توصیه‌هائی برای نجات دریاچه ارومیه /گ

شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۲  ۰ نظر   ۱۰۵ بازدید

توصیه‌هائی برای نجات دریاچه ارومیه
در بخش اول این مقاله ، کارشناسی به مقدمات بحث و تطبیق وضعیت کنونی دریاچه ارومیه با وضع دریاچه آرال به وقت خشک شدن پرداختیم. بخش دوم که در ذیل می خوانید به راهکارهای ایجابی می پردازد. الف خوانندگان محترم را موکدا به مطالعه هر دو بخش توصیه می کند.

۸- اقدامات كلی توصیه شده
برخی از مهم‌ترین بحث‌های مطرح شده برای حل مشكل عبارتند از:
الف. انتقال آب از رود ارس: مطالعات طرح انتقال آب ارس به آذربایجان شرقی از سال ۱۳۵۸ شروع شده است. این طرح عمدتا با هدف تامین نیازهای شرب و صنعت بیش از ۵/۳ میلیون نفر از جمعیت استان، جبران کسری سفره‌های آب زیرزمینی، تعادل بخشی تراز دریاچه ارومیه و بهبود اراضی کشاورزی موجود در محدوده طرح با استفاده از روش آبیاری مدرن اجرا می‌شود. از اهداف دیگر طرح، پیشگیری از بروز بحران آبی در افق ۱۴۲۵ و کاهش تنش‌های اجتماعی ناشی از کم‌آبی است.

واقعیت این است كه انتقال آب از یك حوضه به حوضه دیگر كار و تصمیم ساده‌ای نیست. اولا، باید حوضه انتقال دهنده به آبی كه انتقال می‌یابد نیاز نداشته باشد و در واقع آن چنان آب مازاد داشته باشد كه هیچ حقی در حوزه‌های پائین دست آن ضایع نگردد. ثانیا، این انتقال اشكالات زیست محیطی بدنبال نداشته باشد. ثالثا، چنین طرحی از نظر فنی، عملیاتی، و اقتصادی امكان پذیر باشد. این موارد به خوبی نشان می‌دهد كه این ایده مستلزم انجام مطالعات كافی و لازم در این زمینه توسط متخصصین و مشاورین بی‌طرف است. مضافا اینكه انتقال آب از ارس مشکل دریاچه ارومیه را به تنهایی حل نمی‌کند.

ب. انتقال آب از دریای مازندران:
این ایده نیز علاوه بر مواردی كه در مورد انتقال آب رود ارس گفته شد با دو مشكل عمده دیگر نیز روبرو است:
یك- ارتفای سطح معمول دریاچه ارومیه از سطح دریای آزاد ۱۲۶۷ متر و ارتفاع دریای مازندران منفی و ۵/۲۶ تا ۲۸ متر پائین‌تر از سطح دریا است، یعنی تفاوت ارتفاعی این دو در حدود ۱۳۰۰ متر است و انتقال حجم سنگین آب به چنین ارتفاعی بسیار مشكل و هزینه‌بر است.
دو- در بین این دو، سلسله جبال البرز واقع شده است كه عبور از آن نیز بسیار هزینه‌بر و مشكل است.
مشكلات حاكم بر چنین تفكری بقدری عظیم است كه بسیاری آن را غیرممكن می‌دانند.

ج. برچیدن بساط كشاورزی از حاشیه‌های دریاچه:
این امر خود مستلزم مطالعه و تعیین نواحی است كه برای احیای دریاچه ارومیه نكاشتن و مصرف نكردن آب در آن ضروری است. بعلاوه اگر چنین مطالعه دقیقی بتواند انجام گیرد، اجرای آن نیازمند یك برنامه به همراه مشوق‌ها و جبران‌هائی برای نکاشتن و رها كردن زمین‌های مربوطه است.

