همکاران میتوانند از اینجا مشکلات و تنگناهای فعالیت های شیلاتی شخصی و منطقه ای خود را جهت اطلاع مسئولین مربوطه ارسال نمایند
کلیه فعالان شیلاتی از اینجا میتوانند تصاویر و ویدئو های جالب شیلاتی را ارسال کنند که به نام خودشان ثبت و در معرض تماشای همکاران گذاشته شود.
حضور شما در پایگاه اینترنتی ایران آکوا iranaqua.ir
از اینجا رایگان فعالیت های شیلاتی خود را به همکاران و علاقه مندان بیشتر معرفی کنید
کارشناسان و متخصصین محترم علوم شیلاتی از اینجا میتوانند نسبت به معرفی و ارتباط بیشتر با همکاران شیلاتی اقدام کنند
همکاران شیلاتی میتوانند از اینجا اخبار صنف شیلاتی خود را ارسال و منتشر کنند
ایران آکوا iranaqua.ir اولین مرجع ارتباط علمی تجاری خانواده بزرگ شیلات ایران
صیدسخت زندگی درساحل دیر
روزنامه ایران - /«دیری» که باشی و شغلت ماهیگیری، مجبوری همسفره خیلیها شوی؛ یعنی خیلیها همسفرهات میشوند. دریا هم برخلاف همیشه گشاده دست نیست. آلودگیهای صنعتی و شهری بویژه آلودگیهای گازی -صنعتی عسلویه ماهیها و میگوی بندر دیر بوشهر را کاهش داده است. میگو و ماهیهایی که روزگاری در اطراف زیستگاه طبیعی «مطاف» در میان موجهای نیلی خلیج فارس میچرخیدند و رزق و روزی ماهیگیران میشدند. به همان نسبت که ماهیها و میگوهای دیر کم میشود اما فصل صید مجاز که میرسد کشتیها و لنجهای زیادی در این منطقه لنگر میاندازند. لنجهایی که از خوزستان و تمام بوشهر به اینجا میآیند. همین میشود که وقتی ماهیگیران دست خالی از دریا برمیگردند به صید غیرمجاز روی میآورند. آن جاست که ماهیگیر دیری رو در روی قانون میایستد و مرگ یکی از مأموران حفاظتی شیلات در دیر را رقم میزند. اگر هم بتواند ماهی به ساحل بیاورد، نرسیده، دلالها و واسطهها با قیمت ارزان آنها را میخرند. دیر بزرگترین بندر صیادی کشور سردخانهای برای نگهداری از ماهیها ندارد و ماهیگیر اگر ماهیها را به محض صید نفروشد، همه زحماتش تلف میشود. ماهی به دست دلالها که میرسد آنقدر قیمت پیدا میکند تا به گفته محمد حاجیان، نایب رئیس شورای شهر دیر، دیریها مجبور باشند ماهی را گرانتر از «اصفهانیها» و «شیرازیها» بخرند.
