هشت سال با آمارو ارقام غیر واقعی زندگی کردیم

سه‌شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۲  ۰ نظر   ۸۸ بازدید

هشت سال با آمارو ارقام غیر واقعی زندگی کردیم
آفتاب: دبیر کل خانه کشاورزی گفت: بر اساس آمار گمرک در سال های گذشته غذای ۴۲ میلیون نفر به کشور وارد شده است. این یعنی ضریب خودکفایی در محصولات کشاورزی ۴۴ درصد بوده و برای تامین پروتئین ۵۶ درصد جمعیت کشور، به خارج وابسته هستیم.

عیسی کلانتری ۱۲ سال سکاندار بخش کشاورزی بوده است. او پس از اتمام دوره وزارتش، خانه کشاورز را بنا نهاد. تشکلی صنفی-سیاسی که کشاورزان سراسر کشور را گرد هم می‌آورد. امروز شاید خانه کشاورز بزرگترین محل اجتماع فعالان مستقل بخش کشاورزی باشد.

وی که پس از انتخاب دکتر حسن روحانی به عنوان هفتمین رییس جمهور ایران به عنوان مسئول گروه آب کشاورزی، به رییس جمهور منتخب مشاوره می دهد، وقتی درباره احتمال پذیرش مسئولیت در کابینه دولت یازدهم از او سئوال می کنم، می گوید: خانه کشاورز جای خوبی است!

به گزارش افکارنیوز،کلانتری درباره گزینه های احتمالی وزارت جهاد کشاورزی نیز تاکید می کند که تمام گزینه ها نزد دکتر روحانی است. سئوالات مختلفی درباره بخش کشاورزی از او می پرسم، اما دبیر کل خانه کشاورز تاکید می کند که وزیر بعدی اگر خیلی فعال باشد، باید دو سال کار کند تا بخش از هم پاشیده کشاورزی را به نقطه ای که در سال ۸۴ قرار داشت، برساند آنچه در ادامه می‌آید مشروح این گفت‌وگو است.


در ابتدای فعالیت دولت نهم خبر رسید تعدادی از کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی به بهانه بازنشستگی از بدنه این وزارتخانه رانده شدند، بخشی نیز اخراج شدند. این اخبار صحت داشت یا خیر و این رفتارها چه تاثیری در بخش تولید داشته است؟

تا آنجایی که من اطلاع دارم و اطلاع به ما می رسد وضعیت پیکره کارشناسی وزارتخانه بدتر از چیزی است که می گویید. بالاخره جوان ها سر جای خود، ولی کارشناسان خبره، کارکشته و صاحب نظر و اندیشه که در بخش کم و بیش وجود داشت، اکثر آنها امروز وجود ندارند. این افراد بدون جایگزین هم هستند.

چرا این کارشناسان در بخش وجود ندارد؟
این را از کسانی که آنها بیرون کردند باید بپرسید. به بهانه بازنشستگی از وزارت جهاد رانده شدند. این در شرایطی است که اصلا جایگزین ها با آنها از زمین تا آسمان اختلاف دارند. خوب بالاخره رییس کمیسیون کشاورزی پس از مدتها اذعان کرد که طرح های تولیدی و توسعه کشاورزی کشور شکست خورده است.

امسال ۷۰ درصد گندم مورد نیاز ایران وارد شده است. اینها واقعیت هایی است که پشت یکسری آمارهای غیر واقعی پنهان شده بود. خوشبختانه یکی از دستاوردهای خوب انتخاب آقای دکتر روحانی به عنوان رییس جمهور این بود که آمار و ارقام غیر واقعی واقعیت ها خود را نشان داد. لااقل کشور از بلاتکلیفی خارج شد. مشخص شد نیاز غذایی کشور مثلا در بخش فرآورده های کشاورزی چه میزان است. با روشن شدن آمار و ارقام مشخص شد چیزهایی که می گفتند واقعیت ندارد. این خود کمکی است برای برنامه ریزی در راستای تامین نیاز غذایی و امنیت غذایی کشور.

