سومین دریاچه بزرگ ایران چگونه از نقشه حذف شد /گ

دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲  ۰ نظر   ۱۰۵ بازدید

سومین دریاچه بزرگ ایران چگونه از نقشه حذف شد
اشاره: دریاچه هامون مدتهاست که حال و روز بدی دارد و علل آن را نیز باید در خشکسالی، ضعف دیپلماسی، عدم مدیریت صحیح در طول سالهای اخیر دانست.
مسائلی که باعث شده تا سومین دریاچه بزرگ ایران در وضعیت کمای مطلق قرا بگیرد.
آنچه در زیر می خوانید گزارشی است از وضعیت این روزهای دریاچه بزرگ جنوب شرق کشور که در خبرگزاری فارس منتشر می شود.
* مشخصات جغرافیایی دریاچه
دریاچه هامون (سیستان) با مساحت 4000 کیلومتر مربع و عمق متوسط 5 متر (در فصول پر آبی)، بزر گترین دریاچه آب شیرین کشور، سومین دریاچه بزرگ کشور پس از خزر و ارومیه و هفتمین تالاب بین المللی جهان است که در شمال و شمال غربی دشت سیستان(شمال استان سیستان و بلوچستان) قرار گرفته و به 3 قسمت پوزک، صابوری و هیرمند تقسیم شده است که در زمان وفور آب به هم متصل می‌شوند.
این دریاچه از طریق رودخانه سیستان، رودخانه پریان مرزی، فراه رود، چخان رود، خاش رود از افغانستان و بندان، شورو و چند رودخانه کوچک دیگر تغذیه می شود.
وابستگی دریاچه هامون به رودخانه هیرمند باعث شده تا هرگونه نوسانات در میزان آب آن، مشکلاتی را برای کل سیستم بوجود آورد.
اهمیت این دریاچه به خاطر آب شیرین آن و امکان پرورش و صید ماهی در سالهای پر آبی و تأمین علوفه دامها از طریق حاشیه و نیزارهای آن می‌باشد و تا سال 1378 با حجمی بالغ بر 8 میلیارد مترمکعب عامل اصلی حیات در منطقه سیستان شناخته می‌شد


* چرا هامون خشک شد؟
با جدا شدن افغانستان از خاک ایران در سال 1857 میلادی به موجب معاهده پاریس، مسئله حقابه رودخانه هیرمند یا به قول افغانها «هلمند» به یکی از مسائل مهم دو کشور تبدیل شد.
پس از به نتیجه نرسیدن کامل مذاکرات و حکمیت های مختلف میان سران حکومتی ایران و افغانستان در سالهای 1282، 1318 و 1328 شمسی، سرانجام با مداخله سه کشور آمریکا، کانادا و شیلی، قراردادی در سال 1351 میان محمد موسی شفیق نخست‌وزیر وقت افغانستان و عباس هویدا نخست‌وزیر حکومت پهلوی در کابل امضا و مقرر شد در هر ثانیه 26 مترمکعب آب (معادل 820 میلیون مترمکعب در سال) سهم ایران باشد.
در موادی از این قرارداد آمده است:
«افغانستان موافقت دارد اقدامی نکند که ایران را از حقابه آن از آب رود هیرمند (‌هلمند) بعضاً یا کلاً محروم سازد...افغانستان اقدامی نخواهد کرد که حقابه ایران برای زراعت به طور کلی نامناسب شود.»
اما این کشور به تعهدات خود از دو جهت عمل نکرده است:
1- دادن حقابه ایران به صورت مستمر در همه فصول
2- عدم انجام اقداماتی که باعث کاهش آب قابل تقسیم در مرز شود