د. تخریب یا تخلیه سد:
گاه گفته می‌شود كه برای نجات دریاچه ارومیه باید برخی از سدهای منطقه خراب شود و همه سدها بطور كامل تخلیه شده و از ذخیره كردن آب در آنها جلوگیری گردد.
برخی از سدها مدتها است كه مورد بهره برداری قرار گرفته و از این رو شغل و معیشت مردم به كاركرد این سدها بستگی دارد و لذا تخریب یا تخلیه و عدم آبگیری سد موجب به مخاطره انداختن معیشت مردم می‌گردد. برای مثال بیش از ۴۰ سال است که در میاندوآب کشاورزی و صنایع رشد پیدا کردند و جمعیت كثیری از منافع سد بهره‌مند می‌شوند، بنابراین تصمیم‌گیری در این حوزه مستلزم مطالعه همه جانبه و پیدا كردن راهكارهای تركیبی و مكمل است، مثل تخلیه قسمتی از آب سدها و عدم ساخت سدهای جدید، به تعویق انداختن سدهای در دست اجرا یا عدم انجام مطالعات مربوط به سدهای جدید.

هـ . بستن چاه‌های غیرمجاز یا جلوگیری از برداشت آب آنها: بستن تمامی چاه‌های غیرمجاز یا جلوگیری از برداشت غیرمجاز آب، اگرچه تا حدود زیادی ضروری به نظر می‌رسد، اما بنا به تجربه تقریبا غیرممكن است. با این حال چنین اقداماتی در قسمت‌های خاصی از حوزه‌های مشرف بر دریاچه ارومیه ضروری است، به‌ویژه آنكه گروهی یكی از دلایل مهم مشكل دریاجه را پائین رفتن شدید سفره آب زیرزمینی می‌دانند.

برخی دیگر از راهكارهای دیگری مثل باروری ابرها در حوضه دریاچه ارومیه نام می‌برند، كه نه كار ساده‌ای است و نه اطمینانی به نتیجه علیرغم هزینه آن وجود دارد.

هیچ یك از راهكارهای پیشنهادی بالا به تنهائی راه‌ چاره نیستند. زیرا عوامل مختلفی دست به دست هم داده‌اند، و این وضع را به‌وجود آورده‌اند. لذا محتاج مطالعات متعدد و تلفیق و تعیین علل بوجود آورنده و سپس ترسیم راه‌حل‌ها براساس آنها هستیم. به عنوان مثال شاید نیاز به این باشد كه میزان زیادی از آب سدها به سوی دریاچه رها شود (اینكه چقدر؟ نیازمند مطالعه است)، الگوی كشت و كشاورزی منطقه مطالعه شده و روش‌های مدیریت آب و آبیاری با توجه به وضع جدید منطقه بررسی دوباره طراحی شود، از توسعه سدها جلوگیری شود، مناطق جدید مورد حفاظت زیست محیطی قرار گیرد، آبخوان‌ها تغذیه شود، قسمت‌هایی از مزارع و باغات تعطیل گردد، از برداشت بی‌رویه آب زیرزمینی جلوگیری شود، از توسعه صنایع و به ویژه صنایع آب‌بر ممانعت بعمل آید، ایجاد شهرك‌ها و توسعه بی‌رویه شهرهای اطراف مورد مطالعه و كنترل قرار گیرد، و ...

این موارد به خوبی نشان دهنده پیچیدگی موضوع است و نیازمند تعاطی افكار و ایجاد یك سیستم راهبری برای بررسی و شروع مطالعات و سپس اقدامات براساس مطالعات است. ما محتاج برنامه‌های تلفیقی و گسترده هستیم. بنابراین حق این است كه ضمن اطمینان به یك سیستم راهبری برای این امر، هر كمكی كه از هر كس ساخته باشد ارائه گردد. یك راه خوب در این زمینه ایجاد یك وب سایت عمومی برای ارائه نظرات و پیشنهادات به‌ویژه توسط متخصصین امر است.

۹- چه باید كرد؟
برخی از اقدامات قابل انجام به شرح زیر است:
۱- بررسی آنچه كه در ۲۰ سال گذشته در حوضه‌های آبریز دریاچه ارومیه اتفاق افتاده است به منظور درس آموزی برای پیدا كردن راه حل‌ها و برنامه‌ریزی احیای دریاچه. گفته می‌شود كه در سال ۷۴ میزان آب دریاچه ارومیه به قدری زیاد بود که ایجاد نگرانی کرد و وزارت نیرو را مجبور کرد دایپ‌هایی را در اطراف دریاچه برای نفوذ نکردن آب به تاسیسات نصب کنند. اگر این حرف درست باشد، كه درست است، باید به دقت بررسی شود كه در ۱۸ سال گذشته در حوضه‌های آبریز دریاچه ارومیه چه كردیم و چه اتفاقی افتاده است كه این دریاچه به چنین مصیبت عظمائی دچار شده است.

