مرگ «هامون» در سکوت /گ

جمعه ۳ آبان ۱۳۹۲  ۰ نظر   ۱۱۲ بازدید

مرگ «هامون» در سکوت
تالاب بين المللي هامون هفتمين تالاب مهم دنيا و بزرگترين درياچه آب شيرين در سراسر فلات ايران بوده است که مساحتي حدود 5 هزار و700 کيلومتر مربع دارد. اين درياچه از سه بخش با نام هاي هامون پوزک در شمال شرقي، هامون صابري در شمال و هامون هيرمند در غرب وجنوب غربي سيستان تشکيل شده است.بخش وسيعي از هامون پوزک و قسمت عمده هامون صابري در خاک افغانستان و مابقي هامون ها در خاک ايران است که اغلب در سال هاي پرآبي و در فصل بهار بعد از سيلاب رودخانه هيرمند و انشعابات آن، سه هامون به يکديگر متصل شده و به شکل نعلي ديده مي شود.
هيچ کس براي هامون دل نمي سوزاند، وقتي وضعيت بحراني درياچه اروميه مطرح شد موج عظيمي از اعتراض مقامات دولتي براي رسيدگي به وضعيت فعلي درياچه اروميه برخاست و درخواست ها براي احياي درياچه بالا گرفت. اما تالاب هامون در سکوت مقامات دولتي نابود شده است. نماينده مردم زابل، زهک، هيرمند در مجلس، نوک پيکان انتقادش را به سمت مقامات ارشد دولتي مي گيرد و بيان مي کند:وقتي هيچ کس از خطه سيستان نيست که صداي مردم اين منطقه را به گوش مسئولان رده بالاي دولتي برساند و از آنان داد خواهي کند،مسلماً حرکتي جدي براي نجات و احياي تالاب هامون نخواهيم ديد.در حالي که همين وزرا و رؤسا موضوع درياچه اروميه را با حرارت و جديت پيگيري مي کنند.
«سيدباقر حسيني» نداشتن پشتوانه حمايتي از اين سرزمين را دليل ناديده گرفتن تالاب هامون مي داند و مي گويد: وقتي آلودگي هوا اندکي در مناطق غرب کشور شدت پيدا مي کند نگاه همه به اين شهرها و استان ها جلب مي شود در حالي که مردم سيستان که با خشک شدن تالاب هامون بيشتر از 200 روز سال را زير وزش شديدترين بادها آن هم با آلودگي 20 درصد بيشتر از حد بحراني هستند، نه گوشي صداي آنها را مي شنود و نه چشمي رنج و سختي زندگي آنان را مي بيند، مسئولان دولت متوجه باشند، احيا و نجات تالاب هامون، احياي سيستان است و نابودي هامون نابودي سيستان را به دنبال خواهد داشت.
زنگ خطر براي نابودي هامون
روند خشکي تالاب هامون از سال 1375 همزمان با شروع دوره هفت ساله اول خشکسالي حاکم بر استان آغاز شد،اين روند با طولاني شدن دوره خشکسالي و پا نهادن به دور دوم خشکسالي در هفت سال بعدي شدت گرفت.رئيس پژوهشکده علوم زمين و جغرافياي دانشگاه سيستان و بلوچستان اظهار مي کند : تالاب هامون به سبب اکوسيستم منحصربه فردي که دارد از اهميت بالايي برخوردار است، تالاب هامون شاهرگ حياتي آبي است که از کشور همسايه نشأت مي گيرد.
« غلامرضا نوري »مي افزايد: سيستم تالاب هامون به شکل نعل است، در دوره هاي قبل زماني که بادهاي غالب منطقه از شمال غربي به جنوب شرقي مي وزيده سبب خنک شدن هوا مي شده اما در حال حاضر با خشک شدن تالاب، هرزمان که باد مي وزد بستر خشک تالاب را بر سر مردم مي ريزد.وي ادامه مي دهد: تالاب هامون از سال 1375 از وضعيت بحراني رنج مي برد و از سال 1380 به طور کامل نابود شد اما نه تنها مسئولان اهميتي براي اين موضوع قائل نشدند بلکه هيچ پيگيري و چانه زني هم از سوي آنان صورت نگرفت.اين مدرس دانشگاه تصريح مي کند: واقعيت امر اين است که گوش مسئولان رده بالاي دولتي در قبال غرب کشور شنواتر است چه بسا پيچيدگي مسائل مربوط به تالاب هامون شديدتر از درياچه اروميه بوده زيرا وضعيت فعلي اين تالاب وابسته به ديپلماسي وزارت امور خارجه است.