قبل از دولت نهم چه میزان از غذای کشور در داخل تولید می شد و امروز وضعیت تولید چگونه است؟
اگر از بعد واردات نگاه کنیم، در سال های اخیر نیاز حدود ۴۲ میلیون نفر را وارد کرده ایم. یعنی خودکفایی ۴۴ درصد بوده است. ولی خوب یکسری محصولات دیگری تولید می شود که در جیره غذایی مردم هست ولی در تامین نیاز غذای نمی آید مثل سبزی و صیفی جات. اینها نیازهای سفره مردم هستند ولی چون خودکفایی را بر مبنای تامین کالری و پروتئین همچنین تامین غلات، گوشت، شیر و شکر می‌بینند، بر این مبنا ۴۴ درصد خودکفا هستیم. اما ویتامین‌های مردم عمدتا در داخل تولید می شود و اینها جز این دسته حساب نمی شود. از نظر واردات، انرژی مورد نیاز ۴۲ میلیون نفر را وارد کرده‌ایم در قابل نیاز ۳۳ میلیون نفر را در داخل تولید کرده‌ایم.

وزارت جهاد کشاورزی چوب حراج به اموال خود زده است. یکی از این موارد ساختمان شیشه ای بود. در حال حاضر کارشناسان این بخش در سطح شهر پراکنده شده اند. این روند چه تاثیری در انگیزه کارشناسان این وزارتخانه و روند تولید در کشور داشته است؟

اصلا این واگذاری غیر قانونی بوده است. هر کس هم که مسئولیت وزارت جهاد کشاورزی را بگیرد باید تلاش کند این ساختمان را بازگرداند یا یک ساختمان جدید بسازد. این ساختمان مازاد نبود. آقایان از این ساختمان بیرون رفتند و ۳۰ تا ساختمان دیگر اجاره کردند. بدین ترتیب عملا مدیریت در بخش از دست رفته است. نه وزارتی هست و نه مدیریتی بر کارها وجود دارد.

واگذاری ساختمان شیشه ای در از هم پاشیدگی بدنه کارشناسی نقش داشته است؟

قطعا همین طور است. الان وزارت نیرو ساختمانی بزرگتر از ساختمان شیشه ای در انتهای بزرگراه کردستان ساخته است. ساختمان قبلی خود را نیز به شرکت مادر تخصصی وابسته به خود واگذار کرده است. وزارتخانه های علوم، بهداشت و درمان، راه و ترابری و حتی بانک مرکزی نیز برای خود ساختمان ساخته اند. همه آنهایی که ساختمان نداشتند، ساختمان دار شدند. یک وزیر ناآگاه آمده ساختمانی را که داشته از دست داده و در سطح شهر تهران پخش شده است. فکر کنم این ساختمان را از او گرفته‌اند و وی توان دفاع کردن از حق کارشناسان را نداشته است. با تهدید از او ساختمان را گرفته اند. ساختمان شیشه ای قاعدتاً ساختمان بخش کشاورزی است و باید به بخش باز گردد. حالا قوه قضاییه گرفته یا قرارگاه خاتم الانبیاء فرقی نمی کند، رییس جمهور منتخب باید به کشاورزان کمک کند که ساختمان به آنها بازگردد.

یعنی اگر قرارگاه خاتم الانبیاء پول ساختمان را نیز بپردازد باز هم امکان بازگشت ساختمان به بدنه بخش وجود دارد؟
اصلا واگذاری این ساختمان غیر قانونی است. ساختمان مازاد نبود. ساختمان مازاد آن است که اگر به فروش رسید جایش چیزی نیاید. ولی آقایان پس از تخلیه ساختمان در سطح شهر سرگردان شده‌اند. کشاورزان سرگردان، خود وزیر سرگردان، معاونین و کارمندان سرگردان. برای هماهنگی درباره یک موضوع فقط دو تا سه روز طول می کشد که همدیگر را پیدا کنند.

