همکاران میتوانند از اینجا مشکلات و تنگناهای فعالیت های شیلاتی شخصی و منطقه ای خود را جهت اطلاع مسئولین مربوطه ارسال نمایند
کلیه فعالان شیلاتی از اینجا میتوانند تصاویر و ویدئو های جالب شیلاتی را ارسال کنند که به نام خودشان ثبت و در معرض تماشای همکاران گذاشته شود.
حضور شما در پایگاه اینترنتی ایران آکوا iranaqua.ir
از اینجا رایگان فعالیت های شیلاتی خود را به همکاران و علاقه مندان بیشتر معرفی کنید
کارشناسان و متخصصین محترم علوم شیلاتی از اینجا میتوانند نسبت به معرفی و ارتباط بیشتر با همکاران شیلاتی اقدام کنند
همکاران شیلاتی میتوانند از اینجا اخبار صنف شیلاتی خود را ارسال و منتشر کنند
ایران آکوا iranaqua.ir اولین مرجع ارتباط علمی تجاری خانواده بزرگ شیلات ایران
جام جم آنلاين: نشستهام كنار ساحل و به دوردستهاي افق خيره شدهام... تا چشم كار ميكند آبي آب است و ساحل شيبداري در خليجفارس و مردمي خونگرم، جايي در قشم. اين جزيره زيباي ايراني كه دور تا دورش آب است و اما خود جزيره بيآب. مردمش براي به كف آوردن مشتي آب گوارا بايستي تلاش كنند. آب، لبشور است و بيكيفيت
آنها قدر آب را ميدانستند. چرا كه اگر نميدانستند، كه اين همه سال آنجا دوام نميآوردند. بُركهها (آبانبارهاي سنتي) جاي جاي جزيره ديده ميشود. حتي بسياري از روستاها را با همين بُركههايش ميشناسند و نامگذاري ميكنند: بُركه خلف، بُركه سعيد و ... جايي ديگر از همين جزيره، چاههايي (چاه تلا) هست كه آب دارد. شيرينتر از بقيه. آبي كه حاصل تجمع باران است. البته اكنون آنها هم بيحاصلند و كمتر كسي از آنها براي برداشت آب استفاده ميكند. هر چند توريستها را به آنجا ميبرند و نشانشان ميدهند كه قديميترها از كجا و چگونه آب برداشت ميكردهاند، اما امروزه قشميها سوداي ديگري دارند. آنها آب گواراتر مينوشند و با آب شيرينتري استحمام ميكنند. آنها بطريهاي آب معدني را كه از ستيغ كوههاي بلند البرز و زاگرس آمده مينوشند و با آبي كه دستگاههاي آبشيرينكن برايشان مهيا كرده استحمام ميكنند و چاي دم ميكنند و همه هم راضياند. آن سوي خليجفارس ... حاشيه جنوبياش، عربها پول بيشتري ميدهند و آب شيرينكنهاي بزرگتر و مدرنتري دارند و با آن حتي به كشاورزي ميپردازند و سوداي خودكفايي گندم و ميوه هم در سر ميپرورانند.
اما اين آبشيرينكنها چه ميكنند؟ آيا اكسير كيميا دارند؟ آنها چگونه شوري را از آب ميگيرند؟
امروز تكنيكهاي متنوعي براي آبشيرينكنها وجود دارد. برخي آب را با فشار از غشاهاي بسيار ريزي عبور ميدهند. آنچنان ريز كه حتي ويروسها هم نميتوانند از سوراخهاي آن عبور كنند. مولكولهاي نمك از آب جدا ميشوند و حاصل، آبي است شيرين (ميزان شيرينشدگي آب به انتخاب ما وابسته است). در گروهي ديگر از آب شيرينكنها آب شور را بخار ميكنند و دوباره سردش ميكنند و آنچه باقي ميماند، آبي است شيرين. همان كاري كه دستگاههاي تقطير ميكنند. چيستي و چگونگي عملكرد اين دستگاهها اينجا مهم نيست. مهم آن چيزي است كه از اين دستگاهها باقي ميماند. آبشيرين بيگمان مهمترين چيزي است كه برجاي ميماند و اصلا فلسفه وجودي اين دستگاهها هم همين است، اما بجز آن تلخابي هم باقي ميماند. داغ و بدمزه و بدمنظره. آبي كه بسيار گرمتر از آب معمول درياست و از سوي ديگر ميزان املاح آن (نمك طعام و ديگر نمكهاي معدني) بسيار بالاتر از ميزان شوري درياست. حالا اين تلخاب را چه بايد كرد؟ سادهترين پاسخ اين است: «آنها را راهي مبدا يعني دريا ميكنيم.»
آبشيرينكنها معمولا در نزديكي دريا قرار دارند. آنها آب را با فشار دريافت ميكنند و همانجا آب را شيرين ميكنند و پسابش را به دريا پس ميدهند. در اين فرآيند نهچندان پيچيده، نمونههاي فراواني از تخريب محيطزيست رخ ميدهد. معمولا هم با اين سطح تكنولوژياي كه داريم از آنها گريزي نيست.