وي بيان مي کند :بديهي است خطري که تالاب را تهديد مي کرد و مسبب فقيرشدن و نابودي آن شد اقدامات نسنجيده کشور افغانستان و بي توجهي مسئولان کشوري بود.نماينده مردم سيستان در مجلس شوراي اسلامي تصريح مي کند: موضوع حق آبه هم اکنون از طريق وزارت امور خارجه پيگيري مي شود تا هر چه زودتر اين قرارداد اجرايي از سرگرفته شود.
حسيني اضافه مي کند: بنده در هفته هاي گذشته نامه اي به وزير امور خارجه و رئيس جمهور نوشته ام و خواستار رسيدگي به وضعيت حق آبه هامون شده ام.مديرکل حفاظت محيط زيست استان نيز مي گويد: تالاب بين المللي هامون حدود 14-13 سال است که کاملاً خشک شده ،در سال هاي قبل که وضعيت هامون بهتر از اين بود هر 7سال سيل جاري مي شد و تالاب را پرآب مي کرد. اين سيل تا حدودي نياز تالاب را برطرف مي کرد. اما چندسالي است کشور افغانستان بر روي رودخانه سدي ساخته که مانع حيات و چرخه طبيعي هامون شده است.«خسرو افسري»مي افزايد: شرايط سخت و سخت تر شده، کشور افغانستان توجهي به وضعيت تالاب ندارد، تالابي که تا ديروز مأمن امن پرندگان و محل ارتزاق مردم منطقه بود در حال حاضر به جاي تلطيف هوا به کانون بحران و حرکت شن هاي روان و افزايش غلظت ريزگردها تبديل شده است.
اقدامات براي حل بحران
اگرچه مسئولان محيط زيست، دولت افغانستان را مسبب اصلي نابودي تالاب مي دانند اما کارشناسان معتقدند ناديده گرفتن متخصصان بومي و توجه نکردن به طرح ها و پروژه هاي آنان نيز در نابودي تالاب تاثير گذار بوده است .عضو هيئت علمي دانشگاه بيان مي کند: ما پژوهش ها و مقالات بسياري براي بهبود وضعيت تالاب ارائه داده ايم اما هيچ توجهي به اين کارها نشده است.دکتر «غلامرضا نوري» اضافه مي کند:احياي تالاب هامون با وضعيت فعلي امکان پذير است اما بخش عمده نگراني اين است که دستگاه ها با موضوع تالاب، صنفي برخورد مي کنند و در يک مجموعه کامل و منسجم اقدامي صورت نمي دهند.
اين مدرس دانشگاه متذکر مي شود: علي رغم وجود 8 پژوهشکده فعال در دانشگاه سيستان و بلوچستان و 5 پژوهشکده فعال در دانشگاه زابل و شوراي عالي پژوهش در سيستان و بلوچستان، اما متأسفانه به دليل نبود انسجام از سرمايه هاي علمي بومي استان استفاده نمي شود و مسئوليت پژوهش به شرکت هاي غيربومي واگذار مي شود که به دليل نداشتن اطلاعات کافي نتيجه اي در بر نخواهد داشت.وي مي افزايد: واقعيت اين است که سال هاست درباره وضعيت هامون هزاران صفحه مطالعه و طرح ها و برنامه هايي ارائه شده اما هرگز نسخه اي براي درمان آن پيچيده نشده است. با وجود بيش از 1000 نفر هيئت علمي در دانشگاه هاي استان نه تنها به هيچ يک از آنها توجه نشده بلکه براي هر طرح و پروژه اي غيرمتخصصان به کار گرفته شدند و به اين طريق سرمايه ها هدر رفته است.با اين حال مدير کل حفاظت محيط زيست استان اظهار مي کند: از همان ابتداي خشکسالي مطالعات و تحقيقات متعددي در جهت منشاء يابي کانون هاي بحراني انجام شد،از طرفي تاثير عوامل زيست محيطي برتالاب سنجيده و توان اقتصادي و اجتماعي تالاب و تأثيراتش بر منطقه نيز بررسي شد.افسري ادامه مي دهد: اين مطالعات بعد از گذشت دوره هفت سال اول خشکسالي به صورت ميداني شدت گرفت تا نقاط ضعف و قدرت شناسايي شود.
