همکاران میتوانند از اینجا مشکلات و تنگناهای فعالیت های شیلاتی شخصی و منطقه ای خود را جهت اطلاع مسئولین مربوطه ارسال نمایند
کلیه فعالان شیلاتی از اینجا میتوانند تصاویر و ویدئو های جالب شیلاتی را ارسال کنند که به نام خودشان ثبت و در معرض تماشای همکاران گذاشته شود.
حضور شما در پایگاه اینترنتی ایران آکوا iranaqua.ir
از اینجا رایگان فعالیت های شیلاتی خود را به همکاران و علاقه مندان بیشتر معرفی کنید
کارشناسان و متخصصین محترم علوم شیلاتی از اینجا میتوانند نسبت به معرفی و ارتباط بیشتر با همکاران شیلاتی اقدام کنند
همکاران شیلاتی میتوانند از اینجا اخبار صنف شیلاتی خود را ارسال و منتشر کنند
ایران آکوا iranaqua.ir اولین مرجع ارتباط علمی تجاری خانواده بزرگ شیلات ایران
مشاور استاندار خوزستان در امور محیطزیست و شیلات، ریشه فجایع زیستمحیطی را در کاهش شدید "آبهای داخلی استان" و یکی از مسببان این فجایع را طرح نیشکر دانست. | |
دکتر جاسم غفلهمرمضی بهعنوان یکی از سخنرانان سمینار علمی "بررسی تبعات زیستمحیطیاجتماعی نیشکر" که 28 بهمنماه همزمان با اولین کنفرانس ملی "پتانسیلها و چالشهای رودخانهها، تالابها و منابع آبی ایران" و دومین کنفرانس ملی "پتانسیلها و چالشهای رودخانه کارون" در اهواز برگزار میشود، در چکیده متن سخنرانی خود که در اختیار خبرگزاری ایسنا قرار گرفته است، با تشریح مزیتهای بیشمار تالابها برای مردم خوزستان، تبعات زیانبار اقتصادی کشت نیشکر و از بینفتن تالابها، با طرح این سؤال که "از یک هکتار کشت نیشکر در یکسال چه میزان درآمد حاصل میشود و به چه قیمتی؟"، کاهش شدید "آبهای داخلی استان" در نتیجه اجرای این طرح و دیگر پروژههای سدسازی و انتقال آب را ریشه اصلی فجایع زیستمحیطی خوزستان عنوان میکند. | |
وی در این مطلب که با عنوان "پیامدهای زیستمحیطی زیانبار و لزوم تغییر در الگوی کشت نیشکر" نگارش شده است، در نهایت این سؤال را مطرح میکند که " حالکه زیانبار بودن طرح نیشکر در استان بر همگان روشن شده است آیا نمیشود برای جلوگیری از این همه اتلاف آب و سرمایه و تبعات مصیبتبار زیستمحیطی مترتب بر آن، برنامهای بهمنظور تغییر الگوی کشت در آن ولو بهصورت تدریجی تهیه و اجرا کرد؟".
متن چکیده سخنرانی دکتر مرمضی به شرح زیر است: "شکی نیست که کشور به شکر نیاز دارد و برای مصارف گوناگون آن در کشور میبایست آن را تهیه کرد ولی آیا نمیشد این مقدار شکری که از طریق طرح نیشکر شمال و جنوب اهواز تهیه میشود، از طریق کشت جایگزین کمهزینهتر و با تبعات زیستمحیطی کمتر نظیر چغندر قند تأمین کرد؟ و اگر به هر دلیل جواب منفی است آیا نمیشد همانند محصولات استراتژیک وارداتی با اهمیتتر دیگر نظیر گندم، ذرت و ... از طریق واردات آن را تأمین کرد؟ این سؤالات بدین جهت مطرح میشوند که امروز کاملاً روشن شده که اجرای طرح نیشکر در اهواز هزینههای سنگین زیستمحیطی و اقتصادی بر مردم استان بهصورت خاص و بر کشور بهصورت عام تحمیل میکند که ابعاد آنها بسیار گسترده است و در حد فاجعه به حساب میآیند. بعضی از این تبعات به شرح زیرند: 1-مصرف آب شیرین فراوان در مقایسه با کشتهای استراتژیک فصلی: این طرح سالانه بیش از 2 میلیارد متر مکعب آب مصرف میکندکه خود مصرف این مقدار آب از پاییندست کارون دارای پیامدهای زیر است: الف- عدم باقیماندن آب در پاییندست حوضهی کارون برای مصارف دیگر محصولات کشاورزی و صنعتی مهم. ب- نامناسبکردن آب باقیمانده جهت مصارف شرب و کشاورزی برای شهرهای خرمشهر و آبادان و نیز برای محصولات مهمی همچون نخیلات. ج- شورکردن آب پاییندست و نامناسبکردن آب برای آبزیان مهاجر رودخانههای مهم نظیر صبور. این پدیده بدون شک نابودی ذخایر اینگونه آبزیان با ارزش را تشدید کرده است. (توضیح) با شورشدن آب ورودی به دریا و بالارفتن نسبت فاضلاب و