر نمیگردیم . ما باید به جای اینکه میزان نقش کشورهای مختلف را در آلودگیها بسنجیم به مطالعه علمی در این زمینه بپردازیم و نوع آلودگی کشورها را مشخص کنیم ؛ به طور مثال آلودگی در ساحل آذربایجان ماهیت نفتی دارد اما در سواحل ایران مشکلات آلودگی ناشی از کشاورزی، زباله و فاضلابهاست. وی در ادامه به ایسنا میگوید: از سالها قبل مطالعاتی مرتبط با فاز دوم همکاری منطقهای ایران برای سنجش آلودگیهای شناگاههای استانهای ساحلی شمالی و جنوبی در دست داشتیم تا میزان و نوع آلودگیهای میکروبی شناگاهها را مورد بررسی قرار دهیم. اکنون نیز از همه استانهای ساحلی در شمال و جنوب کشور خواستیم تا شناگاههای مناطق ساحلی را از نظر میکروبی مطالعه کنند. محمدرضا برجی – مدیر کل حفاظت محیط زیست استان گیلان نیز میگوید : آلودگیهای نفتی که بیشترین مسبب آن کشور آذربایجان است به شدت خزر را رنج میدهد؛ البته از سوی ایران نیز انواع فاضلابهای خانگی، کشاورزی و صنعتی وارد خزر میشوند. وی ادامه میدهد: وضعیت خزر در مجموع بحرانی است و برای نجات این دریا از آلودگیها توسط کشورهای حاشیه آن، فقط اقداماتی در حد کنوانسیون و نه به صورت کامل انجام میدهند که اصلا کافی نیست. انتقال آب از جیب خلیفه دریای خزر منبعی است که در آن با چهار کشور همسایه سهیم هستیم و عملا میتوانیم بنا بر تصمیمات داخلی نسبت به استفاده از آن برای رفع مسائل حتی اگر راه حل کارشناسی باشد تصمیمگیری کنیم. پروین فرشچی -معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت از محیط زیست در این رابطه میگوید: انتقال آب خزر به کویر سمنان تبعات منطقهای دیگری نیز برای ما خواهد داشت؛ چون این عمل را در منطقه رواج خواهیم داد؛ هرچند ممکن است سایر کشورها نیز چنین برنامههایی داشته باشند. وی انتقال آب خزر به کویر سمنان را از نظر زیست محیطی «گریهآور» توصیف میکند و میافزاید: این اقدام تبعات بسیار بدی از نظر اکوسیستم برای دریای خزر خواهد داشت و علاوه بر آن نیز هیچ تضمینی برای ماندن آب منتقل شده در منطقه سمنان وجود ندارد. وی ادامه میدهد: هیچگونه توافقی با سازمان محیط زیست برای این اقدام انجام نشده است و این سازمان به هیچ عنوان موافق این طرح نیست. این در حالیست که محمد وکیلی - استاندار سمنان اما میگوید: در این راستا باید به دنبال تلاش جدی در انتقال آب به استان سمنان باشیم و ضرورت انتقال آب از دریای خزر به استان بیشتر از گذشته احساس میشود. علیرضا خسروی - نماینده مردم سمنان، مهدیشهر و سرخه نیز با انتقاد از وزارت نیرو در بخش انتقال آب دریای خزر و شیوه عملیات آبرسانی به مناطق محروم و روستاها، میگوید: انتقال آب دریای خزر به کویر مرکزی ایران از 5 مسیر بررسی شده است و بهترین گزینه برای انتقال آب دریای خزر که کمترین هزینه را دارد، مسیر استان سمنان است. وی ادامه میدهد: اما محیط زیست با منطق خاص خود و استدلالات خاصی که دارد، ایراداتی به این طرح گرفته که اصلاً فنی نیست. گونههای مهاجم میمهان ناخوانده دریای خزر به سبب تنوع گونهای منحصر، ارزشهای اکولوژیکی و اقتصادی بسیار دارد. اما گونه «شانهدار مهاجم» سبب کاهش ذخایر ماهی کیلکا شده است و علاوه بر آن نیز در سال های اخیر بسیاری از گونه های آبزیان در معرض خطر هستند. مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان در این رابطه میگوید: یکی از گونههای جانوری که جمعیت آن رو به کاهش است جمعیت فوک خزری است . در حال حاضر فقط صد هزار قلاده فوک خزری در دریاچه خزر زندگی میکنند. اما به گفته فرشچی- معاون محیط زیست دریایی وضعیت تنوع زیشتی به فوکها محدود نمیشود. وی در این رابطه میگوید: در رابطه با نجات فوکهای خزر قرار است مرکزی در یکی از استانها ایجاد شود تا همکاریهای علمی و کمکهای فنی برای حل این مسئله داشته باشیم. وی همچنین در رابطه با از بین رفتن گونههای