وي اضافه مي کند: همچنين در هفت سال دوم مسير آب مشخص و راه آب ها نيز شناسايي شد. در سال 90 موضوع حق آبه تالاب نيز از طريق وزارت نيرو پيگيري شد تا در نهايت مقرر شد 60 ميليون مترمکعب به عنوان حق آبه از محل ذخيره آبي زيست محيطي براي احياي تالاب در نظر گرفته شود.اين مقام مسئول بيان مي کند: پس از آزمايش ها نهايتاً منطقه اي به عنوان منشا و کانون اجراي فاز يک احياي تالاب هامون برگزيده شد.
عمليات فاز يک
با وجود خوش بيني مسئولان محيط زيست اما کارشناسان، اجراي اين طرح را کمي دير و خارج از محدوده بحران دانسته و معتقدند احياي تالاب در اين نقطه تاثيري بر مهار ريزگردها نخواهد داشت.مدير کل سازمان حفاظت محيط زيست استان بيان مي کند:پس از اتمام مطالعات شرکت مشاور، مکان فاز يک انتخاب و مقرر شد در محدوده آزمايشي که وسعتي به اندازه يک صدم وسعت تالاب دارد در مسيري 6 کيلومتري از محل افضل آباد تا اطراف کوه خواجه آغاز شود.
افسري مي افزايد: کارحفر کانال افضل آباد درحال حاضر در دست اجر است و قرار است به زودي پس از اتمام لايروبي مسير، آب در منطقه نمونه رها شود و اميد است جشن عيد امسال همچون سال‌هاي گذشته در کنار هامون پرآب و سرسبز برگزار شود.اما رئيس پژوهشکده علوم زمين و جغرافياي دانشگاه سيستان و بلوچستان معتقد است: حرکتي که محيط زيست با عنوان فاز يک شروع کرد بخشي از مصوبات جلسه اول ستاد احيا بود.
براساس اين مصوبه حجم آب مشخصي از محل ذخيره زيست محيطي در نظر گرفته شد اما عدم استمرار و پيگيري منسجم و نيز وقفه ايجاد شده از جلسه اول تا اجراي اين طرح سبب هرچه بيشتر فاصله افتادن بين دستگاه ها شد.دکتر نوري مي افزايد: وضعيت تالاب به شرطي قابل حل است که ستاد احيا فعال تر وارد شود و تقسيم کار دستگاه هاي اجرايي نيز از طريق ستاد احيا صورت گيرد. ثانياً پژوهشگران و محققان نيز به کار گرفته شوند و از منابع آبي موجود درست و بهينه استفاده شده و مناطق سه گانه برداشت، حمل و رسوب توفان نيز مشخص شود.
مدير کل حفاظت محيط زيست استان نيز مي گويد: خشکي تالاب سبب مشکلات زيست محيطي شده و اين مشکلات مختص شهر زابل نيست و همه شهرهاي استان را در برگرفته و وضعيتي بحراني ايجاد کرده که دامنه گرد و غبار تا درياي عمان هم کشيده شده است. افسري ادامه مي دهد:با افزايش مشکلات موجود برنامه ريزي ها براي ارتقاي عمليات فاز يک انجام شد و به موجب آن مقرر شد فاز يک در فواصل زماني انجام شود تا بستر هميشه خيس بماند. همچنين مطالعات فاز دوم هم در دستور کار قرار گرفته و طرح هاي مطالعاتي آن به سازمان پيشنهاد شده و قرار است اعتباراتي نيز به فاز دوم اختصاص داده شود.
