مچ صیادان غیرمجاز را سخت میشود گرفت، تعدادشان کم نیست و شب و روز در پارک ملی «دز» و «کرخه»، «خزعلیه» و تالاب «شادگان» مشغول کارند. فرمانده یگان استان خبر میدهد که فقط در ٦ماه اخیر، ١٠٠ دستگاه الکتروشوک از متخلفان ضبط شده است. رواج این روش چنان است که «عمده صیادان در اغلب رودخانهها و تالابهای خوزستان به روشهای ممنوعه گرایش پیدا کردهاند.» چون راحتتر است و بیشتر از همیشه ماهی گیرشان میآید و پول بیشتری روانه جیبشان میشود.
چشم امید کارون به مأموران یگان حفاظت محیطزیست است. سابق بر این، خبرهایی از دستگیری متخلفان و جریمه آنها منتشر میشد. اواخر اردیبهشت امسال ۶ متخلف با ۳ محموله بزرگ در تالاب شادگان دستگیر شدند. «گذرگاههای فرار متخلفان شناسایی شد و مأموران یگان حفاظت محیطزیست محمولههای حاوی ۱۳۰۰ قطعه ماهی بزرگ از نوع بنی، برزم و شلج که طول هریک از آنها به بیش از ۶۰سانتیمتر میرسید را، کشف و ضبط کردند.» ٦ماهی است که مبارزه با صید غیرمجاز و روشهای ممنوعه شدت گرفته و در این مدت درگیری با صیادان مسلح هم بارها پیش آمده است. «خیلی از ماهیگیران غیرمجاز که اسلحه جنگی دارند، در مرز با نیروهای یگان اداره محیطزیست استان و شهرستانها درگیر شدند.» آقاشیرمحمدی درگیریها را «بیامان» میخواند و میگوید: «محیطبانان چندین و چندبار در این درگیریها زخمی شدند.» او از جمعآوری اسناد و گزارشی درباره صید به روش شوک الکتریکی خبر میدهد که در روزهای آینده منتشر خواهد شد و برگزاری مراسمی که در آن بناست، دستگاههای دینام ضبطشده، منهدم شوند.
کشتار دستهجمعی در دنیای زیر آب
«نیما آذری»، مدیرعامل موسسه آوای طبیعت پایدار که «پروژه آمادهسازی جامعه محلی برای گردشگری» را در روستاهای حاشیه کارون پیگیری میکند، میگوید: درجریان اجرای پروژه در یکی از روستاهای حاشیه کارون، از زبان محلیها شنیده که با برق ماهی میگیرند، «در کارگاههایی که برگزار کردیم، از افراد محلی خواستیم در برگههایی جاذبههای گردشگری آبادیشان را شرح بدهند. درکمال تعجب چند نفر صید ماهی به روش شوک الکتریکی را در فهرست جاذبههای روستا نوشته بودند. وقتی از دهیار و شورای دِه پرسوجو کردیم، گفتند نخستینبار است که به این مورد برمیخورند.»
دهیار روستای «معاف» درحاشیه کارون هم میگوید: این روشها در روستا انجام نمیشود «اینجا فقط تور هست و قلاب. وقت ماهیگیری با قلاب عصرهاست و تور هم نوبتی است.» «شرجی» به حرفهایش این را اضافه میکند که در آبادیشان ماهیگیری با برق ندیده اما «زمانی برای صید ماهی زهر میپاشیدند که ظاهرا الان دیگر نیست.» و همچنان در تالاب شادگان رواج دارد، دور از چشم محیطبانان.
یک سمت رودخانه را با تور عرضی سد میکنند و از بالا دست سم میریزند و هرچه جانور درآب است، تلف میشود. این روش دیگری برای کشتار دستهجمعی آبزیان است که به گفته فرمانده یگان محیطزیست خوزستان «ماهیها را به عمق بیشتر فراری میدهد و احتمال میرود که بعد از این روش، صیادان برای بالاکشاندن ماهیها از شوک استفاده کنند.»