پساب در آن، تعادل اکولوژیک منطقهی حساس مصبی و خوریات مجاور آن را به هم زده و ذخایر آبزیان دریا را در معرض خطر نابودی قرار داده است. وارد شدن خسارت به ذخایر آبزیان مهاجر رودخانهای و دریا بهدلایل فوق اقتصاد خیل عظیم جامعه صیادی استان را مختل خواهد کرد. 2-تولید پساب زیاد: متأسفانه بخش مهمی از آب شیرین مصرفشده توسط نیشکر به پساب تبدیل شده که اینک به یک معضل زیستمحیطی جدی در جنوب استان تبدیل شده است. این پساب شور و حامل انواع املاح و سموم، به هر اکوسیستمی هدایت شود توازن آن را به هم زده و آن را در معرض خطر قرار خواهد داد. همچنین در صورت هدایت به تالاب آن را نابود خواهد کرد؛ در حال حاظر بخشی از آن به تالاب شادگان هدایت میشود که متأسفانه توازن اکولوژیک آن را به هم زده و ماهیت آن را بهکلی تغییر داده است. این امر موجب شد که توان تولید آبزیان در این تالاب مهم بهشدت کاهش یافته و آبزیان مهاجم دیگری نظیر تیلاپیا زیلی در آن غالب شود. در حالیکه بر اساس تحقیقات صورتگرفته بیش از 15 هزار تن ماهی مرغوب تولید میکرد که هزاران صیاد محلی از این طریق ارتزاق میکردند. ضمن آنکه پوشش گیاهی و جمعیت پلانکتونی آن بهکلی در حال تغییر است. همچنین هدایت آن به کارون علاوه بر تشدید فجایع زیستمحیطی تشریحشده، موجب مشکلات زیادی برای آب شرب مردم شهرهای پاییندست و فعالیتهای اقتصادی و کشاورزی منطقه بهخصوص نخیلات میشود. ملاحظه میشود پساب این طرح عظیم با این حجم و با این آثار مخرب سرنوشت نامعلومی دارد که بالأخره به کجا باید تخلیه شود؟ ظاهراً فقط یک راهحل برای این مشکل متصور است و آن اینکه بعد از پالایش و نمکزدایی، جهت جبران حقآبه تالابهای شادگان و هورالعظیم به این دو تالاب هدایت شود که بالطبع این امر مستلزم هزینه گزاف جهت مطالعه و ایجاد سامانههای مناسب پالایش است که با توجه به وضعیت اعتبارات دولتی قاعدتاً این امر میبایست از محل اعتبارات و در آمدهای خود طرح نیشکر تأمین شود که به دلیل وضعیت اقتصادی خود طرح نی تحقق آن بسیار دور از ذهن خواهد بود. 3-تولید مقدار معتنابهی دود و خاکستر احتمالاً توأم با سم و نیز انتشار بوهای نامطبوع ناشی از واحدهای صنعتی نظیر الکل و غیره که سلامتی مردم شهرهای مجاور بهویژه کلانشهر اهواز را در معرض خطر جدی قرار داده است و واقعاً مردم ساکن این شهرها از این وضعیت به ستوه آمدهاند. استان خوزستان و مردم شریف و نجیب آن از دهههای اخیر در چنبره تبعات زیستمحیطی طرحهای ملی بزرگ گرفتار آمدهاند. ریزگرد، دود و بوی نامطبوع، از بین رفتن تالابها، از بین رفتن ذخایر آبزیان رودخانه، تالاب و دریا، تشدید آلودگی در سواحل و دریا، تبدیل رودخانههای بزرگ استان به فاضلاب و پساب و ... . اگرچه این فجایع زیستمحیطی در نتیجه اجرای طرحهای ملی عظیم نظیر سدسازی، نفت پتروشیمی، نیشکر و.... بهوقوع پیوستهاند، اما نهایتاً عمده آنها ریشه در یک موضوع مهم دارند و آن کاهش شدید"آبهای داخلی استان" است. کنترل آب توسط سدها، جابجایی بین حوضهای آن و یا مصرفکردن نامناسب آن در طرحهایی مثل نیشکر باعث شد هم رودخانهها شور و به فاضلاب تبدیل شوند؛ هم تالابها خشک و یا در معرض نابودی قرار گیرند و هم پساب سرگردان فراوان تولید شود و مشکلات و پیامدهای منفی دیگر. بدون شک یکی از مسببان و عاملان این فجایع بزرگ طرح نیشکر جنوب و شمال اهواز است. از جمله تحولات ناگوار زیستمحیطی بسیار مهم که در سالهای اخیر در استان بهوقوع پیوست، تخریب عمده تالابها و نابودی کامل بعضی از آنهاست. این اتفاقات تلخ عمدتاً بهدلیل کاهش آب ورودی و یا اصطلاحاً حقآبه تالابها و قطع کامل آن در پی اجرای پروژههای وسیع سدسازی و کنترل سیلابها، جابهجایی بینحوزهای آب و البته پدیده خشکسالی به وقوع پیوسته است. متأسفانه بعضی از تالابها نظیر تالابهای میانگران