مانگرو، جنگل‌ فراموش شده /گ

شنبه ۳ آبان ۱۳۹۳  ۰ نظر   ۶۸ بازدید

مانگرو، جنگل‌ فراموش شده
احیای جنگل‌های مانگرو کلید حل بسیاری از مشکلات جنوب کشور است؛ از گردشگری بگیرید تا ایجاد شغل و درآمد برای بومیان این مناطق.
جنگل‌های مانگرو زیستگاه امنی برای آبزیان و پرندگان مهاجر است و نقش این رویشگاه‌ها را در مقابله با فرسایش آبی و جذب فلزات سنگین دریا نمی‌توان نادیده گرفت. نکته اینجاست که تاکنون آن‌طور که باید و شاید به این جنگل‌ها توجه نشده و به طور دقیق ارزش اقتصادی آنها برای مسئولان مشخص نیست، این ناآگاهی سبب شده برنامه جامعی نیز برای برخورد با عوامل تهدیدکننده جنگل‌های مانگرو وجود نداشته باشد به همین دلیل این روزها برداشت بی‌رویه بومیان منطقه، آلودگی‌های نفتی، فاضلاب و پسماندهای صنعتی، تردد کشتی و قایق‌ها بقای این رویشگاه‌های منحصر‌به‌فرد را با خطر جدی رو‌به‌رو کرده است.
مانگرو به رویشگاه‌هایی گفته می‌شود که در مناطق جزر و مدی آب‌های شور وجود دارند، برای نمونه در سواحل جنوبی کشورمان در استان‌های هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان می‌توان دو گونه از جنگل‌های مانگرو حرا و چندل را دید. هرچند جنگل‌های مانگرو منحصر‌به‌فرد هستند و ارزش‌های زیست‌محیطی فراوانی دارند، اما در کشورمان این جنگل‌ها را می‌توان جنگل‌های فراموش شده خواند، زیرا اطلاعات دقیقی از وسعت، ارزش و عوامل تهدید‌کننده آنها در دست نیست.
حسین پرورش، رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه آزاد واحد بندرعباس، درباره وسعت جنگل‌های مانگرو در کشورمان به جام‌جم می‌گوید: میزان جنگل‌های مانگرو در ایران کم است، به همین دلیل تحت حفاظت قرار دارد، آمارها نیز در این حوزه براساس عکس‌های ماهواره‌ای تخمین زده می‌شود به این شکل که وسعت آنها از 9000 تا 21 هزار هکتار برآورد می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: یکی از فواید جنگل‌های مانگرو ایجاد منطقه پرورشگاهی برای برخی گونه‌های ماهی و میگوست، زیرا این آبزیان معمولا در آب‌های آزاد تخم‌ریزی می‌کنند، اما نوزادان آنها بعد از تولد به جنگل‌ها مانگرو پناه می‌آورند تا بالغ شوند، زیرا در این مناطق غذای بیشتری وجود داشته و همچنین این‌گونه‌ها در جنگل‌های مانگرو شانس بقای بیشتری دارند.

بنابراین چنانچه این جنگل‌ها از بین بروند، تعداد میگو و برخی ماهی‌ها نیز بشدت کاهش پیدا می‌کند، اما متاسفانه چون این ویژگی به چشم نمی‌آید، مسئولان به آن توجه نمی‌کنند.

از ارزش‌های دیگر جنگل‌های مانگرو می‌توان به تولید اکسیژن و جذب دی‌اکسید‌کربن، مقابله با فرسایش بادی و توفان‌های دریایی، سهولت حمل و نقل آبی (چون آب در این مناطق ساکن است) و جذب گردشگر اشاره کرد.

جذب فلزات سنگین یکی دیگر از ارزش‌های قابل توجه جنگل‌های مانگروست، زیرا درختان حرا و چندل برخی فلزات سنگین را که برای انسان مضر است، جذب کرده و به این شکل سبب کاهش این مواد در آب و بدن آبزیان می‌شوند.

میزان عوامل تهدید مشخص نیست

جنگل‌های مانگرو در کشورمان تاکنون ارزشگذاری اقتصادی نشده‌اند، افزون بر این هرچند برخی عوامل تهدیدکننده آن مشخص است، اما باید تاکید کرد میزان تاثیر‌گذاری این عوامل مشخص نشده، به همین دلیل نمی‌توان اولویت پرداختن به آنها را مشخص کرد.

