تاسف نماینده سازمان ملل به فاجعه هامون /گ

چهار‌شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۲  ۰ نظر   ۷۸ بازدید

تاسف نماینده سازمان ملل به فاجعه هامون
ایرانیان و جامعه بین‌المللی باید نسبت به این فاجعه واکنش نشان دهند و باید هم اکنون چنین کنند و حامیان لازم است کار با ساکنان هامون‌ها را شروع کنند و به احیای روش زندگی آنان یاری رسانند
ادهای 120 روزه سیستان که روزگاری با نوازش نیزارهای هامون نسیم فرح بخش امید و زندگی را برای مردم سیستان به همراه داشت حال با خشکیدگی هامون به بلای جان مردمان این دیار تبدیل شده تا جایی که نماینده سازمان ملل نیز از این وضعیت به عنوان یک فاجعه یاد کرد و طی نامه ای خواستار واکنش جوامع بین المللی شد.
خشکسالی های 16 سال گذشته و عدم تعهدات کشور افغانستان به تامین حقابه ایران موجب شده است تا انبارغله ایران به کانون شن های روان تبدیل شود و نخستین جراحان مغز جهان به دلیل شیوع بیماری های ریوی به صادرکنندگان بیماری سل در کشور تبدیل شوند.
زلزله نرم
مدیر کل محیط زیست سیستان و بلوچستان با بیان اینکه زلزله نرمی در سیستان حادث شده است افزود: خشکیدگی هامون و تبعات ناشی از آن که منجر به از بین رفتن زیستگاه های نباتی و جانوری شده در حال حاضر جوامع انسانی را هدف قرار داده است.
خسرو افسری در گفتگو با مهر اظهار داشت: وضعیت سیستان در حال حاضر کمتر از زلزله و فاجعه انسانی نیست اما متاسفانه نقش سازمان های بین المللی و حتی کشور همسایه در برخورد با این مقوله کمرنگ و بی تفاوت است.
وی اظهار داشت: خسارت های وارده به سیستان و انقراض بسیاری از گونه های نباتی و جانوری و از همه مهمتر به خطر افتادن حیات انسان ها به دلیل ابتلا به بیماری های تنفسی و پیدایش بیماری سل مقاوم به درمان در این منطقه خسارتی تبعاتی بیش از زلزله و بحران در برداشته و به یک فاجعه انسانی تبدیل شده است.
ثروتی که خاکستر شد
افسری با بیان اینکه هامون همه ساله بیش از 450 هزار قطعه پرنده در قالب 186 گونه را در میان علفزار و نیزار های خود پذیرا بوده است افزود: در حال حاضر دیگر هیچ گونه پرنده تالابی در این منطقه زیست نمی کند.
وی ادامه داد: علاوه بر 3 هزار صیادی که در این منطقه از راه ماهیگیری ارتزاق می کردند بخش عمده ای از نیاز های مردم منطقه و حتی استان های همجوار از صید در هامون تامین می شد که با خشکیدگی هامون این منابع از دست رفته است.
وی بیان داشت: بنا بر تحقیقات و ارزیابی انجام شده هر هکتار از تالاب هامون 130 میلیون ریال سود ناخالص به همراه داشته است که اگر این رقم در مساحت 400 هزار هکتاری هامون ضرب شود ثروتی بیش از 5 تریلیارد می شود که امروز به تلی از خاک تبدیل شده است.
وی اذعان داشت: تالاب هامون در زمان ترسالی 70 هزار هکتار نیزار را در خود جای داده بود که در هر هکتار بیش از 6 تن علوفه تولید می شد و موجب شده بود تا 120 هزار راس دام سنگین در این دریاچه به چرا مشغول شوند.
شکایت دوستداران محیط زیست از افغانستان
افسری اظهار داشت: متاسفانه به رغم وجود پیوند های مشترک و دیرینه در زمینه های تاریخی، فرهنگی و سیاسی اما کشور افغانستان چشم خود را بر روی این فاجعه انسانی و زیست محیطی بسته است و به دلیل عدم عضویت در کنوانسیون رامسر و یا آب های بین المللی خود را متعهد به قوانین بین المللی و حتی توافقنامه تامین حقابه ایران نمی داند.
وی اظهارداشت: بسیاری از دوستداران محیط زیست و همچنین سازمان های مردم نهاد در استان و کشور خواستار طرح شکایت از کشور افغانستان به سازمان ملل و جوامع بین المللی به دلیل خسارات وارد آمده به تالاب بین المللی هامون و نقصان موجود در منطقه هستند.