وي مي افزايد: در فاز 2 تلاش مي شود آب به نقاط بحراني هدايت شود تا ريزگردها مهار شوند همچنين تلاش مي شود پوشش سبز که سبب تثبيت آب شده و در مهار ريزگردها موثر است نيز ايجاد شود.
تلاش براي مهار ريز گردها
با تغيير در روند طبيعي توفان ها و افزايش غلظت و آلودگي هوا موضوع تالاب رويکرد ديگري پيدا کرد و نجات تالاب تنها هدف نبود و مسئله ريزگردها حادتر از خود تالاب مطرح شد.همين موضوع سبب شد که نگاه ها به وضعيت هامون اندکي متفاوت شود.نماينده مردم زابل، زهک و هيرمند در مجلس شوراي اسلامي مي گويد: ستاد احيا در حال حاضر در تلاش است راهکارهاي پيشنهادي براي احياي تالاب هامون را جداي از موضوع حق آبه پيگيري کند.سيدباقر حسيني مي افزايد: در جلسات برگزار شده در حضور کارشناسان و متخصصان، برنامه ريزي شد که هرچه زودتر در بخشي از منطقه تالاب که ريزگردها از آنجا نشأت مي گيرند اقداماتي انجام شود.
اين مقام مسئول عنوان مي کند: ستاد احيا با همکاري فرمانداري زابل در نظر دارد روش هاي مختلف از جمله تغيير اقليم، بارور کردن ابرها و نيز شناسايي منابع زيرزميني آب را نيز بررسي کند. وي ادامه مي دهد: اقدامات انجام شده براي احياي تالاب قطعاً نيازمند کمک دولت است.در غير اين صورت سيستان از دست خواهد رفت. احيا و نجات تالاب هامون به منزله احيا و نجات منطقه سيستان است. اين نماينده بيان مي کند: ستاد احيا تلاش مي کند ضمن بررسي طرح ها و اقدامات احياي تالاب موضوع مهار ريزگردها را نيز خصوصاً در مناطقي همچون هيرمند که شدت بيشتري دارد بررسي و در جهت مهار آنها تلاش کرده و تدابيري بينديشد.
مديريت يکپارچه
بديهي است اقداماتي که تاکنون در جهت احياي تالاب صورت گرفته بي تاثير نيست اما آنچه که بيش از پيش اهميت دارد هماهنگي نهادها و ارگان هاي مرتبط با تالاب با يکديگر و همسو بودن آنها با ستاد احياي تالاب هامون است.
عضو هيئت علمي دانشگاه مي گويد: با توجه به پراکندگي و نشأت گرفتن منبع اصلي از خارج کشور و نيز از بين رفتن پوشش گياهي در اثر مديريت چندگانه از سوي محيط زيست، منابع طبيعي، مرزباني، جهاد کشاورزي و ... بر يک اکوسيستم شرايط حادي را براي تالاب رقم زده است.دکتر نوري، مي افزايد: بايد ستاد احياي هامون در جهت مديريت يکپارچه تالاب هرچه بيشتر تلاش کند و ساير ارگان ها نيز همسو با ستاد در جهت احياي تالاب گام بردارند. وي خاطرنشان مي کند : متأسفانه مرزباني در مرز ايران و افغانستان با گودبرداري و خاکريزي سبب شده که آب هامون صابري به هامون هيرمند سرريز نکرده و به عقب برگشت کند که اين اقدام نسنجيده بدون هماهنگي با ستاد احياي تالاب بوده است.مديرکل حفاظت محيط زيست استان نيز تصريح مي کند : مديريت تالاب هامون تنها برعهده يک سازمان نيست و نياز به مديريتي يکپارچه دارد بايد تلاش شود مطالعات بين بخش ها و بين سازمان هاي ذيربط با تالاب با هماهنگي و در جهت احياي تالاب پيش رود.افسري اضافه مي کند: از طرفي مراکز دانشگاهي نيز با توجه به توان علمي خود مي توانند مسائل راهبردي را به محيط زيست ارائه کرده و مراکز تحقيقاتي شيلات و جهاد کشاورزي و ساير ارگان‌ها نيز همسو با مراکز تحقيقاتي دانشگاهي در جهت ارائه پروژه علمي مشارکت داشته باشند. اين مقام مسئول اظهار مي کند: اميد است با اعتباراتي که سازمان در نظر گرفته و نيز طرح هاي مطالعاتي ارائه شده،زمينه براي جذب اعتبارات بيشتر نيز فراهم شود. از طرفي تلاش مي شود تا مديريت منابع آب نيز اصولي پي ريزي شود .
