همکاران میتوانند از اینجا مشکلات و تنگناهای فعالیت های شیلاتی شخصی و منطقه ای خود را جهت اطلاع مسئولین مربوطه ارسال نمایند
کلیه فعالان شیلاتی از اینجا میتوانند تصاویر و ویدئو های جالب شیلاتی را ارسال کنند که به نام خودشان ثبت و در معرض تماشای همکاران گذاشته شود.
حضور شما در پایگاه اینترنتی ایران آکوا iranaqua.ir
از اینجا رایگان فعالیت های شیلاتی خود را به همکاران و علاقه مندان بیشتر معرفی کنید
کارشناسان و متخصصین محترم علوم شیلاتی از اینجا میتوانند نسبت به معرفی و ارتباط بیشتر با همکاران شیلاتی اقدام کنند
همکاران شیلاتی میتوانند از اینجا اخبار صنف شیلاتی خود را ارسال و منتشر کنند
ایران آکوا iranaqua.ir اولین مرجع ارتباط علمی تجاری خانواده بزرگ شیلات ایران
مهندس کبیر زمردی از پرورش، تکثیر و بازار خریدوفروش گوشت و پوست قورباغه و دیگر آبزیان خاص در ایران میگوید. |
|
ران درشت و پرچرب قورباغهها را میدیدم که تر و تازه داخل نایلون بستهبندی شده بود! خاطرم نیست قیمتشان چقدر بود؛ اما عجیب این بود که در یکی از فروشگاههای زنجیرهای ایران فروش میرفتند. ماجرا به مرداد ماه سال گذشته برمیگشت و البته چندان هم پیش نرفت. چون سفره اینجور اطعمه و اشربه نهتنها به مذاق ایرانیها خوش نمیآید، بلکه بنا به نظر مراجع حرام هم هست. منتها وقتی بازار شرق آسیا تقاضا دارد، چرا پرورش و به خورد آنها ندهیم؟ اتحادیه اروپا هم با مراعات اصول بهداشتی حاضر به خرید است. بهویژه که قورباغه ایرانی بین مابقی فک و فامیل و گونههایش خوشنژاد هم هست. این را بنده نمیگویم؛ مهندس کبیر زمردی، مدرس و مشاور گونههای جدید شیلاتی میگوید. او کارشناسی شیلات از دانشگاه منابع طبیعی گرگان دارد و نزدیک به ١٠ سال است که در کار تکثیر و پرورش این گونههاست. برای همین در این گفتوگو درباره تمام جوانب امر پرسیدهام، بخوانید. |
|
تکثیر و پرورش یکسری آبزیها سابقه قدیمی دارد اما پرورش گونههای جدیدی در ایران باب شده که قبلا نبود.
بله، تکثیر و پرورش بعضی از گونهها سابقه دارند؛ مثل قزلآلا، کپور، میگو. یکسری گونهها هم جدید هستند مثل زالو، قورباغه، کروکودیل، صدف و جلبک؛ بیشتر از همه اینها البته زالو.
قبل از اینکه سراغ سوالاتم راجع به تکثیر و پرورش قورباغه بروم، فقط این را بپرسم که الان تکثیر زالو اشباع نشده؟ چون خیلی زیاد شده است.
ببینید شما همین حالا که در اینترنت جستوجو کنید، افراد زیادی را میبینید که در خریدوفروش زالو فعال هستند اما مسأله اینجاست که اکثر اینها نگهدارنده هستند نه پرورشدهنده. زالو را میگیرند، داخل محیطهایی که در دسترس دارند، نگهداری میکنند و بعد به بازار عرضه میکنند؛ درواقع میشود گفت نوعی از انبارداری است. بنابراین اینها تکثیرکننده و پرورشدهنده نیستند. ضمن اینکه باید توجه داشت به جهت برداشت زیادی که در طبیعت از زالوی ایرانی صورت میگیرد، این گونه دارد به گونهای در معرض خطر تبدیل میشود. این هم به خاطر همان نکتهای است که گفتم، یعنی اکثرا در کار نگهداری و انبارداری رفتهاند؛ یعنی با صیادانی مثلا در شمال کشور در ارتباط هستند، از آنها میخرند و بعد با افزایش درصدی میفروشند. چرا؟ چون پرورش و تکثیر یک روال کاملا علمی و دقیق است، صبوری زیادی میطلبد و کار تولید هم همیشه ریسکهای خودش را دارد. بنابراین اکثرا ترجیح میدهند به جای پرورش سراغ نگهداری بروند چون میخواهند مسیر سوددهی را کوتاه کنند.