کارشناسان محیطزیست هم میگویند صیادان از سمی استفاده میکنند تا ماهی روی آب بیاید و راحت صید شود. این روش هم، مثل همه راههای غیرمعمول دیگر ممنوع و غیرمجاز است، همه آبزیان را میکشد، اکوسیستم رودخانه را برهم میزند و «همه فیتوپلنگتونهای موجود در رودخانه و آبزیانی که مصرف خوراکی ندارند را، نابود میکند.» اینها یک سوی ماجراست. سم باقیمانده در رودخانه در آب حل میشود و بعدها یا غیرمستقیم با صید ماهیهای باقیمانده به چرخه غذایی انسان وارد میشود یا از طریق آب رودخانه. سر آخر آنکه ضرر میبیند، انسان است، بچه ماهیها میمیرند و اگر این روش باز هم ادامه پیدا کند، نسل گونههای آبزی منقرض میشود و سفره مردم خالیتر. انفجار دینامیت و ایجاد صوت برای کشتن ماهیها درگذشته، روش دیگری بود که حالا ورافتاده است.
صیادان در دام میافتند
کشتن با برق هنوز ورنیفتاده. شاید بعضی از آبزیان از سم کشنده جان به در ببرند و زنده بمانند اما برق به هیچکس رحم نمیکند و در شعاعی که جریان دارد، هرجنبندهای را میکشد. «قایق صیادان متخلف به باتری بزرگی مجهز است که دستگاه الکتروشوکر را شارژ میکند، دستگاه دایما برق دارد و بسته به ولتاژش گسترهای ٢٠٠ تا ٤٠٠متری تخلیه الکتریکی میکند.» فرمانده یگان حفاظت محیطزیست استان پیش از این گفته بود: «این دستگاهها دستساز هستند و اکنون در داخل استان خوزستان نیز به صورت پنهانی ساخته میشوند.» خود صیادان هم گرفتار این معرکه میشوند، چون اگر در آب باشند، دچار برقگرفتگی میشوند و جان شیرین را از دست میدهند؛ چنان که بارها گزارش شده، افرادی به خاطر برقگرفتگی به کام مرگ رفتهاند.
شاید در روش صید ماهی با سم، بعضی از ماهیها به دلیل قوی بودن یا فرارکردن از محل صید غیرمجاز یا تأثیر کم سم زنده بمانند ولی در روش صید با شوک برقی، همه ماهیها درمحدوده صید کشته میشوند و عملا تا شعاع درنظر گرفته برای الکتریسیته به کار رفته، هیچ جنبندهای زنده نمیماند، نه ماهی تیلاپیای مهاجم، نه گونه نادر لاکپشت فراتی. جز اینها دامدارانی که گاومیشهایشان در تالاب میچرند، هم از بیم برقگرفتگی دامهایشان به فریاد آمدهاند.
انتقال آب، کارون را از خروش انداخته و امروز خطر کاهش جمعیت و تنوع زیستی گونههای بومی هم درد دیگری شده است. با ادامه این روند اکوسیستم طبیعی رودخانه مختل میشود و درآمد صیادان محلی که صیادی مجاز تنها راه امرار معاششان است، از پیش کمتر میشود.
کار، کارِ فقر است
«وضع معیشت مردم درخوزستان باعث شده زندگی خیلی از خانوادهها درحاشیه رودخانه به صید آبزیان وابسته باشد.» نرگس روحانی، مسئول کمیته حیاتوحش و عضو انجمن علمی ارزیابی محیطزیست ایران، فقر را دلیل مهم افزایش تخلف میداند. «آنها که برای نفع نیاز روزانه صید میکنند، مشکلی ایجاد نمیکنند اما مشکل را کسانی درست میکنند که در گسترهای وسیع صید میکنند و میفروشند، هرچند این افراد را هم فقر به این وضع دچار کرده است؛ فقر مالی و فرهنگی.»
این فعال محیطزیست از زمانی میگوید که فقر و بیکاری درخوزستان جایی نداشت و از حالا گلایه میکند که خشکسالی امان حاشیهنشینان رودخانهها را گرفته است: «از روستاییانی که با فقر و نداری دستوپنجه نرم میکنند، نمیتوان انتظار حفاظت از محیطزیست و حیاتوحش داشت. چطور میتوان به آنها گفت، ماهی نگیرید و نفروشید؟ مسأله اصلی معیشت است که باعث همهگیری روشی ناجوانمردانه میشود و بعد پای سودجویان هم وسط میآید.»