مدير کل حفاظت محيط زيست استان اثرات ناشي از خشک شدن تالاب را بي‌شمار بر شمرده و مي گويد: با خشک شدن تالاب، غلظت ريزگردها افزايش يافته و بادهاي 120 روزه بعضاً به 200 روز نيز افزايش پيدا کرده است و بيش از 180 گونه و بالغ بر 200 هزار قطعه پرنده مهاجر که در اين منطقه موقتاً ساکن بودند از تالاب مهاجرت کرده اند. افسري اضافه مي کند: علاوه بر گونه هاي مهاجر،چندين گونه ساکن در منطقه شامل سمور آبي، جبير و قوچ و ميش ساکن در دشت سيستان نيز به سبب خشکسالي از اين منطقه مهاجرت کرده اند.
هم افزايي به جاي صف آرايي
با خشک شدن تالاب هامون و سرازير شدن پيامد هاي منفي بر منطقه و مردم نياز است مسئولان به احياي تالاب توجه ويژه داشته و تمام تلاش خود را بر اين موضوع متمرکز کنند.عضو هيئت علمي دانشگاه مي گويد: بايد وحدت ملي حفظ شده و هم پوشاني و هم افزايي ايجاد شود که متاسفانه مسئولان به جاي هم افزايي در مقابل يکديگر صف آرايي مي کنند .
دکتر نوري مي افزايد: فيلتر محيط زيست در دستگاه هاي اجرايي وجود ندارد و اين نشان مي دهد هنوز مقدمات کار فراهم نشده است ابتدا بايد مقدمات کار اصولي شود سپس ساير ارگان ها همسو با ستاد، پيش روند و اين اعتقاد و باور در دست اندرکاران و مسئولان ايجاد شود که متوجه باشند تالاب وضعيت بحراني دارد.وي بيان مي کند: اولين گام بايد ايجاد پوشش گياهي باشد تا بتوان آب را در بستر تالاب ذخيره کرد. هامون شرايطي مانند استخر ندارد که با دپوي آب مشکل بي آبي آن برطرف شود بايد با ايجاد پوشش گياهي آب را تثبيت کرد.
اين مقام دانشگاهي معتقد است : روند کلي کار شرايط خوبي ندارد زيرا نه نمايندگان آن طور که بايد براي بهبود شرايط فوق تلاش مي کنند و نه استانداري تلاش قابل توجهي در خصوص کنترل ريزگردها داشته است.وي خاطرنشان مي کند: بايد مسئولان استاني و کشوري با مردم هم صدا شده و بدانند که شرايط هامون يک فوريت است و سرمايه ملي محسوب مي شود و بايد براي احياي آن تلاش شود، بر کسي پوشيده نيست که اهميت هامون نه تنها کمتر از درياچه اروميه نيست بلکه هم تراز و چه بسا بالاتر از آن بوده و در حال حاضر به موضوعي ملي تبديل شده است. اگرچه چند سالي است که از خشک شدن هامون مي گذرد اما در سال هاي اخير اثرات مخرب زيست محيطي که از پيامد هاي خشکي تالاب است عرصه را بر مردم اين منطقه تنگ کرده و شدت توفان ها و غلظت ريزگردها روز به روز در حال افزايش است به طوري که سبب مهاجرت اهالي سيستان از آن منطقه شده و اگر مسئولان به اين موضوع توجه نداشته باشند به زودي سيستان خالي از سکنه شده و بي ترديد بعد از نابودي هامون شاهد نابودي سيستان نيز خواهيم بود

دیدگاه خود را بیان کنید