مقصودتان این است الان اکثرا در کار دلالی و واسطهکاری افتادهاند؛ درست است؟
دقیقا. چیزی که شما دیدهاید و خیلی هم زیاده شده همان واسطهگری است؛ نه تکثیر و پرورش. البته من با واسطهگری مخالف نیستم و در همه شغلی هم هست اما کاری که من بهصورت تخصصی آموزش و مشاوره میدهم، تولید زالو است؛ به خاطر اینکه تلاش کنیم جلوی انقراض آن را بگیریم.
پس متقاضی کلاسهای تکثیر و پرورش همچنان زیاد است.
بله، خیلی زیاد. البته طبیعتا در بعضی استانها که دسترسی به آب طبیعی دارند، حجم متقاضی هم بیشتر است.
پرورش قورباغه چطور؟ اصلا چرا تقاضا برای آموزش در این حوزه به وجود آمده؟ مصارفش کجاست؟ چون بازار داخلی مصرف گوشت که ندارد؛ ضمن اینکه سودش چقدر است؟
ببینید، قورباغه به خاطر مسائل شرعی طبیعتا مصرف خوراکی در ایران ندارد ولی در کشورهای اروپایی و بعضی کشورهای همسایه مثل روسیه، گوشت قورباغه یکی از مصارف معمول و روزمره است. یا مثلا در کشوری مثل فرانسه گوشت قورباغه بهعنوان یک کالای غذایی لوکس و مجلل مورد استفاده قرار میگیرد. کشور ما هم ذخایر قورباغه بسیار زیادی دارد. ضمن اینکه نژاد قورباغه ایرانی هم از نظر کیفیت گوشت، یکی از نژادهای خوب است. بنابراین کشورهای اروپایی بشدت خواستار محصول ما هستند؛ اما مشکلی که وجود دارد، بحث صادرات رسمی است چون ما باید گوشت قورباغه را از طریق کانالهای رسمی و قانونی بفرستیم و آنها واردات گوشت قورباغه را فقط از طریق این کانالها میپذیرند. زیرا بحث بهداشت و مسائلی نظیر قرنطینه و اینها مطرح میشود.
پس متقاضیان خارج از کشور بیشتر دنبال گوشت قورباغه هستند.
فقط گوشت آن نیست؛ پوست قورباغه هم در صنایع چرم مورد استفاده قرار میگیرد که بسیار هم گرانقیمت است. حتی شنیدهام داخل ایران هم بعضی شرکتهای تولید چرم متقاضی پوست قورباغه هستند. بنابراین من به هر کسی که در زمینه تکثیر و پرورش قورباغه علاقهمند و داوطلب است، پیشنهاد میکنم اول بازارهای هدف را بشناسد و بعد اقدام کند؛ چون زالو مصرف داخل دارد یعنی شما هر چقدر تولید کنید، باز هم متقاضی وجود دارد اما قورباغه مصرف داخلی ندارد برای همین اگر شما محصول را تولید کنید و تازه بخواهید سراغ بازاریابی بروید، آنوقت ناچار هستید محصول خودتان را مدت زمان زیادی نگه دارید و درنهایت هم ممکن است خریدار پیدا نکنید.
تکثیر آن سختتر است؟
هزینهبرتر است؛ چون در تکثیر قورباغه ما غالبا با استخرهایی با مساحت زیاد طرف هستیم که در مورد زالو اینطور نیست. البته خوبی قورباغه این است که دورریز ندارد؛ چون وقتی ران قورباغه برای مصارف گوشتی جدا میشود، پوست آن برای صنایع دستی و چرم مورد استفاده قرار میگیرد و مابقی قسمتها هم بازار دارد چون مورد مصرف دام و طیور قرار میگیرد.