و آهودشت و نیز تالابهای فصلی شرق استان به دلیل این اتفاقات بهکلی خشک شده و بعضی دیگر مانند تالابهای مهم و بینالمللی شادگان و هورالعظیم مراحل احتضار خود را سپری میکنند. بعضی از قابلیتها و ظرفیتهای این سامانههای زیستمحیطی فوقالعاده مهم به قرار زیر است: - در نقش یک فیلتر طبیعی عظیم مانع از بروز ریزگرد شده و با رهاسازی رطوبت مورد نیاز در هوا، حرارت طاقتفرسای دشت خوزستان را تعدیل نموده و آن را قابل تحمل میکنند. - طی قرون و اعصار حیات خود سالانه دهها هزار تن ماهی با کیفیت بدون صرف هیچگونه هزینهای بهطور مجانی در اختیار مردم قرار میدهند. - انواع پوشش گیاهی آنها دهها هزار رأس دام را سخاوتمندانه و بدون صرف هرگونه هزینهای تعلیف نموده و این زیربخش مهم اقتصادی را به بهترین وجه رونق میبخشد. - این ظرفیت را دارند که دهها هزار شغل پایدار و بدون نیاز به هرگونه سرمایه اولیه از طرف دولت یا بخش خصوصی از طریق صید آبزیان، دامداری، کشاورزی، حصیربافی، صنایع دستی، صنعت توریسم، شکار پرندگان و.... تأمین کنند و در عین حال این ظرفیت را دارند تا میلیونها تن مواد اولیه برای رونق بخشیدن به صنایع چوب، کاغذ، غذای دام، و....بهصورت مجانی فراهم کنند. به یقین میتوان گفت که خیرات و برکات تالابها بیشمار بوده و در عین حال که بدون صرف هیچگونه هزینه استحصال میشوند، نه تنها کوچکترین مزاحمتی برای محیطزیست و زندگی مردم در پی ندارند بلکه خود وجود آنها و پایداریشان حیاتبخش بوده و زندگی جوامع بشری را بهبود و اقتصاد و سلامت آنها را رونق میبخشند. به واقع این سامانههای عظیم زیستی منحصر به فرد از مصادیق نعمتهای بزرگ خداوند هستند که برای بقا و پایداریشان تنها و تنها آب لازم دارند و لاغیر. نه برای احداثشان طرح و اعتبار لازم دارند و نه برای حفاظتشان. برای استمرار بقا و حیات خود تنها تأمین حقآبه طبیعیشان را که طی هزاران سال حیاتشان از آن بهره میجستند، لازم دارند که متأسفانه آز و طمع و ندانمکاری ما انسانها باعث شد این حق طبیعی از آنها دریغ شده تا به این وضع تأسفبار دچار شوند. بر اساس بعضی برآوردها، درآمدی که از هر هکتار تالاب از طریق بهرهبرداری اصولی از ذخایر آبی و گیاهی، جهانگردی و پژوهشی و ... استحصال میشود، 14 هزار دلار در سال است در حالیکه این میزان در بهرهبرداری از بهترین عرصههای جنگلی 2 هزار دلار و از زمینهای زراعی 200 تا 300 دلار برآورد شده است. از یک هکتار کشت نیشکر در یک سال چه میزان در آمد حاصل میشود و به چه قیمتی؟ آیا بهتر نبود بهجای مصرف میلیاردها مترمکعب آب برای صنعت مخرب و زیانکار نیشکر این آب صرف احیای این سرمایههای با ارزش ملی و بینالمللی یعنی دو تالاب شادگان و هورالعظیم میشد؟ به جرأت میتوان گفت چنین اقدامی هم بهلحاظ اقتصادی و هم از نظر زیستمحیطی بسیار بهصرفهتر خواهد بود. و سؤال آخر آنکه حالکه زیانبار بودن طرح نیشکر در استان بر همگان روشن شده است آیا به مصداق "جلوی ضرر را هر وقت بگیری، سود است" نمیشود تدبیری اتخاذ کرد و برای جلوگیری از این همه اتلاف آب و سرمایه و تبعات مصیبتبار زیستمحیطی مترتب بر آن، برنامهای بهمنظور تغییر الگوی کشت در آن ولو بهصورت تدریجی تهیه و اجرا کرد؟" به گزارش ایسنا، دکتر جاسم غفلهمرمضی مشاور استاندار خوزستان در امور محیط زیست، عضو هیأتعلمی وزارت جهاد کشاورزی و رییس پژوهشکده آبزیپروری جنوب کشور است که از او بهعنوان متخصص و صاحبنظر معتمد در امور زیستمحیطی استان خوزستان یاد میشود. همچنین یادآور میشود زمان سمینار علمی "بررسی تبعات زیستمحیطیاجتماعی نیشکر" بنا بر اعلام کمیته علمی با توجه به درخواست متخصصان زمینههای مختلف جهت ارایه سخنرانی و تشریح جامعتر جنبههای مختلف تبعات منفی نیشکر (مانند مقوله بیماریها)، به 28 بهمنماه همزمان با کنفرانس اصلی موکول شد. |