هامون در سال 1362


* عوامل خشکی هامون در طول 15 سال گذشته
1- حاکمیت طالبان بر بخش وسیعی از افغانستان از اواسط دهه هفتاد و فراخوان آن از شرکت‌های خارجی برای احداث سد در منطقه کمان خان بر روی رود هیرمند.
گفته می‌شود افغانستان هم اکنون نیز در حال احداث سدهای دیگری در بالادست هیرمند است که در آینده باعث کاهش بیشتر آب هیرمند خواهد شد.
2- کاهش نزولات جوی و حاکم‌شدن شرایط خشکسالی بر سیستان.
3- نصب و به کارگیری انواع پمپ در مسیر رودخانه هیرمند جهت کشت خشخاش توسط کشاورزان افغانی.
4- عدم مدیریت صحیح منابع آب و نیز عدم لایروبی انهار مختوم به دریاچه هامون در داخل کشور
بنابراین میزان ورودی آب هیرمند به هامون مرتباً کاهش یافت و در نهایت منجر به خشک شدن دریاچه هامون و حذف آن از نقشه‌های جدید گردید.
البته در مقایسه با نقشه‌های قبلی مشخص می‌شود آنچه در نقشه فوق به نام «هامون هلمند» نامگذاری شده است، اشتباه است و در حقیقت آن «شوره‌زار پوزک» در افغانستان است که آبی هم ندارد و گزارشهایی می‌گوید که تالاب هامون در بخش افغانستان نیز خشک شده است.