انقراض سفرهها
خیلی از ماهیهای خیلج فارس امروز در معرض انقراض هستند. بنابراین نمیشود مانند قدیمیها هر روز که خواستی بادبانها را بالا بکشی و به صید ماهی بروی. حالا شیلات فرصتی 40 روزه را برای صید ماهی به ماهیگیران میدهد. محدوده زمانی که ماهیگیران دیری میتوانند سهم خود را از دریا بگیرند و به سر سفرههایشان ببرند، اما ساحل دیر تنها سهم محلیها نیست. آنطور که حاجیان میگوید همین که فصل صید مجاز میرسد، لنجها و کشتیها از نقاط دیگر به سمت ساحل دیر میآیند حتی از خوزستان. روی خوزستان تأکید میکند. در این میان کسانی هم هستند که اصلاً ساحلنشین نیستند اما پول دارند و میتوانند لنج و کشتی بخرند و به میان موجها روانه کنند. حاجیان میگوید: «آنقدر کشتی و لنج به سواحل دریای دیر میآید که ماهی به اندازه کافی به دیریها نمیرسد.» کشتی و لنجهایی که آدرس ماهیها و میگوهای دیر را خوب میدانند؛ در زیستگاهی به نام «مطاف.» مطاف در روزگاری که هنوز آلودگیهای نفتی به جان زیستمندان خلیج فارس نیفتاده بود، آنقدر ماهی و میگو داشت که ملوانان و ناخداها برای صید آنها جان خود را به خطر میانداختند. این زیستگاه را «برمودا»ی خلیجفارس میدانند که دریانوردان و ملوانان زیادی را به کام مرگ کشانده است. مطاف محل چرخش شدید آب است، اگر شناوری به هر علت در این محدوده گرفتار نقص فنی شود، خواه ناخواه در جریان آب مطاف گرفتار میشود. از هزاران شناوری که سالانه در مسیر بنادر جنوبی ایران از خرمشهر و آبادان گرفته تا بندر بوشهر و دیر به کشورهای عربی بویژه امارات متحده عربی تردد می کنند، همواره چند شناور در برمودای خلیج فارس گرفتار میشوند اما هیچ یک از این مشکلات باعث نمیشود که آنها برای صید ماهیهای گرگوری(قفس) و سطحزی به این سمت نروند. فصل مجاز که میرسد آنقدر کشتی و لنج به سمت مطاف میرود که حاجیان برای توصیف آن از کلمه «هجوم» استفاده میکند. هرچه تعداد صیادها بیشتر میشود، میزان ماهی و میگوها کمتر میشود. کاهشی که به هشدار از سوی مسئولان شیلات استان هم منجر شده است. هشداری که حاجیان از آن به عنوان فشار بر اکوسیستم دریا تعبیر میکند، تعبیری که آینده بدی برای دیریها پیشبینی میکند.
تورترالها بلای جان مرجانهای خلیج فارس
آلودگیهای نفتی تنها تهدید محیطزیست و اکوسیستم خلیج فارس نیستند. تور ترالها هم خلیج فارس را دلآشوب کردهاند. تورترالها را به پشت کشتیها و لنج میبندند. وقتی به میان موجها میافتند، کشتی و لنج شروع به حرکت که میکند وترال ها هر چیزی را از سر راه خود برمیدارد. آنطور که حاجیان میگوید تورترالها مانند جارو برقی عمل میکنند. سنگهای مرجانی را میکنند. مرجانها بهترین زیستگاه برای زاد و ولد ماهیها و میگوها هستند که بدون تور ترالها هم تهدیدهای زیادی دارند. تور ترالها فقط در کار مرجانها نیستند. جلبکها را هم تخریب میکنند. جلبکهایی که محل لانهسازی موجودات و زیستمندان دریایی است.