عوامل مختلفی مانند آب‌های آلوده، فاضلاب‌های شهری و صنعتی، تردد کشتی‌ها و قاچاق سوخت جنگل‌های مانگرو را تهدید می‌کند. بزرگ‌ترین عامل تهدیدکننده جنگل‌های مانگرو را می‌توان قاچاق سوخت دانست، زیرا قاچاقچیان هنگام فرار از دست پلیس سوخت قاچاق را داخل آب می‌ریزند. علاوه بر این رفت و آمد کشتی‌ها و خالی کردن آب توازن را می‌توان عامل دیگر تهدید این رویشگاه‌ها به حساب آورد.

این در حالی است که برداشت بی‌رویه بومیان حاشیه جنگل‌های مانگرو نیز سهم زیادی در تخریب این رویشگاه‌ها دارد، زیرا بومیان مناطق برای تامین خوراک دام‌های خود اقدام به سرشاخه‌زنی می‌کنند. افزون بر این، خشکسالی‌های طبیعی و احداث سد را نیز باید از عوامل تهدید به حساب آورد، زیرا به این شکل رسوب‌هایی که معمولا با جریان آب و بارندگی به این مناطق می‌رسد کمتر شده و سبب ضعیف شدن درختان این رویشگاه می‌شود.

مشکل دیگری که باید به آن اشاره کرد مشخص نبودن میزان تاثیر‌گذاری عوامل تهدیدکننده جنگل‌های مانگروست، زیرا تا میزان تاثیر‌گذاری آنها مشخص نشود، نمی‌توان آنها را اولویت‌بندی کرد.

هادی کیادلیری، رئیس جامعه جنگلبانی در این‌باره به جام‌جم می‌گوید: جنگل‌های حرای کشور اکوسیستم منحصربه‌فردی دارد، با این‌که در این حوزه کار علمی انجام نشده، اما می‌توان گفت فقر مردم، آلودگی صنعتی، مسائل اقتصادی ـ اجتماعی بیشترین آسیب را به جنگل می‌زند. به همین دلیل می‌توان تخمین زد 20 درصد از عوامل تهدیدکننده به دلیل مسائل فنی و 80 درصد آن به دلیل مسائل اقتصادی و اجتماعی است.

طالب امین‌پور، معاون مرکز جنگل‌های خارج از شمال سازمان جنگل‌ها در این‌باره به جام‌جم می‌گوید: ارزشگذاری این جنگل‌ها تاکنون در اولویت نبوده، بنابراین باید ارزشگذاری اقتصادی جنگل‌های مانگرو در قالب طرح‌های پژوهشی در اولویت کار قرار گیرد.

امین‌پور وسعت جنگل‌های مانگرو کشور را 21 هزار هکتار عنوان کرده و می‌افزاید: براساس برنامه توسعه ده ساله جنگل‌های مانگرو باید ده هزار هکتار افزایش پیدا کند.

همه سود می‌برند، اما

فرهنگ قصریانی، مدیرکل زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز درباره بهره‌برداری از جنگل‌های مانگرو به جام‌جم می‌گوید: سازمان حفاظت محیط‌زیست فقط استفاده گردشگری را در جنگل‌های مانگرو مجاز دانسته، آن هم با ضوابط خاص تا آسیب کمتری به این مناطق برسد.

وی با بیان این‌که توسعه و احیای جنگل‌ها در اختیار سازمان جنگل‌هاست، عنوان می‌کند: جنگل‌هایی که در مناطق حفاظت شده قرار دارد، در قالب طرح‌های مدیریت مناطق سازمان گنجانده شده است، سازمان حفاظت محیط‌زیست سازمان اجرایی نیست، زیرا ما قائم‌مقام سازمان جنگل‌ها در این مناطق هستیم و دستگاهی که در این خصوص اعتبار می‌گیرد باید برای توسعه و احیای آن اقدام کند.

