سم سوءمدیریت بر جان بزرگترین شیلات کشور /گ

یک‌شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹  ۰ نظر   ۱۳۵ بازدید

سم سوءمدیریت بر جان بزرگترین شیلات کشور

یک منطقه‌ای مانند میانکوه شهرستان اردل می‌تواند علی رغم وجود آب، نفت، کوه، جنگل، نیروی انسانی مستعد، خاک حاصلخیز و... بجای اینکه قطب اقتصادی بشود، یکی از محروم‌ترین، بیکارترین، فقیرترین و آسیب‌پذیرترین نقاط کشور باشد.

از قدیم الایام یکی از مهم‌ترین دلایل جانمایی بسیاری از شهرها و روستاها آب بوده است. بسیاری از شهرها، روستاها و حتی مکان‌هایی که عشایر برای ییلاق و قشلاق خود در نظر می‌گیرند بر اساس دسترسی به آب و منابع آبی است.

از طرف دیگر یکی از قطب‌های اقتصاد هر کشوری روستاها هستند، این موضوع در کشور ما بسیار پررنگ تر است چون بخش اعظمی از اقتصاد و تولید بر دوش همین مردم روستایی گذارده شده است.

اما همیشه هم اینگونه نبوده که هرکجا آب و خاکی مساعد بود حتما اقتصاد هم فعال باشد؛ مثلا یک منطقه‌ای می‌تواند علی رغم وجود آب، نفت، کوه، جنگل، نیروی انسانی مستعد، خاک حاصلخیز و... بجای اینکه قطب اقتصادی بشود، یکی از محروم‌ترین، بیکارترین، فقیرترین و آسیب‌پذیرترین نقاط کشور باشد.

مثلا در روستایی با همه نعمت‌های خدادای اما آمار سقط جنین به چند ده مورد برسد، بیشترین آمار طلاق منطقه را داشته باشد، جوانانش از بیکاری رنج ببرند و ...؛ در زیر روایت خبرنگار فارس از بازدید میدانی از منطقه میانکوه شهرستان اردل از توابع استان چهارمحال و بختیاری را از نگاه‌تان می‌گذارنیم؛

رفاقت مبلغ روستا با یک خبرنگار و آغاز ماجرا...

ماجرا از پیگیری روحانی مبلغ روستا آغاز شد، با واسطه‌ای با تحریریه این رسانه ارتباط گرفت و شرحی از محرومیت منطقه برایمان روایت کرد؛ در همان چند دقیقه مکالمه متوجه شدم که "شیخ علی" حرف جدیدی برای گفتن ندارد.

تمام حرف‌هایش برایم تکراری بود، محرومیت مردم روستا، شدت گرفتن مهاجرت به شهر در چند سال اخیر، نبود آب شرب، آمار بالای سقط جنین در یک روستایی با چند ده خانوار و در یک کلام محرومیت محض.

خیلی فوری قول و قراری گذاشتیم و راهی منطقه شدیم؛ همانطور که از اسمش پیداست بخش میانکوه در بین کوه‌های سربه فلک کشیده زاگرس جنوبی واقع شده است.

جنگل‌های بلوط، رودهای خروشان متعدد و طبیعت بکر و دوست‌داشتنی باعث شد مسیری که حدود سه ساعت طول کشده بود را بدون خستگی طی کنیم. پس از گذر از شهرستان شهرکرد و کیار به شهرستان اردل رسیدیم و باید برای رسیدن به منطقه میانکوه به جنوبی‌ترین قسمت این شهرستان می‌رفتیم، از لابه‌لای کوه‌های استوار زاگرس محروم، بلاخره خود را به شهر سرخون در مرکز بخش میانکوه رساندیم.

روستاهای کوچک را دهنو، آب تلخک، شیاسی، ملکشیر، ورزرد را پشت سر گذاشتیم تا به اولین مقصد رسیدیم؛ روستای "رفن"؛نفت روزگار این مردم را سیاه نکرد؛ بی‌تدبیری مسؤولان رمقشان را بریده

با رئیس شورا و معتمدین روستا به گفت‌وگو نشستیم و از اینکه برای اولین بار دوربینی برای ضبط محرومیت‌شان به آنجا رفته ابراز رضایت داشتند؛ در خصوص منشا محرومیت این بخش برایمان اینگونه روایت کردند: خط لوله انتقال نفت از خوزستان به اصفهان از منطقه میانکوه می‌گذرد که این لوله‌ها عمر مفیدشان تمام شده و باید پس از گذشت مدت زمانی تعویض شوند که بر اساس اطلاعاتی که ما داریم تاکنون این محقق نشده است.