همین اتفاق برای ساختمان موسسه تحقیقات شیلات افتاد، کارشناسان این موسسه را به باغ گیاهشناسی ملی به عنوان بزرگترین ذخیره گاه ژنتیکی کشور منتقل کردند و برایشان ساختمانی پیش ساخته در آنجا ساختند. این انتقال، زمینه ورود آسیب به بزرگترین ذخیره گاه کشور را هم فراهم کرد. در این باره چه نظری دارید؟

بدتر از آن شرکت خدمات هواپیمایی سم پاش را به شهرداری قزوین فروختند. خلبان را گفتند یا باید بازنشست شوی یا بازخرید و یا در بخش موتورخانه شهرداری کار کنی.

اینها سرمایه های بخش نیستند؟
اینها سرمایه های بخش بوده است. نتیجه این واگذاری را در خوزستان دیدند. وقتی زنگ زرد حمله کرد به گندم، وسیله ای برای سم پاشی نداشتند. چون این آفت اپیدمی است و با سم پاش های دستی نمی توان کاری انجام داد.

فکر می کنید در دولت بعدی بتوان اموال از دست رفته بخش کشاورزی را دوباره به بخش برگرداند؟ وزیر بعدی در این رابطه چه وضعیتی خواهد داشت؟
البته وزیر بعدی کار بسیار سختی خواهد داشت. اولویت اولش باید مسئله آب باشد. جلوگیری از پرت آب، صرفه جویی در آب و برداشت از سفره آب زیرزمینی. اولویت دوم افزایش بهره وری و سوم سر و سامان دادن به پرسنل داخل وزارتخانه که از هم پاشیده اند. همه چیز در این هشت سال در بخش کشاورزی از هم پاشیده شده است.

چقدر برای ساماندهی وضعیت فعلی زمان نیاز است؟
وزیر بعدی خیلی بخواهد تلاش کند، دو سال زمان نیاز دارد که به وضعیت سال ۸۴ باز گردد. همه چیز از هم پاشیده است. اگر مدیری قوی باشد دو سال طول می کشد نظمی در تامین بذر و نهاده های کشاورزی ایجاد کند. در حال حاضر نظارتی بر کارهای تولید و تکنولوژی های نوین بخش کشاورزی نیست و کاری در این رابطه انجام نمی شود. تحقیقات هدفمندی در بخش نداریم و تصمیم گیری متمرکز در بخش وجود ندارد.

ترویج و آموزش تعطیل شده و مکانیزاسیون به دست فراموشی سپرده شده است. مبارزه با آفات و بیماری های گیاهی و دامی بدون برنامه است. پیشگیری تقریبا وجود ندارد. جلوگیری از ضایعات در بخش کشاورزی را نمی بینیم. اینها همه سبب کاهش عملکرد در بخش تولید شده است. وقتی اعلام می کنند ایکس میلیون تن تولید دارند اما بررسی ها نشان می دهد که تولید واقعی پنج دهم تا ۶ دهم ایکس است، اینها همه بر اثر بی نظمی ها در بخش رخ داده است.

در حال حاضر هرج و مرج در عرضه و تقاضا وجود داشته و عملا حاکمیت در بخش کشاورزی جایگاهی ندارد. تشکل‌ها نادیده گرفته شده و حذف شده اند. اتحادیه‌ها در تصمیم گیری‌ها و تصمیم سازی‌ها نقشی ندارند. ما هشت سال با آمار و ارقام غیر واقعی زندگی کردیم. فکر می کنم همه ما وظیفه داریم هرجا که هستیم دولت بعدی را کمک کنیم که روال به حالت عادی باز گردد.