ماهیهای خاویاری در دریای خزر اظهار میکند: در هر منطقه اگر گونهای از بین میرود مسئله ریشهیابی و قبل از همه ارزیابی و علل اصلی آن مطرح میشود. ما برای از بین رفتن گونههای خاوریاری دلایلی از جمله ساخت سد که مانع تخم ریزی این گونهها میشود، مسئله قاچاق و صید ماهیهای خاویار را به عنوان دلایل اصلی مطرح کردهایم. یک کیلوگرم خاویار در بازارهای جهانی پنج هزار دلار است اما در بازارچههای ماکو و آذربایجان میتوان قیمت خاویار را 150 دلار دید. فرشچی با بیان اینکه در سال 2011 سایتیس (کنوانسیون منع تجارت گونه های گیاهی و جانوری در معرض خطر انقراض) مسئولیت حفاظت ماهیان خاویار را بر عهده گرفته است گفت: سایتیس با کمک سایر کشورها تصمیم گرفت تنها اجازه صید درصدی از خاویار را دهد به طوری که همه کشورهای حاشیه تنها 250 تن اجازه صید داشتند ولی با توجه به کمیابی این گونهها در سال 2011 حتی نتوانستند از سهم 250 تنی برای پنج کشور استفاده کنند. معاون محیط زیست دریایی سازمان محیط زیست در رابطه با اقدامات ایران برای حفظ گونههای خاویاری گفت: ایران از سایتیس حمایت کرده است حتی پیشنهاد کرده که تا پنج سال خاویار و ماهیان خاویاری را استحصال نکند. اما قاچاق که یکی از عوامل عمده کمیابی گونههای خاوریار شده است که باعث میشود اقدامات اینچنینی تاثیر چشمگیری نداشته باشد. فرشچی با بیان اینکه سال 2011 ایران 30 میلیون بچه ماهی خاویار را برای حفاظت از این گونهها به دریای خزر ریخته است، افزود: تنها 1.7 درصد از آنان احتمال دارد باقی بمانند. به گفته او، معاون محیط زیست دریایی سازمان محیط زیست تصریح کرد: در دریای خزر پنج گونه خاویاری وجود دارد که هر پنج گونه آن در لیست قرمز موجود است. خزر در فراز و فرود یکی از مشکلات مناطق ساحلی دریای خزر افزایش ارتفاع سطح آب آن ، تأثیرهای مخرب این مسئله بر تأسیسات نیروی دریایی، صنایع کشتیرانی، حمل و نقل، نیروگاه برق نکا، ناحیههای مسکونی و نیز صدمات جبرانناپذیر محیط زیست ساحلی است. افزایش آب دریای خزر با پیشروی به داخل خشکی همراه است و سبب شده تا هزاران کیلومتر از خشکی در خط ساحلی به زیر آب رود. بسیاری از مزارع کشاورزی، مراکز مسکونی و جادهها دچار آبگرفتگی شدهاند. این موضوع سبب شد مواد آلاینده خشکی وارد آب شود. سیفالله آقابیگی- مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان میگوید: مطالعات نشان میدهد 80 سانتیمتر از سطح آب دریا نسبت به گذشته کاهش یافته که ادامه این روند نگرانکننده خواهد بود. پهنه آبی خزر به عنوان منحصرترین پهنه آبی بدون ارتباط با هیچ اقیانوسی است و روابطی که این پهنه میتواند ایجاد کند بسیار متفاوت از سایر پهنههای آبی و دارای شرایط ویژهای است و بر این اساس نگاه ویژهای را میطلبد. همه راهها به شمال ختم میشود ترافیکهای طولانیمدت در مسیرهایی که به استانهای شمالی و شهرهای ساحلی میرسد کافیست تا جاذبههای گردشگری دریای خزر ثابت شود اما متاسفانه این گردشگران زبالهسازهای ساحلی هستند که در هر تعطیلات حجم زباله ها را افزایش میدهند که با توجه به ظرفیت محدود شهرداریهای این شهرستانها برای دریای خزر بسیار مشکلساز میشود. برای جبران این مسائل راه حلهایی مانند عوارض سبز یا فرهنگسازی مطرح شده است اما در عمل تجمع زباله و کیسههای پلاستیکی نشان از موفق نبودن این راهحلها دارد. واقعیت این است که سرعت رشد و گسترش تهدیدهای زیست محیطی از سرعت همکاریهای محیط زیستی و حتی مردمی در پیرامون آن را بیشتر است و این سرعت در رفع مشکلات و حل مسائل به هیچ وجه وجود ندارد. همچنین درست است که ایران با مسائل محسط زیستی زیادی درگیر است اما این امر باعث توجیه غفلت از محیط زیست خزر نمیشود و اجرای محدود " مسیر سبز، ساحل پاک" نمیتواند راه نجات این اکوسیستم ارزشمند و منحصر به فرد که روز جهانی هم دارد، باشد |