این تورها فقط زندگی زیستمندان کف خلیج فارس را نمیگیرند. همین چند وقت پیش حسن زمانی حافظ دوم نیروی یگان حفاظت شیلات جان خود را برای مقابله با لنجی که اقدام به صید غیرمجاز با تورترال کرده بود از دست داد. آنطور که شیلاتیها تعریف میکنند مأموران حفاظت به یک شناور صیادی متخلف میرسند. شناور متوقف میشود و حسن زمانی، با یک دستگاه دوربین فیلمبرداری به درون لنج میرود. پشت سر او احمد شاکر مأمور نیروی انتظامی در حال رفتن به درون لنج است که صیادان با چوپ و چماق به جان او و زمانی میافتند. ضربات وارده دفتر زندگی زمانی را میبندد. احمد شاکر، با استفاده از قایقهای صیادی به ساحل و سپس بیمارستان کنگان انتقال یافته و بهبود مییابد. ملوانان شناور هم تور ترال را جا میگذارند و میروند. در نهایت مأموران حفاظتی شیلات میمانند که به دلیل در اختیار نداشتن «سلاح» هیچ کاری از دستشان برنمیآید تا زخم کهنهای(دست های خالی) که هر روز بیشتر محیطبانان و مأموران حفاظتی را میخورد، دوباره سرباز کند. مرگ زمانی نشان داد که وضعیت مأموران حفاظتی دریا هم مشابه محیط بانانی است که با دستهای خالی از جنگلها و زیستگاهها حفاظت میکنند. زیستگاههایی که توسط شکارچیانی که هماره مجهز به شکار میروند، تهدید میشود. هرچند این سؤال پیش میآید که آیا با ماهیگیرانی که برای گذران زندگی به صید ماهی غیرمجاز روی میآورند باید با «اسلحه» رو به رو شد؟ به نظر میرسد که باید به دنبال راهکار منطقی و کاربردی گشت. ناصر بوهندی، عضو شورای چهارم دهستان نایبند شهرستان عسلویه میگوید: «وقتی آلودگی صنعتی از جمله آلودگی گازی و نفتی در سواحل آنقدر زیاد میشود که حجم ماهیها و میگوها کاهش مییابد، ماهیگیری که تنها راه معاش زندگیاش صید دریاست، باید چه کار کند؟» ماهیگیری که به گفته او حضور صنایع پتروشیمی و نفتی نه تنها نفعی به او نرسانده که تنها راه اداره زندگی خود وخانوادهاش را هم به خطر انداخته است.
وقتی پلاستیک به جای غذا خورده میشود
باید به آلودگی نفتی و تورترالها زیستگاههای مصنوعی ماهیها را نیز اضافه کرد تا شاید بتوان تصویری از وضعیت وخیم اکوسیستم خلیج فارس به دست آورد. وقتی ماهیهای ساحل کاهش پیدا کردند و بچه ماهیها و تخم ماهیها از پس آلودگیهای صنعتی برنیامدند، ماهیگیران به دنبال روشهایی رفتند که بتوانند تعداد بیشتری از ماهیان خلیج فارس را به دیر برگرداند. روشهایی که جان زیستمندان خلیج فارس را تهدید میکند. حاجیان که خود محیط زیست خوانده، استفاده از پلاستیک برای ساختن زیستگاههای مصنوعی ماهی را از جمله روشهای مخربی میداند که اکوسیستم خلیج فارس را نشانه رفته است. ماهیها زیستگاه طبیعی و مصنوعی را تشخیص نمیدهند. بنابراین حجم پلاستیکها را زیستگاه تلقی میکنند و دور آن جمع میشوند تا ماهیگیران به وسیله تور گرگور آنها را شکار کنند. این درحالی است که دانشمندان و کارشناسان حوزه محیط زیست دریایی، آژیر قرمز حضور مواد پلاستیک در دریاها را مدت مدیدی است که کشیدهاند. مواد پلاستیکی توسط میکروبها قابل تجزیه نیستند اما این مسأله اصلاً خبر خوبی نیست بلکه با قرار گرفتن مواد پلاستیکی در برابر نور ماورای خورشید بهتدریج شکننده و خرد میشوند. نور خورشید هم در گذر زمان به اقیانوسها میرسد و فرایند خرد شدن مواد پلاستیک را شدت میبخشد. با گذشت چندین دهه این تودههای پلاستیکی به ذرات بسیار خردتری تبدیل میشوند که به سختی میتوان آنها را از شنها تشخیص داد. چندین دههای که البته گذشته است و امروز وجود ذرات ریز پلاستیک بلای جان