راه نجات هامون و سیستان چیست؟ /گ

جمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۲  ۰ نظر   ۹۲ بازدید

راه نجات هامون و سیستان چیست؟
حال هامون خوب نیست؛ درست مثل حال بختگان که انگار بخت از او قهر کرده یا حال پریشان که مانند دیگر زیستمندان ساکن در اطرافش، به شدت پریشان حال شده و یا ارومیه که امیدش شاید به آخرین برف سفید در زمستان 92 باشد ...
با این تفاوت که احتمال درک برف توسط هامون، به مراتب کمتر از ارومیه است؛ با این وجود، امکان احیای دوباره‌ی این پهن‌پیکرترین آبگیر خاوری وطن، بسیار بیشتر از ارومیه است! چرا؟

برایتان می‌گویم ...

در پنجمین روز از دی ماه 1392، پرقدرت‌ترین دولت‌زن جمهوری اسلامی به همراه گروهی از همکارانش در سازمان متولی محیط زیست ایران، راهی سیستان شد و مورد استقبال مردمی قرار گرفت که او را بانوی هامون خطاب می‌کردند و برای موفقیتش بر پیامبر (ص) و یارانش درود می‌فرستادند و صلوات نذر می‌کردند. امّا به راستی معصومه ابتکار برای هامون چه می‌توانست بکند؟ این چه کاری است که او توانایی انجامش را دارد، اما اسلاف پیشینش چون فاطمه جوادی یا محمدی‌زاده قادر به تحققش نبودند؟
ابتکار در همان جلسه‌ی پرشور ملاقات با نمایندگان تشکل‌های مردم‌نهاد، اساتید و پژوهشگران در دانشگاه زابل، تفاوت خود را با همتایان پیشینش نشان داد! آنجا که دید به جای گوش سپردن به سخنان و درد دل‌های مردم و نمایندگان سمن‌های محیط زیستی، باز این مسئولین ریز و درشت منطقه هستند که از این تریبون برای یک نطق انتخاباتی دارند استفاده می‌کنند. وی گفت از دانشگاه نخواهد رفت، مگر به سمن‌ها هم اجازه‌ی سخن گفتن داده شود. راهکاری که شاید، کارآمدترین راه موفقیت در هر طرح محیط زیستی هم باشد. به ویژه اگر آن طرح، نامش نجات هامون و مجری‌اش، بانوی هامون باشد.
هامونی که صدها هزار سال است در پایاب یکی از بزرگترین و پرآب‌ترین حوضه‌های آبخیز آسیای جنوب غربی به حیاتش ادامه داده و میزبان آب گوارا و شیرینی است که به مدد رودخانه‌ی یک هزار و پنجاه کیلومتری هیرمند، این ماده‌ی ارزشمند، زندگی‌ساز و خنک بام دنیا (هیمالیا) را به نزدش می‌رساند ؛ رودخانه‌ی مرموزی با بستر بیش از سه کیلومتر که در طول 135 سال گذشته بین 50 متر مکعب تا 20 هزار متر مکعب در ثانیه آب را از خود عبور داده و از همین رو، هیرمند را یکی از بزرگترین و در عین حال، متغیر‌ترین رودخانه‌های موجود بین دجله و سند می‌شناسند. رودخانه‌ای که پیش‌بینی رژیم آبی آن بسیار دشوار و عملاً ناممکن به نظر می‌رسد.
همین ویژگی ناسازه‌وار (پارادوکس‌گونه)، توانسته از یک سو بزرگترین و زیباترین دریاچه‌ی آب شیرین جهان (با وسعتی بالغ بر 5700 کیلومتر مربع )، با تنوّع زیستی خیره‌کننده و کم‌نظیر را برای سیستان به ارمغان آورده و در مواقع سیلابی، بهشت پرندگان آبزی و کنارآبزی نام بگیرد که در آن تا 700 هزار بال پرنده (مطابق سرشماری اسماعیل کهرم در نخستین سال‌های دهه‌ی پنجاه خورشیدی) ساکن بوده‌اند! و از سوی دیگر، فزونی یا کمبود غیرقابل تحمّل آب در سال‌های ترسالی یا خشکسالی ، خسارت‌هایی جبران‌ناپذیر و ژرف بر منطقه و تمامی زیستمندانش، به