مدیر کل محیط زیست سیستان و بلوچستان افزود: بیش از 5 هزار خانواده سیستانی به رغم عشق و علاقه به سرزمین آباء و اجدادی خود اما به دلیل فرار از وضعیت موجود به سایر استان ها مهاجرت کردند و آنهایی که باقی مانده اند به دلیل استمرار توفان ها در خانه هایشان حصر شده اند.
افسری اظهارداشت: وضعیت موجود سیستان بیش از یک زلزله و یا فاجعه است و اینجاست که نقش جوامع بین المللی و سازمان هایی که ادعای بشر دوستانه و حقوق بشر دارند نمایان می شود.
تهدید امنیت بشری
در همین رابطه نماینده برنامه توسعه سازمان ملل که به منظور بازدید از تالاب هامون در دی ماه سال جاری به سیستان سفر کرد در جمع خبرنگاران اظهار داشت: آنچه در بازدید از تالاب هامون و وضعیت مردم مشاهده شد تهدیدی به مراتب بزرگ تر از امنیت بشری است که بر اثر فقدان آب در سیستان در حال رخ دادن است.
گری لوییس که در این سفر قول داد تا صدای مردم سیستان را به جامعه جهانی برساند با توصیف وضعیت ساکنان حاشیه هامون طی نامه ای خواستار واکنش ایرانیان و جامعه بین المللی نسبت به وقوع یک فاجعه انسانی شد
فقیر ترین منطقه ایران
وی در گزارش خود به منظور تشریح وضعیت هامون و ساکنان سیستان طی نامه ای به سازمان ملل نوشت: مرد سیستانی می‌گفت «فرشتگان بر دستان کسانی که به ما کمک کنند، بوسه خواهند زد.
چهره رنگ پریده این ماهی گیر حکایت از روزگار و احوال ناخوش او می‌کند، پوست آفتاب سوخته و چرم مانندش گویای سال‌ها سختی و ناملایمات است و چشمانش نشانی از اشک‌های فروخورده‌اش دارد.
حسرت زمانی را می‌خورد که روزگار تا حدی به کامش بود و از ایامی می‌گفت که دریاچه‌ها پر از آب و ماهی بودند، فرزندانش شاد و زندگی بر وفق مراد بود.
گفته‌هایش به قدری تکان دهنده بود که فراموش کردم نامش را بپرسم، می‌خواست حرف‌هایش را بشنوم و بعد دنیا را در جریان شرایط ناگوار فقیرترین و نامساعدترین منطقه ایران یعنی تالاب‌های هامون سیستان قرار دهم.
تالاب واژه ای نادرست
نماینده سازمان ملل در این نامه همچنین بیان می کند: امروز "تالاب" دیگر واژه‌ای درست نیست زیرا اینجا حالا زمینی خشک و تفتیده است، اشتغال سودآور اندک است و بیش از نیمی از ساکنان با کمک‌های کمیته امداد امام خمینی زندگی می‌کنند.
کار بیشتر آنان ماهیگیری است و یا بود و حالا تقریبا همگی بیکارند و در ویرانه‌های روستاهای متروکی زندگی می‌کنند که در حاشیه رودخانه‌هایی ساخته شده بودند که روزگاری پرآب و شکوفا بودند.
باد در اسکله‌های پر سروصدا، بازارهای خالی از ماهی و قایق‌های شکسته‌ می‌پیچد، که همه جا پخش شده است.
هامون‌ها از سه ناحیه تالابی بزرگ به وسعت 5 هزار و 660 کیلومتر مربع تشکیل شده‌اند که دو سوم این تالاب‌ها در ایران قرار دارند و آب رودخانه هلمند افغانستان آن‌ها را به هم ربط داده و تغذیه می‌کند.
بیشتر این ناحیه تا 20 سال پیش سرسبز و گونه‌های گیاهی و جانوری در آنجا فراوان و دریاچه پر از ماهی بود و مجموع صید سالانه از 12 هزار تن فراتر می‌رفت و ماهیگیران ماهی‌هایی 20 کیلوگرمی صید می‌کردند.
آخرین نسل هامون
گری لوییس در این گزارش یادآورمی شود: ایجاد سدها و کانال‌ها در افغانستان آب رودخانه را برای کشاورزی در استان‌های فقیرنشین قندهار، هلمند و نیمروز منحرف کرد و میزان آب دریاچه‌ها کاهش یافت و بعد ایجاد چهار مخزن در داخل خود ایران به انحراف بیشتر آب از مسیر طبیعی آن منجر شد.