بین پرورش زالو و قورباغه تفاوتی نیست؟
تفاوت زیادی ندارد، چون اصول آبزیپروری در هر دو تقریبا یکی هستند؛ تفاوت فقط در بعضی تکنیکها و اعداد و ارقام است.
چقدر برای سرمایهگذاری اولیه تکثیر قورباغه باید هزینه کرد؟
این سوال، سوال شایعی است ولی سوال درستی نیست.
چرا؟
چون ما برای آبزیپروری سیستمهای بسته داریم و سیستمهای باز؛ مثلا یک نفری هست که میآید میگوید من استخر کپور دارم ولی نمیخواهم از آن استفاده کنم و میخواهم آن را با قورباغه پر کنم اما از طرفی یک نفر دیگر هست که میگوید من چون میخواهم صادر کنم و قرار است نمایندهای از خریدار بیاید و استخرهای مرا چک کند، آن وقت ما به او میگوییم حتما باید از سیستم سولهای استفاده کنی که از نظر بهداشتی مطمئنتر باشد. یا بهعنوان مثال میگوییم تو باید از سیستمهای فیلتراسیون گرانقیمت استفاده کنی. درواقع باید از کسی که میخواهد سرمایهگذاری کند، پرسید تو چقدر میخواهی سرمایهگذاری کنی تا ما بگوییم بهترین روش با مبلغی که میخواهی این کار را شروع کنی، چقدر است؛ مثلا در کار زالو طرف به ما میگوید من یک فضای صد متری دارم، چقدر باید در این فضا سرمایه بریزم؟ من همیشه میگویم من میتوانم این فضا را با ٢٠میلیون طراحی کنم یا ٢٠٠میلیون؛ شما باید بگویید رقم سرمایهگذاری و فضایی که در اختیار دارید، چقدر است تا بتوانیم بنا به آن برنامهریزی و طراحی کنیم. در حقیقت باید نسبت به میزان سرمایهگذاری به بهترین راندمان رسید. در حالی که متاسفانه اغلب طرحهایی که در فضای مجازی میبینیم، برعکس این روش را میگویند؛ اما تجربه من در این مدت میگوید اول باید دید سرمایهگذار چقدر سرمایه دارد، بعد حاشیه خطر را تخمین بزند، مقدار فضا را بگوید و بعد نسبت به همه اینها ما بگوییم کار را شروع کند یا حتی نکند. چون کسانی بودهاند که تمام اینها را به ما گفتهاند و بعد ما پیشنهاد دادهایم که بهتر است وارد نشوند؛ اگر خیلی علاقه دارند یا باید سرمایهشان را بالاتر ببرند یا فضا را بیشتر کنند. یا گاهی پیشنهاد میدهیم که طرف وارد کار تکثیر نشود و فعلا در کار نگهداری و واسطهگری باشد تا بعد که سرمایه یا فضایش بالاتر رفت، تکثیر کند.
میدانید چرا این را پرسیدم؛ چون در بعضی سایتها دقیق نوشته که مثلا با ٥ میلیون تومان پرورش قورباغه راه بینداز. بعد هم دقیقا گفته که بعد از ٢ ماه، سرمایهتان برمیگردد؛ من اینها را خواندهام.
کسی که این مطلب را نوشته باید به این پرسشها توجه کند: اول اینکه ملک برای خودتان است یا اجاره است؟ آبی که مصرف میکنید، بابت آن پول میپردازید یا منبع طبیعی است که حق استفاده دارید؟ مثلا در منطقهای مثل تهران که شما باید بابت آب پول پرداخت کنید، محاسبات متفاوت است یا مثلا کسی که در مناطق سردسیرتر زندگی میکند (مثل شمال غرب) باید در طول زمستان هزینههای سوخت بدهد و این هزینهها گاهی هزینههای سنگینی هم هست یا کسی هست که با فضای کار فاصله دارد؛ مثلا فضای تکثیرش ٤٠کیلومتر با جایی که زندگی میکند، فاصله دارد. خب در این مواقع هزینه جابهجایی و حملونقل را هم باید حساب کرد. تمام اینها در طرح توجیهی موثر است. بنابراین نسبت به هر کدام از شرایط بازگشت سرمایه متفاوت است. من خودم بدم نمیآید یک چارچوب ثابت تعریف کنم. اصلا از لحاظ جذب مشتری هم برایم بهتر است اما با توجه به مواردی که گفتم، چنین چیزی امکانپذیر نیست.