هامون بعد از خشکی


* وقتی به ضرر خودمان کار می‌کنیم؛ خاکریزی که جلوی ورود آب را می‌گیرد
بعضی گزارشها حاکی از این است که با اجرای طرح انسداد مرز در سال های گذشته، صلاح بر این دیده شده تا با ایجاد موانعی در بستر خشک دریاچه، از تردد قاچاقچیان جلوگیری شود که حاصل این صلاحدیدها ایجاد 70 کیلومتر خاکریز در بستر دریاچه بوده است.
با ایجاد این خاکریز چه اتفاقی برای دریاچه رخ داده است؟!
رودخانه های فراه رود، خاش رود و رودخانه سیستان، رودخانه‌هایی هستند که به دریاچه هامون می‌ریزند.
فراه رود و خاش رود از سمت شمال و در خاک افغانستان و رودخانه سیستان از سمت جنوب و داخل خاک ایران به دریاچه هامون می‌ریزد اما منبع اصلی تامین کننده آب دریاچه هامون، فراه رود و خاش رود است.
خاکریز ایجاد شده در بستر دریاچه هامون در سال‌های اخیر موجب شده تا آب در پشت خاکریز و در واقع در خاک افغانستان بماند و وارد محدوده ایران نگردد.
افسری مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان می گوید: اگر ایجاد خاکریز سودی به حال ما می داشت مطمئنا افغان ها و حتی مخالفان بین المللی ما به بهانه های واهی و هشدارهای زیست محیطی به شدت از ما انتقاد می کردند که دریاچه هامون را به خطر انداخته ایم.
وی می گوید: افغان ها و آنان که سر عناد با ما دارند خوب متوجه شده اند که خاکریز به نفع افغان ها و به ضرر ما تمام شده و نه تنها هیچ باکی از این قضیه ندارند بلکه بسیار خردسندند.
* خشکی هامون چه بر سر منطقه آورده است؟
1- این دریاچه نقش بسیار مهمی در خنک کردن آب و هوای منطقه در زمان وزش بادهای 120 روزه داشت، اما با خشکیدگی تالاب هامون حجم زیادی از رسوبات و شن های خشک شده کف دریاچه هامون و رودخانه هیرمند تا حدود 300 کیلومتر به همراه باد به حرکت درآمده و موجب افزایش گرد و غبار و آلودگی هوا در منطقه شده است که در بسیاری از موارد این آلودگی از 5 برابر حد بحران نیز فرا رفته و لذا موجب تهدید حیات انسانی و جانوری و عارضه‌های پوستی، چشمی و ریوی گردیده است.
2- تالاب هامون منشاء تولید 6 تُن در هکتار گندم و منبع درآمد 15 هزار صیاد با 12هزار تن صید ماهی در سال بود و نیزارهای انبوه آن منبع اصلی تغذیه 120 هزار رأس دام (مخصوصا گاو سیستانی) و صنایع دستی مانند حصیربافی بود.
3- فقر و ناامنی و مهاجرت خانواده های سیستانی به شهرهای شمالی کشور مانند بندر ترکمن و گرگان.
به گفته حلیمه عالی نماینده زهک، زابل و هیرمند در مجلس شورای اسلامی، در 6 ماهه اول سال 92، 2تا 3هزار خانوار از منطقه سیستان به دلیل خشکسالی مهاجرت کرده اند.
4- فقر ناشی از این پدیده باعث فعال شدن گروه های سیاسی- مذهبی بیگانه شده است که با دست زدن به تحریکات سیاسی و پر رنگ کردن مسائل قومیتی شرایط ناامنی را برای منطقه تدارک دیده اند.
فعال شدن گروه های سلفی تکفیری در مناطق اهل تسنن در مرزهای همجوارتر با پاکستان، نمونه بارز این گونه مشکلات می باشد.
5- از بین رفتن فعالیت های کشاورزی و نیاز مردم به درآمد، قاچاقچیان را تشویق به فعالیت در این مناطق کرده و بدین وسیله بر محرومیت های این مناطق روز به روز افزوده است.
6- مهاجرت بی رویه روستائیان و خالی شدن مرز از سکنه، منجر به پدیده ناامنی و ضعف امنیتی در مرز های شرقی خواهد شد.
7- خشکیدگی این دریاچه و مشکلات زیست محیطی به وجود آمده، تنها به منطقه سیستان ختم نمی‌شود بلکه تمامی شهرهای استان را تحت الشعاع خود قرار داده و دامنه این بحران و گرد و غبار ناشی از آن تا دریای عمان نیز کشیده شده است.
* اقدامات و راهکارها
الف) پیگیری جدی‌تر حقابه ایران از هیرمند
بعد از روی کار آمدن دولت حامد کرزای درباره حقابه ایران از هیرمند مذاکرات جدی از سوی دوطرف صورت نپذیرفته است.
به نظر می رسد روابط دوستانه دو کشور در وضع فعلی و کاهش بیش از حد آب رودخانه هیرمند بر اثر کاهش بارندگی در هندوکش وسرچشمه‌های آن در سالهای اخیر در افغانستان، تا حدودی موجب فروکش کردن اختلافات شده و موجب کمرنگی و یا پاک شدن صورت مساله گردیده است. ولی طبعاً حل یک معضل حقوقی را نمیتوان به وضعیت جو و ابر و باد وعوامل طبیعی سپرد، بویژه وقتی یک مساله ساده کشاورزی با موضوعات امنیتی و جغرافیای سیاسی جدید گره خورده باشد.
اخیرا معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، پس از سفر رئیس جمهور افغانستان در 17 آذر ماه به ایران اعلام کرد: «از موضوعات مهم مورد بحث در جلسات بلند پایه آقای کرزای در تهران تامین حق آبه تالاب بین المللی هامون و احیای هیرمند بود. این موضوع مورد توجه آقای رئیس جمهور قرار داشت و احیای هیرمند و تامین حق آبه تالاب هامون از طرف آقای کرزی نیز مورد تایید قرار گرفت.»