۲- بررسی و اصلاح الگوی كشت در حوضه‌های آبریز دریاچه ارومیه با دو هدف:
یك- تغییر كشت به منظور كاهش تقاضای آب

دو- كاهش سطوح كشت در این نواحی در صورت لازم. قابل ذكر است كه در ۳۰سال اخیر سطح کشت اراضی پیرامون دریاچه ارومیه، از ۱۵۰هزار هکتار به ۴۱۵ هزار هکتار افزایش یافته است.

۳- بررسی و اصلاح روش‌های آبیاری. از آقای چیت چیان وزیر نیرو نقل شده است كه وزارت جهاد کشاورزی به همراه کشاورزان منطقه می‌توانند با اقدام به تغییر الگوی کشت و آبیاری حداقل یک میلیارد مترمکعب از محل صرفه‌جویی آب استحصال کند و آب وارد دریاچه شود. محقق این سطور به پیش بینی عددی اعتقادی ندارد، و جهت گیری درست و تلاش در آن جهت را اصل می‌داند، و می‌داند كه انجام چنین كاری مشكل و زمان‌بر است.

۴- اجرای طرح‌های آبخیزداری می‌تواند در احیای دریاچه ارومیه تاثیر بسزایی داشته باشد. تاكنون ۵۷۰ هزار هكتار از اراضی حوضه‌های آبریز ارومیه در استان آذربایجان غربی مطالعه شده و آماده اجرا است.

۵- ساماندهی چاه‌های غیرمجاز، و برداشت‌های غیرمجاز از چاه‌ها. طی ۲۵سال گذشته بیش از ۲۲ هزار حلقه چاه عمیق برای آبیاری باغ‌ها و مصرف آب شهرها حفر شده‌ و مورد استفاده قرار گرفته است.

۶- پایان بخشیدن به مطالعات شروع شده برای احداث سدهای جدید

۷- بررسی و جلوگیری از تکمیل سدهای در حال احداث در منطقه.

۸- بررسی و تجدیدنظر در مورد ذخیره کردن آب‌های منطقه ارومیه در پشت سدها. امکان رهاسازی آب از سد‌های فعال وجود دارد، اما برای رها كردن آب آنها به سوی دریاچه باید هماهنگی‌هائی صورت بگیرد، چرا که این سد‌ها آب‌ شرب، صنایع و کشاورزی را تامین می‌کند. بنابراین قبل از تخلیه مخزن باید مثلا به کشاورزان اعلام شود که مثلا برای سال جاری آب ۵۰ هزار هكتار از اراضی را نمی‌توان تامین کرد.

۹- تجدید نظر در خصوص احداث نیروگاه‌های پیش بینی شده برای آینده

۱۰- تجدید نظر در خصوص احداث صنایع بزرگ و به‌ویژه صنایع آب‌بر، و جلوگیری از توسعه شهرك‌های جدید در اراضی نزدیك به دریاچه ارومیه.

۱۱- استفاده از دانش و تجارب سایر كشورها و سازمان‌های بین‌المللی. علاوه بر استفاده از همكاری‌های كشورهای پیشرفته، سازمان‌های بین‌المللی مثل UNDP، یونسكو، و بانك جهانی كه در مطالعات مربوط به دریاچه آرال همكاری داشته‌اند، می‌توانند به مطالعه و اقدامات مربوط به احیا كمك نمایند.

۱۲- فرهنگ سازی و ارائه آگاهی‌های لازم به مردم برای جلب همكاری آنها و ایجاد عزم عمومی برای احیای دریاچه. در حال حاضر حدود شش میلیون نفر در این منطقه كار و زندگی می‌كنند و ۵/۴ میلیارد مترمكعب مصرف می‌نمایند و بدون کمک آنها نمی‌توان کاری کرد.