ببینید؛ به شکل تئوری میشود خیلی مسائل را مطرح کرد، اما عملا کسی که قورباغه تکثیر میکند، چطور باید آن را صادر کند یا بازارهای هدف را بشناسد؟
در طول مدت ١٠ سالی که حدودا من در این کار فعال هستم، مواردی بوده که خودشان سراغ ما آمدهاند؛ حتی از کشورهای شرق آسیا مثل چین و کره یا اتحادیه اروپا. حالا صادر کردن قورباغه به کشورهای شرق آسیا کمی راحتتر است، چون در موارد بهداشتی سختگیری اروپاییها را برای واردات ندارند و اتحادیه اروپا استانداردهای خیلی بالایی دارد. برای همین شاید کسانی که تکثیر و پرورش قورباغه را شروع میکنند، مجبور باشند با شرکتهایی ارتباط بگیرند که به صورت تخصصی در زمینه صادرات محصولات شیلاتی قرارداد ببندند و آن شرکتها کار صادرات را برایشان انجام بدهند. طبیعتا ممکن است سودشان پایینتر بیاید، ولی بازار را به دست میگیرند و کار را پیش میبرند. بعد شاید جلوتر بروند و بتوانند خودشان در زمینه صادرات اقدام کنند، چون استانداردهای صادرات بهخصوص به اتحادیه اروپا سخت است و هزینه را بالا میبرد. بنابراین بهتر است اول با شرکتهایی که میتوانند چنین هزینههایی را متقبل شوند، مرتبط شده و محصول را به آنها عرضه کنند و بعد اگر جلوتر رفتند خودشان به این عرصه وارد شوند. حقیقت این است وقتی بحث گونههای جدید شیلاتی وسط میآید، به اغلب دوستان پیشنهاد میکنم با گونههایی شروع کنند که در ایران مصرف داخلی دارد،؛ مثل زالو. وقتی از این راه کسب درآمد کردی، آن وقت میتوانی زمینه کار را تغییر یا حتی توسعه بدهی. پیشنهاد بعدی من این است که همیشه از خود آن کار صرف کار کنید، یعنی مثلا بخشی از درآمدی را که به دست میآید صرف همان زالو کنید و اگر میخواهید آن را به پرورش قورباغه تغییر بدهید، این فرصت را دارید که بازاریابی قورباغه را هم انجام بدهید، بعد میتوانید مقداری از فضایی را که دارید به پرورش قورباغه اختصاص بدهید. چرا؟ چون حالا دیگر بازار هدف را میشناسید، به اصول آبزیپروری هم آشنا شدهاید و دیگر میتوانید کار را تغییر بدهد.
کشتار قورباغه چطور انجام میشود؟ مقصودم این است بالاخره برای استفاده از گوشت آن باید ذبح صورت بگیرد. چطور انجام میشود؟
بعضی از خریداران، قورباغه را بهصورت زنده خریداری میکنند، مثل خریداران شرق آسیایی. در این موارد فروش راحتتر انجام میشود و بهتر است. چرا؟ چون ما چیزی به اسم خط کشتار صنعتی قورباغه در ایران نداریم، برای همین اکثر کشتارها به صورت دستی انجام میشود.
که قطعا مسائل بهداشتی چندان در آن رعایت نمیشود...
بههرحال کشتار باید مشمول مقررات بهداشتی باشد و این بخش، یکی از معضلات این کار است ، ولی چیزی نبوده که جلوی کار را بگیرد و سدی در برابر صادرات و فروش قورباغه به وجود نیاورده است.