اما اعلام این موضوع در حد معاون رئیس جمهور و آن هم در صفحه فیس بوک و سخن از تنها مورد تاکید قرار گرفتن، نشان می‌دهد مذاکرات جدی و نتیجه بخشی در جریان نبوده است.
هدایت‌الله میرمرادزهی عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس می‌گوید: «متاسفانه هر زمان که آب اضافه می آید و کشور افغانستان نمی تواند جلوی آن را بگیرد راهی زمین های ایران می کند اما زمانی که آب کم است جلوی ورود آن به زمینهای ایران را می گیرند و متاسفانه افغانستان به هیچ وجه حقابه ایران را رعایت نمی کنند. افغانستان تحت تاثیر گروههای مختلف است. خودشان هم این حقابه ایران را پذیرفته اند اما متاسفانه زمان کمبود آب و خشکسالی، حقابه ایران را زیرپا می گذارند.»
عده ای دیگر معتقدند حقابه به تنهایی نمی تواند موجب احیاء هامون شود و تاثرگذارتر از حقابه سیلابهای فصلی هیرمند است که برای استفاده بهینه از آن باید بسترها را آماده کرد.
مسعود باقرزاده کریمی معاون دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست می گوید: «حق‌آبه تالاب هامون 820 میلیون متر مکعب است و می‌توان با استفاده از سیلاب‌های هیرمند بیش از 3 میلیارد متر مکعب آب تامین کرد که چند برابر حق‌آبه تالاب است. به طور کلی سیلاب‌ها فلسفه وجودی تالاب‌ها به ویژه تالاب‌های آب شیرین بوده و منابع غذایی آبزیان و پرندگان را تامین می‌کنند چرا که اساسا نمی‌توانند کاربری دیگری مانند کشاورزی و شرب داشته باشند.
برای استفاده از سیلاب‌ها ابتدا باید مسیر جریان آب لایروبی و مناطق مرزی ساماندهی شود چرا که پس از چند سال خشکسالی و تجمع رسوبات در مسیرها، آبی که جریان می‌یابد پخش می‌شود. برای احیای تالاب هامون با استفاده از منبع سیلاب‌ها 70 میلیارد تومان پیش‌بینی شده است که اگر اجرا شود، می‌توانیم بتدریج وضعیت دریاچه را بهبود بخشیم.»
اخیرا و در اوایل مهر 92، «فراکسیون نجات دریاچه هامون» در مجلس با حضور نمایندگان استان سیستان و بلوچستان، کرمان و برخی دیگر از نمایندگان تشکیل شده و پیگیری‌هایی را از رئیس جمهور و وزیر خارجه انجام داده است.
ب) اقدامات لازم در داخل کشور:
1- اعتبارات لایروبی رودخانه سیستان باید افزایش یابد تا از مختصر آب موجود هم استفاده بهینه شود و یا در مناطقی به سمت خود افغانستان برنگردد.
معاون سازمان محیط زیست معتقد است: «در داخل ایران هم شاهد بعضی موارد بودیم که نابودی هامون را شدت بخشید که مهم‌ترین آن، عدم مدیریت صحیح منابع آب و عدم لایروبی انهار مختوم به دریاچه هامون است.
درواقع بسیاری از رودخانه‌هایی که از هیرمند منشعب می‌شد و به هامون ختم می‌شد، گرفتار فرسایش شدند و رسوب گرفتند. البته در چند سال گذشته، تلاش زیادی در این زمینه انجام شد. بخش‌هایی لایروبی شد و بخش‌هایی هم نشد.
اکنون با مشورت‌هایی که صورت گرفته، لایروبی بهینه خاک دردستور کار قرار گرفته است، به‌طوری که خاک برداشته شده، در جایی ریخته نشود که دوباره، با باد، بازگردد.»
2- احمدعلی کیخا معاون سازمان حفاظت محیط زیست از طرحی با عنوان «احیاء بخش هایی از دریاچه هامون» خبر داده که با اجرای این طرح قرار شده تا 60 میلیون متر مکعب آب به عنوان «حقابه زیست محیطی تالاب هامون» از مخازن چاه نیمه در اختیار این طرح قرار بگیرد تا به صورت منطقه ای برای احیای هامون استفاده شود.
3- با مدیریت ذخیره چاه‌نیمه‌ها و اجرای طرح انتقال آب کشاورزی با لوله و افزایش راندمان آبیاری، می‌توان آب بیشتری به تالاب هامون اختصاص داد. هم اکنون راندمان آب کشاورزی در منطقه 35 درصد است، یعنی هدر رفت حدود 2 برابر آب مصرف شده.
4- کشت محصولاتی مانند انگور یاقوتی که در خشکسالی‌های کوتاه‌مدت دوام می‌آورد و استفاده از روش‌های نوین و گلخانه‌ای.
5- راه‌اندازی صندوق بیمه محصولات کشاورزی که می‌تواند مانع گسترش فقر در منطقه شود.
6- طرح انتقال آب دریای عمان به سیستان
این طرح در سفر استانی سوم احمدی‌نژاد به استان تصویب و بودجه مطالعاتی آن در لایحه بودجه 92 در نظر گرفته شد. آبان ماه امسال استاندار سابق در آخرین روزهای ماموریتش خبر از شروع قریب الوقوع این پروژه داد.
گفته می‌شود این انتقال آب تنها جهت آب شرب و صنعتی صرفه دارد و برای کشاورزی مناسب نیست. اما می‌توان امیدوار بود در اثر اجرای این طرح، وابستگی آب شرب منطقه به چاه نیمه ها کاهش یابد و از آب آن برای کشاورزی و تالاب هامون استفاده شود.
البته طرح انتقال آب عمان منحصر به استان سیستان و بلوچستان نیست و شامل استانهای کرمان و یزد و خراسان جنوبی هم می شود. مدیر عامل شرکت آب استان سیستان و بلوچستان اعلام نموده است: «مجوز نخستین نمونه اجرای این طرح در کشور در استان کرمان صادر شده و بعد از آن بر اساس این نمونه به عنوان دومین استان در سیستان و بلوچستان اجرا خواهد شد.»

دیدگاه خود را بیان کنید