خط لوله در مناطقی دچار نشتی شده و علاوه بر اینکه این سرمایه عظیم کشور، به هدر می‌رود، نفت به منابع آبی بخش میانکوه هم نشت کرده و شرب، سلامتی و اشتغال مردم را تحت تاثیر قرار داده است

به گفته یکی از شهروندان بیش از 80 سقط جنین در سال‌های اخیر ثبت شده، اقتصاد ساکنان روستا آسیب دیده و ده‌ها آسیب اجتماعی و فرهنگی دیگر نیز به دنبال همین مسئله به زندگی‌های مردم نشت کرده است.

آنها معتقد هستند نفت همچنان در حال نشت (شما بخوانید هدر رفتن) است، مواقعی که بارندگی صورت می‌گیرد چون چگالی نفت از آب کمتر است روی آب قرار می‌گیرد و به همین ترتیب به چشمه‌ها و رودخانه‌ها نشت می‌کند و بقیه ماجرا...

بسیاری از مردم به صورت خودجوش کشاورزی‌ها و برنج‌کارهای خود را تعطیل کرده، دامداران دام‌های خود رو فروخته و اکثرا به حاشیه شهرها مهاجرت کردند که آسیب‌های آن هم در جای خود قابل بحث است.

یکی از اعضای روستای رفن در خصوص وضعیت مردم این روستا، گفت: مردم بابت سلامتی خود برای مصرف این آب نگران هستند و چاره‌ای هم جز مصرف همین آب آلوده به نفت نداریم و مجبور هستیم از همین آب مصرف کنیم و نه شرایط خرید آب معدنی برای تمام طول سال را داریم و نه چاره‌ای دیگر!

ماجرای تعطیلی چند ساله بزرگترین سایت تولید ماهی سردآبی کشور

به اتفاق معتمدین و اعضای شورای اسلامی رفن راهی رودخانه شدیم تا از نزدیک وضعیت آب را مشاهده کنیم؛ 500 مانده به بستر رودخانه برسیم که یک سایت بزرگ پرورش ماهی نظرمان را جلب کرد؛ خودشان می‌گوینده بزرگترین سایت پرورش ماهی کشور است که قریب به یک هزار تن ظرفیت دارد.

ماجرا از این قرار بوده که مردم این روستا در اوایل دهه 90 با هزار امید و آرزو دام‌ها و زندگی خود را فروخته و با همکاری بانک کشاورزی برای تاسیس یکی از بزرگترین شیلات کشور اقدام می‌کنند؛ استاندار وقت که برای بازدید از طرح به منطقه آمده دستور می‌دهد که فورا باید پرورش آغاز شود تا سایر شرایط هم فراهم شود؛ از بخت بد این مردم و دست تقدیر در همان اولین دوره پرورش، سیلی ویرانگر آغاز می‌شود و تمام دارایی شیلات‌داران را نابود می‌کند.

این مردم زخم خورده از خشم طبیعت مجددا دست به زانو گرفته تا با فعال کردن این سایت بزرگ، اقتصاد شهرستان اردل را متحول کنند اما اینبار نشتی نفت باعث می‌شود رویای این مردم رنج کشیده به کابوس تبدیل شود؛ با آلوده شدن رودخانه سرخون به نفت سال‌هاست که این شیلات همچنان آرزوی تولید ماهی را به دل صاحبان این شیلات گذاشته است.

و امروز دیدن صدها حوضچه خالی از ماهی که به محل زندگی شغالان تبدیل شده‌اند دل هر بیننده‌ای را می‌رنجاند؛ موضوع وقتی تلخ‌تر می‌شود که متوجه می‌شویم سرمایه‌گذارانی که هیچ درآمدی از این شیلات نداشته‌اند امروز باید زندگی خود را هم در راه ادای دین خود به بانک کشاورزی بفروشند و سود اصل وام را بپردازند.