آبشيرينكنها مجبورند آب را با فشار به لايههاي دروني خود بمكند. بسياري از موجودات ميكروسكوپي درياها (همچون پلانكتونها) و حتي سختپوستان كوچك يا ماهيهاي ريز در برابر اين فشار سهمگين و مكندگي شديد آب نميتوانند مقاومت كنند و به درون آب شيرينكن رفته و از بين ميروند. زماني اين مساله جديتر ميشود كه بدانيم بسياري از اين موجودات ميكروسكوپي سرآغاز زنجيره حيات در درياها هستند. آنها حكم گياهان را براي ديگر موجودات دارند و بدون آنها حيات آبزيان در خطر نابودي كامل قرار ميگيرد.
پس از آنكه فرآيند شيرينكنندگي آب به انتها رسيد آبي بسيار چگالتر از آب دريا با املاحي بسيار بيشتر باقي ميماند. آبي كه صفت تلخاب براي آن شايستهترين واژه است. اين تلخاب را نميتوان در جايي پنهان يا انبار كرد. از آن مهمتر اينكه در بسياري موارد (همانند آنچه در خليجفارس رخ ميدهد) ميزان و غلظت اين مواد و املاح چنان زياد است كه تلخاب حاصله را كاملا سمي و كشنده ميكند. با اين اوصاف بهترين و ارزانترين و دمدستترين محلي كه براي دور ريختن اين تلخاب وجود دارد همان درياست (البته متوجه هستيد كه صفات بهترين، ارزانترين و... لغاتي است كه فنسالاران سودجو استفاده ميكنند.) با ورود اين تلخاب به دريا دو اتفاق روي ميدهد يكي سمي شدن آب دريا با افزايش چگالي املاحي كه تا پيش از اين بقاي اكوسيستم دريا را تضمين ميكرد و ديگري افزايش دماي آب. در حقيقت هر دوي اين موارد باعث به هم خوردن تعادل رايج در دريا ميشود. آبزيان به شدت به اين دو عامل حساس هستند و بنابراين يا كوچ ميكنند يا از بين ميروند.
نكته نگرانكننده ديگري كه در اين قضيه نهفته است اينكه با تغيير اين اكوسيستم و تعادل موجود در آن، جا براي برخي موجودات ديگر كه ميشود آنها را آفت ناميد و تاكنون نهفته و بيسروصدا زندگي ميكردند و فرصتي براي بروز نداشتند، باز ميشود. نمونههاي بارز آن را در درياي شمال با ورود شانهدار و آزولا و در جنوب با كشند سرخ بارها ديدهايم و صدماتش را هم متوجه شدهايم. وقتي اين اتفاق بيفتد دريا مملو ميشود از گونهاي كه مهاجم است و اكنون فرصت بروز كردن يافته. آنها همه منابع (شامل غذا و اكسيژن) را ميبلعند و گونههاي بومي را كه در بسياري از موارد معيشت ساحلنشينان به آن وابسته است، حذف ميكنند. اكنون ساحلنشينان آبي دارند گوارا كه به دردشان نميخورد، چون ناني ندارند كه قاتق آبشان كنند.
اين ابزارها خودشان گرانند.
انرژي بسيار زيادي براي شيرينكردن آب، مصرف ميكنند كه عمده آنها هم سوخت فسيلي است كه خودش دردسرهاي محيط زيستي گزافي دارد و اينكه باور كنيد نميارزد. آب شيرينكنها، آب را شيرين ميكنند، اما به قيمتي بسيار گزاف. امروزه براي بسياري از معضلات گفته شده راهحلهايي (نه الزاما عالي) وجود دارد، اما آنچنان گرانند كه بسياري از دستاندركاران از خيرش ميگذرند... آب آبشيرينكنها گرانند و خطرناك ... آبي گوارا كه كام درياها را تلخ ميكند.
حقايقي از آبشيرينكنها و محيطزيست خليجفارس
1ـ از ميان 100 آبشيرينكن بزرگ دنيا (تا سال 2009 ميلادي) 86 مورد در خاورميانه و از اين تعداد 90 درصد در حاشيه خليجفارس قرار دارد.
2ـ 60 درصد همه آبشيرينكنهاي دنيا در خاورميانه قرار دارد.
3ـ مدرنترين آبشيرينكنها بهره 50 درصدي دارند، يعني نيمي از آبي را كه ميگيرند به آبشيرين تبديل كرده و مابقي را به تلخاب تبديل ميكنند.
4ـ ميزان املاح و فلزات سنگين موجود در تلخاب حدود 64 تا 70 ppt (قسمت در هزار) است؛ اين يعني دو برابر آب دريا.
5ـ روزانه بيش از يك ميليون و دويست هزار مترمكعب تلخاب به خليجفارس وارد ميشود.
6ـ براي اين كه سيكل آب خليجفارس بتواند يكبار گردش كامل داشته و آلودگيها را از خليجفارس بيرون ببرد، 4 سال زمان لازم است.
7ـ دماي ميانگين درياهاي آزاد زير 25 درجه است. اين دما براي رشد و زندگي همه انواع آبزيان حياتي است و تغيير آن موجب انقراضشان ميشود.
8ـ تلخابها، دمايي حدود 18 تا 60 درجه سانتيگراد دارند. دماي ميانگين اطراف خروجي تلخابها همواره بالاتر از 30 درجه است. اين شوك حرارتي همه آبزيان را تا سر حد انقراض پيش ميبرد