نخستین اقدام قاطعانه‌ی محیط زیستی در دولت حسن روحانی

دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲  ۰ نظر   ۵۰ بازدید


در بیست و پنجمین روز از مرداد ماه 1392، اغلب خبرگزاری‌های دنیا به نقل از منابع هندی به انتشار گزارشی پرداختند که به سرعت مورد توجه محافل منطقه‌ای و جهانی قرار گرفت. زیرا محتوای این خبر به توقیف یک نفت کش غول‌پیکر هندی مربوط می‌شد که 140 هزار بشکه نفت از عراق را حمل می‌کرد، آن هم نه توسط رقیب تاریخی‌اش (پاکستان)، که ایران! موضوعی که بالقوه می‌توانست ابعادی تنش‌آفرین در منطقه بیافریند. نوشتار پیش‌رو به تحلیل این رخداد و دلایل واقعی و دیگر تبعاتش پرداخته است ...
ماجرا بازمی‌گردد به روز 15 مرداد، زمانی که وجود یک لکه نفتی بزرگ در سواحل جزیره لاوان از طریق یک مرکز بین‌المللی مراقبت دریایی در بحرین به نام MEMAC (مرکز کمک‌های متقابل در مواقع اضطراری در دریا) گزارش شد و در تحقیقات بعدی مشخص گردید که مسئول ایجاد این لکه‌ی نفتی، یک فروند نفت‌کش هندی‌ ‌به نام Desh Shanti است که ظاهراً در روز هشتم مرداد با تخلیه‌ی غیرقانونی آب توازن خود، عمداً سبب ایجاد آلودگی نفتی در خلیج‌فارس شده است. در حقیقت بر بنیاد تصاویر ماهواره‌ای که این نهاد در اختیار قرار داده است، یک لکه‌ی بزرگ نفتی به طول حدود 15 کیلومتر در اثر ریختن عمدی بخشی از آب توازن کشتی در 42 کیلومتری خاور جزیره لاوان پدیدار شده و ممکن است حتا تا سواحل بحرین مناطق گسترده‌ای را متأثر کند
از آنجا که منطقه خلیج فارس و دریای عمان طبق قانون سازمان جهانی دریانوردی (IMO)، منطقه ویژه دریایی محسوب می‌شود، تمام شناورهایی که در این بستر دریایی تردد می‌کنند، ملزم به گزارش سریع ‌آلودگی‌ها به مرکز منطقه‌ای MEMAC هستند.
گفتنی آن که در بازرسی‌هایی که توسط کارشناسان سازمان بنادر و دریانوردی ایران از این کشتی توقیف شده به عمل آمده، آشکار شده که تجهیزات نفت‌کش مذکور نقص فنی داشته و خدمه با علم به وجود مشکل، اقدام به تخلیه آب توازن کرده‌اند،‌ بنابراین ایجاد این آلودگی، عمدی محسوب می‌شود و طبق قوانین بین‌المللی باید جبران خسارت هم انجام شود. میزان خسارت وارده را هم باید گروهی از کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست - معاونت دریایی - و سازمان شیلات ایران تعیین کنند. همچنین این ادعای طرف هندی که کشتی در زمان توقیف در آب‌های ایران نبوده، خوشبختانه توسط MEMAC رد شده و مطابق قوانین بین‌المللی، جمهوری اسلامی ایران حق توقف و توقیف کشتی آلوده کننده هندی را داشته است. بنابراین، کاملاً اثبات شده که این عمل نه یک اقدام سیاسی/ نظامی ؛ - آنگونه که در اخبار نخستین رسانه‌ای منتشر شده بود - که یک حرکت بازدارنده محیط زیستی و در راستای حفظ منافع تمام کشورهای حوزه خلیج فارس صورت گرفته است.
در این میان، نیما پورنگ - مدیرکل دفتر آلودگی دریایی سازمان حفاظت محیط زیست - در مصاحبه دیروزش با خبرگزاری تسنیم، فاش ساخت که از یک ماه پیش - 16 تیرماه - به کشتی مزبور هشدار داده بودند که به دلیل آلاینده بودن، به سواحل ایران نزدیک نشود که متأسفانه ناخدای کشتی به این هشدارها اهمیت نمی‌دهد
به هر حال حساسیت سزاوارانه دولت به این خطر محیط زیستی شایان تقدیر است و نگارنده امیدوار است که مسأله آب توازن این نفت‌کش غول پیکر هندی، بتواند سردی رابطه بین ایران و کشورهای همسایه را کاهش داده و دوباره به توازن برساند!
در عین حال، یادمان باشد که فقط در طول 13 سال گذشته 240 سانحه دریایی در خلیج فارس رخ داده که جملگی منجر به افزایش آلودگی این محیط دریایی ارزشمند شده است. از این میان 35 مورد غرق شدگی کامل شناور، 26 مورد نزدیک به غرق شدن، 30 مورد نشت نفت، 20 مورد آتش سوزی، 15 مورد تخلیه پساب و مابقی هم سوانح متفرقه بودند. با این وجود، به گفته معاون دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، آلودگی نفتی دریای شمالی کشور بیشتر از خلیج فارس بوده، به نحوی که از سال 2000 تا 2013 سالانه 114 هزار تن نفت وارد خلیج فارس شده و 135 هزارتن هم وارد دریای کاسپین یا مازندران شده که عمدتاًبه دلیل سوانحی است که در چاه‌های نفت آذربایجان و روسیه رخ می‌دهد. در عین حال برآوردهای سازمان منطقه‌ای محیط زیست خلیج فارس نشان می‌دهد: نه تنها قرار نیست تا سال 2020 این میزان کاهش یابد، بلکه متأسفانه افزایش هم خواهد داشت. چرا که به گفته عبدالرضا کرباسی: همین نگرشی که در بدنه‌ی وزارتخانه‌های ثروتمند ما وجود دارد، ظاهراً در آن کشورها نیز وجود دارد و آنها هم حاضر نیستند از میلیاردها دلار درآمد نفتی خود تنها یک میلیاردش را برای کنترل آلودگی‌های نفتی و فاضلاب‌های خانگی و صنعتی هزینه کنند! چرا؟
آیا رییس آینده سازمان حفاظت محیط زیست در ایران از چنان قدرتی برخوردار خواهد بود تا این موازنه‌ی شوم به نفع وزارتخانه‌ها و نهادهای ثروتمند و پرقدرت را برهم زده و آنها را وادارد تا اندکی بیشتر کیسه را برای هزینه‌های محیط‌زیستی شُل کنند؟!
پرسشی که برای یافتن پاسخش، ظاهراً نباید مدت زیادی منتظر بمانیم، هر چند که هنوز حسن روحانی نتوانسته برای تنها سازمان مهمی که رییسش در حد معاونت رییس جمهور است، یعنی سازمان حفاظت محیط زیست کشور، یک رییس مناسب انتخاب کند! چرا؟
آیا این تعلل ناشی از اهمیت موضوع است یا برعکس؟ بی شک زمانی که نام فرد منتخب اعلام شود و سابقه‌ی مدیریتی وی در حوزه‌ی محیط زیست مشخص گردد، آسان‌تر می‌توان به این پرسش، پاسخ داد

دیدگاه خود را بیان کنید