بانک کشاورزی هم غیرمتعهدانه از زیر بار مسؤولیت شانه خالی می‌کند

بله؛ بانک کشاورزی که به سهم خود از شرکت نفت عقب نمانده و داغی بر دل این مردم محروم و رنج دیده گذاشته است؛ وقتی سرمایه‌دار را مجبور می‌کنند در تابلوها و سردرهای خود اسم بانک کشاورزی را به عنوان حامی این طرح مشارکتی عنوان کنند ولی امروز بانک هم مانند سایر مسؤولان غیر متعهدانه در خصوص این زیان مردم هیچ مسؤولیتی ندارد و مردم را با این رنج بزرگ تنها گذاشته است و مردم با سود بانکی و اقساط عقب مانده و ضامن‌های بی‌گناه تنها مانده اند

پرونده‌هایی که بعد از یک دهه هنوز در ادارات دست به دست می‌شوند

روستایی که قرار بود قطب اقتصادی شهرستان شود، امروز جوانانش از بی‌کاری رنج می‌برند، آمار اعتیاد و طلاقش بالا رفته، مردم نسبت به سلامتی خود نگرانند و پرونده‌شان همچنان در ادارات پاراف می‌خورد و از این اتاق به آن اتاق دست به دست می‌شود.

دیگر امیدی به مسؤولان استانی ندارند و معتقدند این گره شاید به دستان رئیس دستگاه قضا باز شود، درصدد طراحی یک سفر برای ملاقات با آیت الله رئیسی بودند که دست بر قضا کرونا آمد و همه چیز را به هم زد.

یکی از شیلات‌داران میانکوه در خصوص سرکشی مسؤولان از منطقه گفت: روزی برای افتتاح این شیلات همه آمده بودند، از استاندار گرفته تا مدیران کل جهاد کشاورزی، مدیرکل محیط زیست، مسؤولان منابع طبیعی و... حضور داشتند ولی امروز هیچ کس حاضر نیست حتی دردودل ما را بشود.

نشت نفت در این رودخانه زندگی مردم را مختل کرده اما مسؤولان همچنان خونسرد هستند

یکی دیگر از افراد بومی منطقه در خصوص وضعیت منطقه توضیح داد: قریب به 30 روستا در مسیر شهر سرخون تا روستای رفن به آب این رودخانه وابسته هستند، کشاورزی، دامداری و شیلات ماهی مهم‌ترین فعالیت مردم منطقه هستند که به پشتوانه همین رودخانه بنا گذاشته شده است و امروز با آلوده شدن این رودخانه همه این فعالیت‌ها متوقف شده‌اند.

وی با اشاره به اینکه تعدادی از شیلات‌داران پس از این اتفاقات دچار سکته شدند و فوت کردند، در مورد راه حل این معضل بزرگ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی منطقه پیشنهاد داد: شرکت نفت به عنوان طرف حساب این مردم باید یا آب جایگزین و سالم برای مصارف این منطقه تهیه کند، یا باید این شیلات را از مردم به قیمت کارشناسی شده و قیمت روز بخرد تا ما بتوانیم با آن سرمایه بدهی خود به بانک کشاورزی را تسویه کنیم.

مسؤولان مربوطه لطفا میانکوه را دریابید قبل از آنکه دیر شود

خیلی دردآور است دیدن این همه نعمت خدادادی در یک منطقه، آب‌ها فراوان، کوه‌های سرسبز و دیدنی، جنگل‌های بلوط، خاک حاصلخیز، انواع گیاهان دارویی و ...؛ اما انگار این بی‌تدبیری مسؤولان به همت بلند مردمان رنج‌کشیده و سخت‌کوش زاگرس می‌چربد.

اگر مسؤولان کمی همت کنند و صنعت درآمدزای گردشگری را در این منطقه فعال کنند، زیرساخت‌های لازم برای فعال شدن ظرفیت‌های اقتصادی منطقه مانند توسعه باغات و کشاورزی، توسعه شیلات و... را فعال کنند بدون شک جهش تولید محقق خواهد شد

منبع : فارس

دیدگاه خود را بیان کنید