من از سه روستای تخت دولت، ادیمی و کوه خواجه دیدن و با بسیاری از ساکنان آنها صحبت کردم.
مردم از بی آبی ناراحت بودند و از دولت و سازمان ملل کمک می‌خواستند. مردم سیستان احساس می‌کنند برای کمک به آنان هیچ کاری جز پرداخت کمک‌های نقدی انجام نمی‌شود و آنان می‌خواهند کار کنند.
حدود 400 هزار نفر در ناحیه سیستان زندگی می‌کنند که تعداد زیادی از آنان در زیر خط فقر قرار دارند و کمک نقدی که از دولت یا کمیته امداد امام خمینی (ره) دریافت می‌کنند به زحمت از 20 دلار در ماه فراتر می‌رود.
مردی می‌گفت: ما صیادیم و زمین برای کشاورزی نداریم یعنی اگر ماهی نباشد زندگی هم نیست.
فاجعه زیست محیطی
نماینده سازمان ملل در این گزارش خشکسالی را تنها عامل مهاجرت مردم می خواند و می نویسد: این فاجعه زیست محیطی هزاران نفر را وادار به ترک منطقه کرده است و به گفته منابع دولتی تنها در سال 2012 حدود 5 هزار خانواده منطقه را ترک کرده‌اند و در مجموع 600 هزار نفر از اینجا بیرون رفته‌اند.
بیشتر آنان با طی مسیری 2 هزار کیلومتری به استان گلستان در شمال ایران رفته‌اند تا زندگی تازه‌ای آغاز کنند، دیگران در همه جای ایران پراکنده شده‌اند و آنان که مانده‌اند هر سال فقیرتر می‌شوند.
طی تنها 20 سال امکانات معاش مردم نابود شده است و بادهای شرقی که زمانی با وزیدن روی دریاچه عامل تهویه طبیعی هوا بودند حالا فقط توفان‌های شن به بار می‌آورند و روزهای متوالی سبب تیرگی هوا می‌شوند و توفان شن را به افغانستان و حتی دورتر یعنی تا پاکستان می‌برند.
ایرانیان از هامون بی اطلاعند
وی با اشاره به مشکلات هامون می گوید: به نظر می‌رسد بیشتر ایرانیان اطلاع چندانی از رنج مردمی ندارند که در هامون‌های سیستان زندگی می‌کنند.
در مقایسه، فاجعه زیست محیطی نمادین‌تری در ایران یعنی مرگ آرام دریاچه ارومیه از توجه شدید رسانه‌ای و سیاسی برخوردار است اما وقتی اخیرا به دریاچه ارومیه سفر کردم با نا امیدی شدید و یاس و درماندگی فراوانی مواجه نشدم که در هامون‌های سیستان شاهد بودم
هامون کمک می خواهد
نماینده سازمان ملل با اشاره به راهکارهایی به منظور برون رفت از این وضعیت پیشنهاد می دهد: نخست، افغانستان و ایران باید به صورت مشترک درباره مسیر اقدام برای تقسیم عادلانه آبی که قرن‌ها بین خود تقسیم می‌کرده‌اند به توافق برسند.
200 سال پیش مرزی در کار نبود و آنچه در آن زمان اهمیت داشت جامعه‌ها و خانواده‌ها بود که فرهنگ و زبانی مشترک داشتند و یافتن راه حل آسان‌تر بود.
دوم لازم است خود ایرانیان آب اندکی را که به ایران می‌رسد بهتر تقسیم کنند زیرا درحال حاضر بیشتر آب برای تامین آب آشامیدنی و کشاورزی به شبکه مخزن چاه نیمه عمیق منحرف می‌شود در حالی که هنوز می‌توان اجازه داد بیشتر این آب به طور طبیعی به هامون‌ها جریان یابد و سبب احیای آن‌ها و ادامه زندگی جوامع محلی شود.
ایرانیان و جامعه بین‌المللی باید نسبت به این فاجعه واکنش نشان دهند و باید هم اکنون چنین کنند و حامیان لازم است کار با ساکنان هامون‌ها را شروع کنند و به احیای روش زندگی آنان یاری رسانند.
اجازه دهید در آن هنگام فرشتگان تصمیم بگیرند مرحمت خود را چگونه و در کجا ارزانی دارند
منبع : باشگاه خبرنگاران

دیدگاه خود را بیان کنید