پس اگر بخواهند زنده به شرکتهای فروش منتقل کنند، باید کار سختی باشد. درست است؟
بستگی به مسافت انتقال دارد. قورباغه خونسرد است. اگر این حیوان را در یخچالهای صنعتی و یخچالهای مخصوص حمل مواد گوشتی و پروتیینی بگذارند، در حالت کما فرو میرود؛ درواقع زنده میماند، اما فعالیتش متوقف میشود. در مجموع فروش قورباغه در ایران وضعیتی پیچیده و متغیر دارد. بعضیها به شکل زنده میخرند و بعضیها فقط ران قورباغه را به شکل بستهبندی میخواهند. من همیشه به کارآموزان گفتهام اگر خریداری بود که قورباغههای شما را به شکل زنده میخرید، درست است که سودتان کمتر میشود، ولی بهتر است بفروشید. چرا؟ چون کار راحتتر میشود و مابقی مراحل مثل کشتار و پوستکنی و... به عهده خود خریدار خواهد بود.
قیمت قورباغه مرغوب ایرانی چقدر است؟ کیلویی چقدر است؟
ران قورباغه درجه ٣، در سطح جهانی از حدود کیلویی ١٤ دلار به فروش میرسد و بنا به درجه بندی بالاتر میرود.
درجهبندی بر چه اساسی تعریف میشود؟
بنا به کیفیت، ٣ درجه دارند. کسانی که به خریدارانی از ترکیه میفروشند، با رقم کمتری میفروشند، اما اگر خریدارانی مستقیم از اتحادیه اروپا باشند، قیمت بالاتر میرود. در کل اگر بازار هدف شناسایی شود، گونههایی مثل قورباغه خیلی هزینههای جاری تولید زیادی ندارند و سودآور هستند.
چرا هزینه زیادی ندارند؟
مثلا قزلآلا به غذای روزانه احتیاج دارد که شما باید برای خرید آن هزینه کنید، اما در مورد قورباغه ما چیزی به اسم غذای دستی یا غذای کارخانهای نداریم.
پس چه چیزی مصرف میکند؟
ما غالبا سعی میکنیم با استفاده از تکنیکهایی، غذای طبیعی به حیوان برسانیم؛ غذاهایی مثل حشرات. اصلا یکی از دلایلی که استانهای شمالی کشور جای بهتری برای پرورش این گونه است همین نکته است. آب، موجودات دیگر را به خودش جذب میکند، بهویژه حشرات. ضمن اینکه خود آب هم تولیدکننده حشرات خواهد بود. بنابراین شما کافی است در استخرتان یک لامپ کار بگذارید تا حشرات جذب شوند و قورباغهها از آنها تغذیه کنند. البته یکسری غذای مکمل هست که شما ممکن است از آن استفاده کنید، اما در مجموع هزینه تغذیه قورباغه بالا نیست. زالو هم همین است؛ تازه زالو سایهپسند است و برای تکثیر آن نیاز به منابع برق قوی و لامپهای متعدد نداریم، برای همین درنهایت سودآور است؛ حالا یک نفر به بازار فروش بهتری دست پیدا میکند و بیشتر سود میکند و یکی کمتر.
پرورش قورباغه چقدر طول میکشد؟
بنا به استانداردهای شیلاتی، قورباغه وقتی به ١٨٠گرم میرسد، آماده فروش است. هر چقدر اقلیمی که قورباغه در آن پرورش داده میشود، معتدلتر باشد، طول دوره پرورش ما کوتاه میشود؛ حدود ٦ تا ٨ماه. هر چقدر اقلیم سردتر یا گرمسیرتر باشد، طول دوره رشد طولانیتر خواهد بود.
خیلی صریح آخرین سوالم را بپرسم، شما که در کار آموزش تکثیر هستید و میگویید کار سودآوری است، چرا خودتان پرورش نمیدهید؟
ببینید، من فقط در کار طراحی و اجرا هستم. به شکل تخصصیتر هم اگر بخواهید، در کار آموزشوپرورش و طراحی و اجرای زالو هستم. اما در مورد سوالی که پرسیدید، باید بگویم من به همه دوستان و کارآموزان میگویم اگر خودتان نمیتوانید پای کار بایستید و حضور دایم داشته باشید، اصلا وارد این کار نشوید. حالا این حضور دایم ممکن است ٤ روز در هفته باشد، ولی نه اینکه شما ناگهان بخواهید کار را رها کنید و بگویید هفتهای یکی دو بار فقط سر میزنم، چون نمیشود این کار را دست کارگر بدهید، چراکه صاحب سرمایه درنهایت شما هستید و کارگر مراقبت است و توجه شما را نخواهد داشت. من هم دایم در سفرم و کارگاههای مختلف آموزش دارم؛ کرمان، سمنان، استان البرز، قم، شمال کشور و... برای همین نمیتوانم بهصورت ثابت پای کار بایستم و نظارت دایم داشته باشم، بنابراین من حداقل اصول خودم را رعایت میکنم.