۱۰- تشكیل كارگروه نجات دریاچه ارومیه
وزیر نیرو در دولت یازدهم در ارائه برنامه خود به مجلس گفت كه «تشکیل کارگروهی ویژه برای سر و سامان دادن به دومین دریاچه بزرگ آب شور جهان» مهم‌ترین اولویت‌ وی در روزهای اول کاری است. دولت نیز در اولین روزهای فعالیت رسمی خود کارگروه ویژه‌ای با حضور ۸ وزیر را مامور کرد تا ظرف دو ماه همه راهکارهای موجود برای نجات دریاچه را بررسی و نتیجه را برای تصمیم گیری به دولت ارائه کند.

این کارگروه در مدت ۵۰ روز، ۲۴ راهکار را برای نجات دریاچه ارومیه پیشنهاد کرد. از میان این راهکارها، ۱۹ مورد آن از سوی دولت تصویب شد. متاسفانه خبر در همین حد محدود مانده است و در هیچ یك از پورتال‌ها و وب‌سایت‌های دولت، وزارت نیرو، و سازمان حفاظت محیط زیست فهرستی از این تصمیمات ویژه ۱۹ گانه ارائه نمی‌گردد. اما از مصاحبه‌های كوتاه برخی از مسئولین و به‌ویژه مسئولین استانی می‌توان فهمید که برخی از این تصمیمات عبارتند از:
۱- توقف کامل سدسازی‌ها و پروژه‌های مطالعات سدسازی در حوضه‌های آبریز دریاچه ارومیه

۲- رهاسازی منابع آبی ذخیره شده در پشت سدها و رفع موانع ورود آب ۳- انتقال آب از رودخانه‌هایی مانند ارس، و انتقال آب از دریای خزر
۳- لایروبی رودخانه‌های موثر بر دریاچه ارومیه
۴- تعیین تکلیف چاه‌های غیرمجاز و بدون پروانه، و جلوگیری از برداشت‌های غیرمجاز آب زیرزمینی
۵- جلوگیری از توسعه اراضی کشاورزی با استفاده از سازوکارهای تشویقی و تنبیهی
۶- اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوان داری برای تقویت سفره‌های آب زیرزمینی حاشیه دریاچه ارومیه به شرط حفظ حقابه رودخانه‌ها
۷- اجرای برنامه‌های آگاه سازی و اطلاع رسانی عمومی درخصوص وضعیت دریاچه و نقش جوامع محلی
۸- تهیه نقشه های کاداستر زراعی و باغی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه
۹- تغییر الگوی کشت
۱۰- ارتقای کارآیی آبیاری و کشاورزی در این حوضه

۱۱- اقدامات پیشنهادی
اقدامات مختلفی غیر از تهیه و اجرای برنامه‌های احیای دریاچه ارومیه و در كمك به آن باید صورت پذیرد:
۱- ایجاد یك ساختار مناسب برای كار از سطح راهبردی تا سطح عملیاتی
۲- جلوگیری از تصمیمات شتابزده و یك بعدی براساس قضاوت‌های دستگاهی و انجام مطالعات همه جانبه با لحاظ كلیه اثرات تحمیلی
۳- تعامل با دیگر کشورها و سازمان‌های بین‌المللی برای استفاده از تجارب و كمك‌های مالی و كارشناسی و فنی
۴- بررسی قوانین و مقررات موجود به منظور حذف قوانین زائد و تسهیل و تصویب مقررات لازم
۵- توسعه آگاهی‌های عمومی و تلاش برای حذف ناهنجاری‌های فرهنگی مزاحم از نظر احیای دریاچه
۶- اطلاع رسانی به بخش خصوصی به منظور استفاده از همراهی‌های بخش خصوصی و مردمی
۷- ایجاد بانك اطلاعاتی متمركز
۸- تدوین سلسله مراتب برنامه براساس تصمیمات ۱۹ گانه و تعیین پروژه‌های لازم و اولویت‌بندی آنها
۹- تامین منابع از منبع‌های مختلف داخلی و خارجی