در خشکی دریاچه ارومیه، بر اساس آمارهای وزارت نیرو، بخش کشاورزی ۲۳ درصد مقصر اعلام شده و سدسازی‌ها فقط پنج درصد در ایجاد این وضعیت دخیل هستند، فکر می کنید مدیر بعدی جهاد کشاورزی برای شمال غرب کشور چه برنامه ای باید داشته باشد؟

۸۰ درصد دریاچه ارومیه مرده است. یک تتمه جانی در آن باقی است که ضربان های آن به شدت کاهش یافته است. وزیر کشاورزی به تنهایی نمی تواند کاری بکند. وظیفه دولت است که تصمیم بگیرد. هیچ کس به تنهایی نمی تواند کاری انجام دهد. راه نجات دریاچه ارومیه آن است که دولت با استفاده از اصل ۱۲۷ قانون اساسی اختیارات را به یک نفر واگذار کند و از او مسئولیت بخواهد. از این پراکنده کاری هیچ چیزی درست نمی شود.
باید از پرت و اسراف آب جلوگیری شود. ممکن است انتقال حوضه به حوضه آب از حوضه های آبریز نزدیک انجام شود. باید نظام کشت در شمالغرب کشور تغییر کند. چاه های غیر مجاز تعطیل شوند و برداشت از چاه های مجاز با افزایش بهره وری کاهش یابد. کارهای مختلفی باید انجام شود. اصلاح وضعیت دریاچه ارومیه کار یک وزیر و دو وزیر نیست.
آنجا بهترین راه این است که دولت با استفاده از اصل ۱۲۷ قانون اساسی امور را به یک نفر واگذار کرده و از وی گزارش بخواهد. منابع را دولت و مجلس تامین کنند تا آن فرد طبق برنامه زمانبندی شده پیش برود. برنامه اجرایی احیای دریاچه ارومیه بین پنج تا ۶ سال طول می کشد، بعد اجرای برنامه نظارتی خواهد بود که بین ۲۰ تا ۳۰ سال ادامه خواهد داشت در غیر این صورت دریاچه نابود می شود. یکی از کارهای اولیه دکتر روحانی باید این باشد.

معمولا در کشور همه ساله شاهد مازاد تولید سیب زمینی به عنوان یک محصول پرمصرف از نظر آب هستیم این مازاد تولید تصمیم سازان را مجبور می کند که محصول اضافی را امحا کنند، در مقابل برخی محصولات در ایران به دلیل کمی آب کشت نمی شود، به نظر شما سیستم تولید قادر به ساماندهی وضعیت کنونی خواهد بود؟
اینها نظریه کارشناسی نیست. خواهش می کنم در مسایل خیلی تخصصی ورود پیدا نکنید و سئوالات کلی بپرسید.

مصرف آب سیب زمینی زیاد نیست؟
مصرف آب سیب زمینی بر مبنای تولید ماده خشک آن کمتر از برنج است. بخش کشاورزی باید به سمت محصولاتی که بهره وری آب را بالا ببرد، حرکت کند. ضریب تولید محصولات ایران به ازای هر متر مکعب آب حدود ۸۵۰ گرم ماده خشک است. باید با سرمایه گذاری مناسب این ضریب حداقل به ۱.۸ تا دو کیلوگرم برسد. بدون سرمایه گذاری، نیروی انسانی مولد و آموزش دیده و استفاده از تکنولوژی های جدید به جایی نمی رسیم و چنین اتفاقی نمی افتد.

در ارتباط با تفاوت آمار تولید گندم، -بین آنچه وزارت جهاد کشاورزی اعلام می کند و حجم خرید- فکر می کنید مباحث مطرح شده در زمینه قاچاق گندم به خارج از کشور یا به مصرف خوراک دام رسیدن این محصول، صحیح است؟
نه اینها حرف های عوام فریبانه است. اصل آن این است که تولید به میزانی که می گویند نیست.

فکر می کنید میزان تولید چقدر است؟
تولید در سال گذشته هفت و نیم میلیون تن بود امسال نیز بین هشت تا ۹ میلیون تن گندم تولید می شود و حجم برداشت بیشتر از این میزان نخواهد بود. آنچه گفته شد آمار تولید است نه خرید.

چرا تولید گندم اینقدر افت داشته است؟
جواب را در سئوال اول شما گفتم. از اثرات کمبود کود و سم، نبود تکنولوژی، دانش فنی و غیره است. همه این خدمات از بخش کشاورزی حذف شده و نتیجه آن روندی است که امروز شاهد آن هستیم

دیدگاه خود را بیان کنید