قیمت هر دوره آموزشی چقدر است؟
از حدود ٤٠٠ تومان تا ٦٠٠ تومان برای دورههای ٣ روزه. اما من به همه دوستان میگویم مهم نیست کجا ثبتنام کنند؛ مهم این است که بدانند دورههای کوتاه ٥ ساعته، ٦ ساعته و اینجور دورهها به هیچ عنوان دوستان را برای سرمایهگذاری آماده نمیکند. من خودم بعد از هر دوره به دوستان میگویم شما بعد از گذراندن این دوره، پرورشدهنده زالو یا قورباغه نخواهید شد، چراکه با گذراندن هیچ دورهای در هیچ رشتهای نمیشود به موفقیت کامل رسید. باید تجربه کرد، خطا کرد، ریسک کرد، مشاوره گرفت، مطالعه کرد و بهروز بود تا در طول زمان به موفقیت رسید. خیلی از دوستان که در این کار میآیند، سرمایه زندگیشان را میآورند و کار تولید موجود زنده این نیست که مثلا شما بگویید ابزار خراب شده، آن را تعمیر یا تعویض میکنم، بلکه ناگهان میبینید تمام سرمایه با یک بیتوجهی یا بیماری از دست رفت. بنابراین باید تمام اینها را در نظر گرفت و وارد کار شد. برای همین حتما هر کسی که خواست وارد شود، باید در رزومه مدرس یا موسسه مربوطه تحقیق کند و بعد وارد شود.
روسیه، فرانسه، چین، کره و کشورهای دیگر شرق آسیا و... متقاضی قورباغه هستند. گوشت قورباغه در روسیه یکی از مصارف معمول و روزمره است و در فرانسه به عنوان یک کالای غذایی لوکس و مجلل مورد استفاده قرار میگیرد.
کشور ما هم ذخایر قورباغه بسیار زیادی دارد؛ ضمن اینکه نژاد قورباغه ایرانی هم از نظر کیفیت گوشت یکی از نژادهای خوب است. بنابراین کشورهای اروپایی بشدت خواستار محصول ما هستند.
خوبی قورباغه این است که دورریز ندارد؛ چون وقتی ران قورباغه برای مصارف گوشتی جدا میشود، پوست آن برای صنایع دستی و چرم مورد استفاده قرار میگیرد و مابقی قسمتها هم بازار دارد؛ چون مورد مصرف دام و طیور قرار میگیرد.
در مواردی که قورباغه را به شکل زنده میخرند، فروش راحتتر انجام میشود؛ چون ما چیزی به اسم خط کشتار صنعتی قورباغه در ایران نداریم. برای همین اکثر کشتارها به صورت دستی انجام میشود.
قورباغه خونسرد است. اگر این حیوان را در یخچالهای صنعتی و مخصوص حمل مواد گوشتی و پروتیینی بگذارند، در حالت کما فرو میرود؛ درواقع زنده میماند اما فعالیتش متوقف میشود.
ران قورباغه درجه ٣، در سطح جهانی از حدود کیلویی ١٤ دلار به فروش میرسد
و بنا به درجهبندی بالاتر میرود.
بنا به استانداردهای شیلاتی، قورباغه وقتی به ١٨٠گرم میرسد، آماده فروش است.
هر چقدر اقلیمی که قورباغه در آن پرورش داده میشود، معتدلتر باشد، طول دوره پرورش ما کوتاه میشود؛ حدود ٦ تا ٨ماه
منبع : روزنامه شهروند
|