۱۲- ساختار مورد نیاز برای كار در زمینه احیای دریاچه ارومیه
وزارتخانه های نیرو، كشور، جهاد كشاورزی، صنعت و معدن و تجارت و راه و شهرسازی و معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور، سازمان حفاظت محیط زیست، و استانداری‌های آذربایجان غربی و شرقی با موضوع احیای دریاچه مرتبط هستند. برای این منظور ساختار زیر پیشنهاد می‌گردد:
۱- كمیته راهبری مركب از چند وزارتخانه به ریاست معاون اول، و نیابت وزیر نیرو و متشكل از وزرا یا معاونین طرح و برنامه (یا امور مشابه) وزارتخانه‌ها و ادارات مرتبط

۲- كمیته برنامه‌ریزی و تلفیق به ریاست معاون طرح و برنامه وزارت نیرو، و متشكل از مدیران كل برنامه‌ریزی و توسعه (یا عنوان مشابه) وزارتخانه‌ها و ادارات مرتبط

۳- هشت كمیته تخصصی در وزارتخانه‌ها و ادارات مرتبط به منظور بررسی و تهیه و تدوین برنامه‌های تخصصی مربوطه

۴- كمیته امور بین‌الملل به ریاست یكی از معاونین یا مشاورین وزیر نیرو و متشكل از مدیران روابط بین‌المل (یا عنوان مشابه) وزارتخانه‌ها و ادارات مرتبط برای ارتباط با سازمان‌های بین‌المللی و دیگر كشورها

۵- كمیته ارتباطات و مشاركت‌های مردمی به ریاست یكی از معاونین و مشاورین وزیر نیرو و متشكل از مدیران روابط عمومی (یا عنوان مشابه) وزارتخانه‌ها و ادارات مرتبط و نمایندگان انجمن‌های علمی و حرفه‌ای و سازمان‌های مردم نهاد مرتبط برای تدوین برنامه‌های خاص به منظور اطلاع رسانی عمومی و آگاهی جامعه و استفاده از ظرفیت‌های بخش خصوصی برای كمك به احیای دریاچه ارومیه

۶- كمیته همكاری با اساتید و صاحب نظران و دانشگاه‌ها- این كمیته با توجه به گستردگی تخصص اساتید و وجود دانشگاه‌های متعدد در كشور باید یك كارگروه رهبری به ریاست یكی از معاونین یا مشاورین وزیر نیرو و ده نفر از كلیدی‌ترین روسای دانشگاه‌ها و دانشكده‌های رشته‌های مرتبط و از جمله در استان‌های آذربایجان غربی و شرقی داشته باشد. این كارگروه در جلسات خود به تشكیل كارگروه‌های تخصصی مركب از اساتید متخصص و مطلع در زمینه مشكلات دریاچه ارومیه اقدام خواهد نمود.

۷- كمیته حقوقی به ریاست یكی از معاونین و مشاورین وزیر نیرو و متشكل از مدیران حقوقی وزارتخانه‌ها و ادارات مرتبط برای بررسی مسائل حقوقی و قوانین و مقررات راهكارهای احیا، و به‌ویژه راهكارهای ممانعت از فعالیت‌های نامناسب كشاورزی، خانه سازی و سكونت، توسعه یا بهره‌برداری صنایع، و غیره

۸- كمیته فرهنگی به ریاست یكی از معاونین و مشاورین وزیر نیرو و متشكل از مشاورین فرهنگی (یا عنوان مشابه) وزارتخانه‌ها و ادارات مرتبط و نهاد ائمه جمعه استان‌های آذربایجان غربی و شرقی برای بررسی مسائل فرهنگی و دعوت مردم به كمك به احیای دریاچه. برنامه‌های تخصصی هر یك از وزارتخانه‌ها و كمیته‌های امور بین‌المل، ارتباطات و مشاركت‌های مردمی، همكاری با اساتید و صاحب نظران و دانشگاه‌ها، حقوقی، و فرهنگی درباره احیای دریاچه ارومیه به كمیته برنامه‌ریزی و تلفیق پیشنهاد می‌گردد، و پس از بررسی و تائید و تلفیق در این كمیته به كمیته راهبری جهت تصویب پیشنهاد می‌شود.