زیستمندان دریایی شده است. حاجیان میگوید: «ارگانیسمهای بسیار کوچک دریایی نظیر پلانکتونها تحت تأثیر این مواد پلاستیکی قرار میگیرند. این ارگانیسمها همواره منبع غذایی ارزشمندی برای ارگانیسمهای بزرگتر محسوب میشوند که آنها نیز غذای ماهیها، لاکپشتها، پرندگان دریایی و در نهایت انسانها به حساب میآیند.» حاجیان از پلاستیکهای تشکیلدهنده زیستگاههای مصنوعی به عنوان تهدیدی بزرگ برای زنجیره عظیم غذایی یاد میکند. یکی از اصلیترین نگرانیهای دانشمندان علوم دریایی جهان هم تأثیر این ذرات پلاستیکی در فرآیند رشد اعضای اصلی این زنجیره غذایی نظیر بیمهرههای دریایی است که آنها از آن به عنوان «اختلال» نام میبرند. به عقیده دانشمندان اختلال در رشد برخی اعضای اصلی این زنجیره غذایی لطمههای جبرانناپذیری به کل پیکره آن وارد میکند و سرانجام انسانها را به دام ندانمکاری خود میکشد. مواد پلاستیکی بتدریج وارد سبد غذایی انسانها نیز میشود که در گذر زمان موجب ابتلای افراد به بیماریهایی نظیر سرطان میشود. این تکهها که معمولاً به رنگهای مختلفی درمیآیند عمدتاً از سوی جانوران دریایی نظیر خوکهای آبی، ماهیهای بزرگ و مانند آنها به عنوان غذا خورده میشوند. حتی در برخی مناطق جنوبی زمین و در نزدیکی آبهای اقیانوس منجمد جنوبی، دانشمندان لاشه پرندگانی را مورد بررسی قرار دادهاند که با خوردن قطعات پلاستیکی شبیه غذا، تلف شدهاند. این قطعات وارد سیستم گوارشی حیوان شده و پس از گذشت چند ساعت حیوان را از پای درمیآورد. گسترش چنین وضعیتی موجب شده تا دانشمندان حتی نسبت به آینده حیات برخی گونههای جانوری آبزی در معرض خطر انقراض نیز نگران باشند. گرچه در چنین حالتی انسان بهطور مستقیم نقشی در کاهش شمار جمعیت آنها ندارد اما با تولید روزافزون زبالههای پلاستیکی، زمینه را برای انقراض نسل برخی گونههای مستعد دریایی فراهم میکند حاجیان این اتفاق را باعث کاهش بچه ماهیها و بیبرکت شدن بیشتر دریا میداند و میپرسد: «با وجود این پلاستیکها بچه ماهیها باید از چه چیزی تغذیه کنند؟» سؤالی که پاسخ آن خیلی سخت است. او اعتقاد دارد شیلات و محیط زیست باید برنامهای برای جمعآوری این زیستگاهها پیریزی کنند تا موجهای نیلی خلیج فارس بیش از این خالی از ماهی نشود. او توسعه پایدار را یادآوری میکند و میگوید آنچه اکنون در سواحل خلیجفارس از جمله دیر بهوقوع میپیوندد با توسعه پایدار همخوانی ندارد.
تورهای میکروفیلامنت بلای جان آبزیان دیر
تورهای میکروفیلامنت هم پا به پای آلودگیها و تهدیدهای دیگر در کار اختلال و نابودی اکوسیستم خلیج فارس شدهاند. تورهایی که به گفته حاجیان مدتهاست در دنیا ممنوع شده اما در بزرگترین بندر صیادی کشور هنوز هم استفاده میشود. تورهایی که ماهیها را صید میکند و گونههای بسیاری از خارپوستان، پستانداران و آبزیان را در معرض انقراض قرار میدهد. آنطور که حاجیان توصیف میکند. این تورها «صید ضمنی» دارند.حاجیان در توضیح «صید ضمنی» میگوید این تورها علاوه بر صید ماهی هر گونه دیگری از زیستمندان دریایی از پستاندار و خارپوستان را به تور میاندازد. تورهای میکروفیلامنت، تورهای ریزچشمی هستند که زیستمندان دریا قادر به دیدن آنها نیستند. بنابراین به راحتی صید میشوند.