ما فرهنگسازی میخواهیم
صیادان میتوانند درخواست مجوز کنند و درهفته ٤ تا ٥روز آزادند که با روشهای قابل قبول و به تعداد مشخص ماهی بگیرند اما متخلفان راه آسان و پرسود را ترجیح میدهند. فرهنگسازی و مجازات قانونی سخت و بازدارنده دو راهکاری است که فرمانده یگان حفاظت محیطزیست استان برای جلوگیری از مرگ دستهجمعی ماهیها درنظر دارد. او از قاضی فهیمی حرف میزند که برای یکی از همین صیادان متخلف مجازاتی تعیین کرد که کمتر پیش میآید. «او را محکوم کرد به پاکسازی گسترهای چند هکتاری از تالاب. آن منطقه از زباله پر بود و صیاد با تمیزکردنش-که کار طاقتفرسایی هم بود- متنبه شد. ما از مجازات همین را میخواهیم؛ متنبهشدن. تا به نوعی فرهنگسازی هم شده باشد.»
اینطور که آقاشیرمحمدی میگوید، صیادی که با برق ماهیها را کشته و به دست قانون افتاده باشد، به تعداد هر ماهی معمولی که صید کرده، «٥هزارتومان جریمه نقدی» میشود و دستگاه الکتروشوکر هم به استناد، ماده ١٤ قانون شکار و صید توقیف و بعد منهدم میشود، اما جریمه هر ماهی درگذشته ۱۰هزارتومان و پیش از آن ۱۶هزارتومان بود و حالا تا این حد کم شده است؛ هرچند به گفته آقاشیرمحمدی، «برای گونههای حمایتشده و در لیست قرمز جریمههای ١٠٠ و ٢٠٠هزارتومانی به ازای هر ماهی درنظر گرفته شده است.»
شرع چه میگوید؟
قوانين محیطزیستی تحت هيچ شرايطي روشهاي كشتار جمعي صيد و شكار را مجاز نمیداند و درکنار این شرع هم دست متخلفان را میبندند. نرگس روحانی، عضو انجمن علمی ارزیابی محیطزیست ایران از شرع سخن میگوید: «مردم ماهی را از بازار میخرند و خبر ندارند که چطور صید شده و حلال است یا حرام. پیداست که چنین صیدی فروشش حرام است.»
آیتالله مکارم شیرازی درباره حکم صید ماهی به وسیله برق از نظر حلّیّت یا حرمت گفته است که «اشکال دارد، مگر اینکه بیرون از آب بمیرد.»، که اغلب ماهیها در این روش با ولتاژ بالا فلج شده و از بین میروند.
موسسه موضوعشناسی و احکام فقهی هم در پاسخ به این سوال که آیا صید ماهی با اتصال برق به آب يا انداختن ديناميت در آب ماهى جايز است یا خیر، در پاسخی نوشته که «چنانچه ماهى در آب بميرد، حرام است.»
شرع و قانون هست، نظارت نیست
شرع اینچنین است و جریمهها از این قرار. فرهنگسازی هم متولی مشخصی ندارد تا در اجرایی منسجم اثرگذار باشد. ازسوی دیگر با وجود قانون و اعلام موضع صریح مسئولان، نظارت کافی برای اجرای دقیق آن و برخوردی اساسی و بازدارنده وجود ندارد. هرچند مأموران یگان حفاظت محیطزیست تلاش خود را به کار گرفتهاند اما فعالان محیطزیست منتقد نبود امکانات و نیروی کافی را در متوقفنشدن تخلفاتی اینچنین، موثر میدانند.
ناصر عبیات، فعال محیطزیست شهرستان دشت آزادگان میگوید: «بارها پیش آمد که فعالان محیطزیست تخلفات را گزارش کردند، اما به نظر میآید تعداد متخلفان از مأموران خیلی بیشتر باشد.
در روز روشن سیم برق را درکرخه میاندازند و آبزیان را از بین میبرند اما اداره محیطزیست، مأمور حفاظت و تجهیزات به قدر کافی ندارد، مثلا آنقدری قایق ندارد که به راحتی در سواحل گشت بزند.» پیش از این حتی، «محمدحسن فقیه»، رئیس اداره حفاظت محیطزیست شادگان هم گفته بود، «تا الان با متخلفان برخورد جدی و قضائی نشده و متخلفانی که به دست محیطبانان دستگیر و تحویل مراجع قضائی میشوند، به راحتی با دادن جریمههای سبک آزاد میشوند و باز به کار خود ادامه میدهند.» کارشناسان قوانین را بازدارنده نمیدانند و میگویند؛ جریمه صید هم ناچیز است. نه فقط شادگان و کرخه و کارون که رودخانهها و حتی سدها در گیلان، سردشت، خرمآباد و هرکجا که رودی روان است، به این درد دچار شده است
منبع : روزنامه شهروند
|