دریای بوشهر و نوروز

شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۲  ۰ نظر   ۸۳ بازدید

دریای بوشهر و نوروز
مشرق، واژه نوروز براي تمام ساكنان فلات ايران، از ديرباز تاكنون واژه اي است با بار معنايي شگفتي آميخته از شادي، رستن و باليدن و از همه مهم تر تازگي و در عين حال ديرينه گي! و اين ديرينه گي نه به معناي پيري است كه با فرسودگي و ناتواني مترادف شده كه به معناي ديرسالي و پايندگي از خلال گذشت قرون و اعصار و از پس ماجراهاي شگفت و مركب است. يعني آنچه كه يك قوم، يك ملت، فرهنگ، روش و سبك زندگي را تداوم تاريخي مي بخشد.

اما با وجود وحدت معنايي، رسوم مشابه نوروزي در سراسر فلات ايران، تنوع و گوناگوني اقوام و ملل در گستره فلات، اين ميراث مشترك آييني را در هر منطقه و شهر و دياري، رنگي ديگر داده و آهنگي ديگر بخشيده است.

چنانكه في المثل دريا و مجاورت با آن در مراسم و آداب آييني ساكنان نواحي ساحلي ايران از جمله نزد مردمان ساكن در شبه جزيره بوشهر تاثير عميقي بر نحوه برگزاري اين مراسم داشته است. متقابلا مراسم نوروزي نيز ديگر آيين هاي بومي و مذهبي منطقه را تحت تاثير خود قرار داده است.

اين تاثيرپذيري هاي متقابل را به ويژه از نظر حضور و جايگاه دريا در معيشت و نحوه زندگي عمومي مردم در نواحي ساحلي بوشهر به خوبي مي توان مشاهده كرد، همچنان كه تاثير اين موقعيت طبيعي آداب و رسوم، مناسبات اجتماعي و حتي نحوه بازي و سرگرمي و يا برخي مراسم مذهبي مردم اين منطقه ويژگي هاي منحصر به فردي به آن بخشيده كه آداب و آيين جاري در اين منطقه را از ديگر نواحي ايران كاملا متمايز كرده است.

اظهارات «عبدالحسين احمدي ري شهري» متخصص مردم شناسي، در اشاره به جايگاه دريا در مراسم آييني مردم بوشهر به هنگام چهارشنبه سوري نمونه اي است از اين دست: «رسم برافروزي آتش در شب چهارشنبه آخر هر سال خورشيدي تا نيم سده پيش نزد مردم بوشهر ناشناخته بود اما اين بدان معنا نيست كه آنان پيش آگاهي فرهنگي درباره چهارشنبه سوري نداشته و به كلي آن را فراموش كرده باشند، بلكه آن را درست در آخرين شب چهارشنبه ماه صفر هر سال برگزار مي كردند و به ويژه براي آن كه جان سالم از نحوست ماه صفر ببرند، اين گونه عمل مي كردند. ساعات پاياني آخرين سه شنبه ماه صفر به كنار دريا مي رفتند و پاهاي خود را تا ساق در آب دريا مي زدند و ضمن آنكه چند عدد سنگ به درون آب پرتاب مي كردند، مي گفتند:

درد و غم كه بيشو تو او دريه بيشو

يعني درد و غم من بيرون برود و به آب دريا برود.

ري شهري اين آيين را متاثر از همان نيت و مضموني مي داند كه در اصل برگرفته از همان آيين چهارشنبه سوري ايرانيان در پايان سال خورشيدي است. هنگامي كه درست در ساعات پاياني آخرين سه شنبه سال آتش افروخته و از روي آن پريده و مي گويند:

سرخي تو از من زودي من از تو

بنابراين روشن است كه هر دو اين آيين در آبشخور فرهنگي واحدي ريشه دارد. نكته جالب ديگر در شباهت اين دو آيين اعتقاد مردم بوشهر آن است كه اين مراسم الزاما بايد تا قبل از غروب آفتاب برگزار شود و اگر به ساعات بعد موكول شود فايده اي نخواهد داشت.

به گفته اين پژوهشگر مردم شناسي، مردم بوشهر پس از بازگشت از دريا، مراسم ديگري نيز در كنار دريا انجام مي دادند. به گونه اي كه 21 عدد سنگريزه از هفت راه جمع آوري مي كردند كه به مجموع آنها سنگ هفت راه» مي گفتند. زيرا از هر مسير سه سنگ بر مي داشتند كه جمعا 21 عدد مي شد. سپس آن را در زير «تابه گرمك» يعني ظرفي كه روي آتش جاي داده بودند مي نهادند و آن گاه چند بار روي تابه مي پريدند.

ناگفته پيداست كه اين رسم پريدن از روي تابه آتشين، معادل رسم پريدن روي آتش در چهارشنبه سوري است، كه در ديگر شهرهاي ايران برگزار شده است.

به هر روي پس از پايان مراسم پريدن از روي تابه و سنگ ريزه هاي داغ، سرانجام همه آنها را درون ظرفي پر از آب ريخته و آنگاه به هر يك از افراد شركت كننده در مراسم، اندكي از آن آب مي دادند و عقيده داشتند كه اين آب مايه بركت و طول عمر و به اصطلاح محلي سبب «مرواي سالي» است.

از آنجا كه اين مراسم غالبا در آخرين چهارشنبه ماه هاي قمري برگزار مي شد، گاه با فصل تابستان تقارن پيدا مي كرد. در اين مواقع معمولا نوجوانان پسر و دختر در صبح روز چهارشنبه، راهي دريا شده و ضمن شنا در آب دريا، مراسم چهارشنبه سوري را برگزار مي كردند.

به گفته اين پژوهشگر بوشهري، افراد برخي از محلات بيروني بافت قديم بوشهر، مثل محله امامزاده، محله روني، ري شهر و سرتل، محل شناي خود را كنار قدمگاه «ميرشاه محمد دريانشين» معروف به ميرمحمد و در جايي كه به اشتراك معروف است، برگزار مي كردند

دیدگاه خود را بیان کنید