آنها هیچ راه گریزی ندارند. صیادان هم هرآنچه را به تور انداختند به مخازن کشتیها و لنجها میریزند تا در زمان مناسب ماهیها را از سایر زیستمندان دریایی جدا کنند. «زمان مناسب» که موجب تلفشدن سخت پوستان و خارپوستانی که به دام افتادهاند، میشود. سخت پوستانی چون لاک پشتهای خلیج فارس. حاجیان جای محیطزیست را در این قضیه بسیار خالی میبیند. به گفته او مسائلی که در موجهای خلیج فارس اتفاق میافتد به شیلات، یگان حفاظت و نیروی انتظامی مربوط میشود. پای محیط زیست زمانی وسط میآید که بهطور مثال مأموران حفاظتی شیلات به زیستمندی سالم و زنده از جمله لاک پشتها بر بخورند که در میان تأسیسات دریایی گیر کرده و از محیط زیست بخواهند تا لاک پشت را به دریا برگرداند. او اعتقاد دارد اگر محیط زیست وارد ماجراهای خیلج فارس میشد و در فصل صید کارشناسانش را به دریا میفرستاد، خیلی از سخت پوستان و خارپوستان گرفتار، نجات پیدا میکردند. کافی است در هر لنج کارشناس حضور یابد و ماهیگیران را مجبور کند پیش از خالی کردن ماهیها به مخازن، سایر موجودات را به دریا برگردانند.
خرید دسترنج خود به چند برابر قیمت
دیریها با صید مجاز و غیر مجاز هم به جایی نمیرسند و همچنان هشتشان گرو نهشان است. به گفته حاجیان اگر آنها در روزگاری که آلودگیها به جان خلیج فارس و موجودات دریایی نیفتاده بود هر فصل 4 بار به صید ماهی میرفتند هماکنون با وجود این همه لنج و کشتی مجبورند 14 بار بروند تا باز هم فشار مضاعفی به دریا بیاورند اما این پایان ماجرا نیست. این همه زحمت و گذر از هفت خوان مجاز و غیر مجاز صید هم سفرههای ماهیگیران دیری را رنگ نمیدهد. به گفته جلالیان نماینده سابق دیر در مجلس، دیر متروک ترین و بی امکانات ترین بندر کشور است. بنابراین صیادان به ساحل نرسیده مجبورند ماهیها را بهواسطهها و دلالها بفروشند. دلالهایی که به گفته او بیشتر از سمت اصفهان، شیراز و تهران به دیر میآیند. ماهیگیران چارهای ندارند. اگر ماهی ها را نفروشند، تلف میشود و تمام زحماتشان هدر میرود. به گفته حاجیان هم دیریها در حالی این روزهای سخت را میگذرانند که هم در نزدیکی خود منطقه صنعتی دارند و هم یکی از زیباترین زیستگاههای دریایی را. زیستگاههایی با جزایر دیدنی چون «ام الکرم» و نخیلو که میتوانند گردشگران و طبیعت دوستان زیادی را به این منطقه بکشانند اما آلودگی صنعتی همچنان که در کار انقراض ماهیهای خلیج فارس شده، این جزایر را هم تهدید میکند و بومیهای بوشهری میمانند با زندگیای که نمیدانند چطور باید چرخ آن را به حرکت درآورند.
به اندازه 20 روز سهم به دیریها بدهید
حاجیان یک راهکار برای نجات ساحل دیر و دیریها دارد. به گفته حاجیان امرار معاش 40تا 50درصد مردم دیر، کنگان و عسلویه به ماهیگیری وابسته است. با این روش فشار به دریا هم کم میشود. او به مسئولان پیشنهاد میدهد از فرصت 40روزه صید مجاز، 20 روز را به دیریها اختصاص دهند تا یک بومی بتواند سهم خود را از دریا بردارد. او اعتقاد دارد با این روش بخشی از مشکلات دیریها حل میشود هرچند وضعیت را آنقدر وخیم میبیند که احتمال میدهد دیگر ماهی «حلواسفید» به تور هیچ صیادی نیفتد یعنی حلوا سفیدی وجود نداشته باشد که به تور صیادی گرفتار شود
زهرا کشوری