۹- كمیته بودجه و تامین منابع مالی به ریاست یكی از معاونین معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور، و متشكل از مدیران كل برنامه‌ریزی و بودجه (یا عنوان مشابه) وزارتخانه‌ها و ادارات مرتبط

این ساختار هم چنین دارای سیستم پشتیبانی به شرح زیر خواهد بود:
الف- سیستم بانك اطلاعاتی پشتیبانی به عنوان دستاورد این حركت ملی طراحی شود و همه نوشته‌ها و تحقیقات مرتبط جمع‌آوری و در آن نگهداری گردد.
ب- سیستم دیده‌بانی و پایش فضایی برای بررسی مستمر وضعیت دریاچه ارومیه از طریق عكس‌های ماهواره‌ای
پ- سیستم ارتباطات و اطلاع رسانی ملی كه بتواند با همه اجزای این ساختار و نیز با مسئولین و دولت و مجلس دسترسی داشته و بتواند در حل مشكلات كارگروه و كمیته‌ها از طریق سازمان‌ها و مسئولین ذیربط به آنها كمك كند.
این سیستم دارای دبیرخانه برای ارتباطات همگانی بوده و در سال اول به تشكیل همایش‌های فصلی و در سال دوم همایش‌های شش ماهه و از سال سوم به بعد به همایش سالانه و از این طریق ضمن ارائه نتایج و برنامه‌ها به تضارب آرا بپردازد.
ت- ایجاد و راهبری وب‌سایت برای ارتباط با متخصصان و صاحب نظران و مردم.

۱۳- ایجاد و راهبری صندوق احیای دریاچه ارومیه و تامین منابع مالی
تشكیل این صندوق به این منظور است كه وجوه آن تابع مقررات بودجه‌ای سالانه نبوده و بعد از گذشت سال مربوطه به خزانه برنگردد، بلكه منابع آن بطور مستمر صرف احیای دریاچه ارومیه شود. منابع تامین وجوه این صندوق را به شرح زیر پیشنهاد می‌نماید:
۱- نیم درصد از درآمدهای صادراتی كشور اعم از صادرات نفتی و غیرنفتی
۲- منابع دولتی قابل تامین در بودجه‌های سالانه با عنوان طرح احیای دریاچه ارومیه
۳- مالیات ارزش افزوده یك درصدی برای مردم دو استان آذربایجان شرقی و غربی
۴- پنج درصد از درآمدهای حاصل از موقوفات استان‌های آذربایجان غربی و شرقی
۵- یك درصد از درآمدهای كمرگی استان‌های غربی و شرقی
۶- كمك‌های بلاعوض و مشاركت‌های مردمی داوطلبانه (ارقام اندك ماهانه ولی مستمر در چند سال اجرای طرح)
۷- درخواست از مراجع تقلید برای امكان اختصاص نذورات، وقف، و غیره به این امر
البته تصویب این موارد از حد كمیته راهبری احیای دریاچه ارومیه فراتر است و نیازمند تائید و تصویب دولت و مجلس می باشد.

۱۴- پایش و نظارت مستمر بر اقدامات
برنامه احیا وقتی موفق خواهد بود كه مستمرا پایش و مورد نظارت و كنترل قرار گیرد. معنای دقیق كنترل در مدیریت اندازه گیری و سنجش آنچه انجام گرفته است، مقایسه انجام شده‌ها و نتایج آن با برنامه‌ها، تعیین فواصل و شكاف‌های احتمالی، بررسی و تحلیل شكاف‌های به‌وجود آمده، تدوین برنامه‌های اصلاحی، و در نهایت اجرای برنامه‌های اصلاحی است كه خود منجر به پایش و نظارت بعدی می‌گردد، و بدین ترتیب مفهوم چرخه‌ای بودن برنامه و مستمر بودن مدیریت معنا پیدا می‌كند.
این مفاهیم به‌دقت درباره برنامه‌ها و طرح‌های تهیه و اجرا شده برای نجات دریاچه ارومیه نیز باید مجری گردد تا انشاءا.. حیات شاداب این دریاچه را بتوان به نسل‌های بعدی هدیه داد.

* آقای دکتر نجفی مدیرکل اسبق طرح و برنامه وزارت کشاورزی بوده اند. این مقاله با اندکی تلخیص از شماره دی ماه مجله دهاتی بازنشر شده است

دیدگاه خود را بیان کنید