ویژه آدمی وارد ساخته است. رخدادی که ادامه‌ی زیست انسان و پایداری معیشت آن را در سیستان به کابوسی دیرینه در نزد مردمان سختکوش این سرزمین بدل کرده است. گفتنی آنکه تالاب‌های سه‌گانه‌ی هامون در پست‌ترین قسمت کاسه‌ی سیستان قرار دارد. این تالاب‌ها به واسطه‌ی هموار بودن چاله‌ی سیستان دارای عمقی بین 2 تا 4 متر بوده و بیشینه‌ی عمقی که در آنها مشاهده شده، هیچگاه از ده متر تجاوز نکرده است. از همین رو، از نظر حجم آبی که این پهنه‌ی آبی می‌تواند بپذیرد، در مقایسه با دریاچه ارومیه که آن هم از مساحتی تقریباً برابر با هامون (در مواقع پرآبی) برخوردار است، حدود یک سوم کمتر بوده و بیشینه‌ی آن به حدود 12 میلیارد متر مکعب می‌رسد.
همچنین بخشی از این دریاچه‌ی پهناور با عنوان تالاب بین‌المللی هامون به وسعت 50 هزارهکتار در تاریخ 23/6/1975 با شماره 21R007 در کنوانسیون بین‌المللی رامسر به ثبت رسیده است. در اهمیت وجودی این تالاب یا دریاچه همان بس که اشاره کنم به باور مردمان این دیار: آنچه در سیستان به ‌نام نعمت خوانده می‌شود، مرهون و مدیون و وابسته به وجود و حضور هامون است و درحقیقت سیستان بدون هامون هیچگاه وجود نداشته و هرگز باقی نخواهد ماند. به عبارتی ساده‌تر، حیات و معیشت اصلی جمع کثیری از مردمان سیستان شامل: صیادان، گاوداران ، شکارچیان ، تختک‌نشینان، حصیربافان، عشایر مالدار و ... به طور مستقیم به حفظ این دریاچه بستگی داشته است.
چه باید کرد؟
آنچه لازم است در باره‌ی هامون و سیستان بدانیم، آن است که نخستین اولویت ما باید مجاب کردن طرف افغانی برای در اختیار نهادن حق‌آبه‌ی قانونی هامون به میزان 27 متر مکعب در ثانیه باشد. دیپلماسی محیط زیست در این بزنگاه می‌تواند ابزاری کارآمد محسوب شود، چرا که با آبدار شدن هامون و کاهش غبارآلودگی منطقه، ضریب امنیت تروریست‌های القاعده و طالبان در منطقه کاهش یافته و این موضوع می‌تواند انگیزه‌ای کارآمد هم برای دولت افغانستان و هم متحدین غربی‌اش به شمار آید تا پای میز مذاکره بنشینند. چنین امکانی با توجه به تیم کارآمد موجود در وزارت خارجه دولت تدبیر و امید و نیز در اولویت بودن ملاحظات محیط زیستی در برنامه کاری حسن روحانی و اغلب همراهانش در کابینه‌ی یازدهم کاملاً در دسترس می‌نماید. در عین حال، ایران نباید تحت هیچ شرایطی در اندیشه‌ی پرکردن آب چاه نیمه‌ی سوم و چهارم باشد و هیرمند فقط باید نیاز آب شرب مردم سیستان را تأمین کند و مازاد آب در پهنه‌ی هامون‌های سه گانه هدایت گردد. در همین راستا، نگارنده بر این باور است که دیوار امنیتی که سبب قطع ارتباط هیدرولوژیکی هیرمند و هامون را فراهم کرده، باید برچیده شود؛ وابستگی معیشتی به سرزمین کاسته شده و در عوض به تقویت زیرساخت‌های تجاری، دانشگاهی، استحصال انرژی بادی و خورشیدی و به ویژه تقویت بوم‌گردی طبیعی و تاریخی پرداخته شود.
یادمان باشد که سیستان دست کم برای یک دوره‌ی ده ساله نباید چشم امید به بارآوری زمین و توسعه کشاورزی و دامداری داشته باشد. هر چند، تقویت شیلات و صنایع وابسته به آن همچنان می‌تواند در دستور کار قرار داشته باشد.

منبع : خبر آنلاین

دیدگاه خود را بیان کنید