افزون بر این باید تاکید کرد در کشورمان بیشتر ارگان‌ها و سازمان‌ها در نفع بردن از جنگل دخیل هستند، اما در حل مشکلات وظیفه هیچ‌کدام از آنها مشخص نشده است، برای نمونه نبود شغل سبب شده بومیان مناطق جنگلی بی‌رویه از جنگل‌ها برداشت کنند، در حالی وزارت کار باید شغل ایجاد کند یا وزارت نفت باید سوخت مورد نیاز بومیان مناطق را تامین کرده یا وزارت نیرو با ایجاد سد سبب آسیب دیدن جنگل‌ها می‌شود.

تمامی این مشکلات سبب شده حتی آمار دقیقی نیز از مساحت جنگل‌های مانگرو در دست نباشد، بنابراین نمی‌توان گفت نسبت به چند سال گذشته مساحت این جنگل‌ها چقدر کاهش داشته است.

رئیس جامعه جنگلبانی تصریح می‌کند: چون آمار دقیقی نداریم، نمی‌توان گفت مساحت این جنگل‌ها کاهش داشته است، اما مسلم است که تخریب در این جنگل‌ها وجود دارد.

این در حالی است که در بحث وسعت جنگل دو عامل سطح و موجودی مطرح است، یعنی چنانچه از سطح این جنگل‌ها کاسته نشده باشد، نمی‌توان گفت موجودی جنگل‌های مانگرو کاهش نداشته است.

محسن یکتاپور، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان هرمزگان نیز درباره توسعه جنگل‌های مانگرو به جام‌جم می‌گوید: خشکسالی یکی از عامل‌های تهدیدکننده جنگل‌های مانگرو در هرمزگان است، زیرا این استان با کاهش بارندگی روبه‌روست.

وی با بیان این‌که اعتبارات استان در این حوزه کاهش داشته است، درباره برنامه‌های این سازمان برای گسترش جنگل‌های حرا خاطرنشان می‌کند: تا مدتی قبل کار پرورش و کاشت نهال‌های حرا را به پیمانکاران می‌دادیم که بیشتر از استان‌های مهاجر به استان می‌آمدند، اما در چند سال اخیر این کار را به بومیانی که در حاشیه این مناطق زندگی می‌کنند، داده‌ایم.

باتوجه به ارزش بالای جنگل‌های مانگرو و کم بودن سطح آن در کشور باید هشدار داد مسئولان باید برنامه‌ریزی خاصی برای حفظ آن داشته باشند، به این صورت که این جنگل‌ها به طور مداوم نظارت و پایش شود، افزون بر این باید تاکید کرد تا شاخص و معیارهای پایداری نیز مشخص نشود نمی‌توان برآورد درستی از مدیریت در این مناطق داشت.

اشتغالزایی موقت یا مشارکت

حدود 20 نفر که در بین آنها کودک، نوجوان، میانسال زن و مرد به چشم می‌خورد، در چند متری ساحل مشغول کاشت نهال حرا هستند، پسر نوجوانی یک سطل را که از وسط برش داده با طناب به کمرش بسته و نهال‌های کوچک حرا را از کنار جاده برای دوستانش که نزدیک ساحل مشغول کار هستند، می‌برد. آنجا چند مرد میانسال با بیل چاله‌های کوچکی را حفر می‌کنند تا بتوان نهال‌های حرا را در آن جای داد. چند زن جوان نیز که لباس محلی پوشیده و نقاب هم بر صورت دارند، نهال‌ها را درون چاله‌ها قرار می‌دهند. این حکایت تعدادی از بومیان بندر خمیر است که در کاشت و پرورش نهال حرا فعالیت می‌کنند. مرد میانسالی که سرپرستی این افراد را به عهده دارد و به‌عنوان پیمانکار شناخته می‌شود، در این‌باره به جام‌جم می‌گوید: همه این افراد از بومی‌های بندر خمیر هستند، پروژه پرورش و کاشت نهال حرا توانسته برای آنها منبع درآمدی باشد، زیرا آنها بین 30 تا 50 هزار تومان در روز دستمزد می‌گیرند. برای پرورش نهال حرا، ابتدا بومیان به جنگل‌های حرایی که در حاشیه ساحل قرار دارد رفته و بذر این‌گونه را جمع‌آوری می‌کنند، به این ترتیب در گلخانه‌هایی که به این منظور ایجاد شده درون هر گلدان کوچک دو بذر حرا کاشته می‌شود تا اگر یکی از آنها جوانه نزد امکان رشد بذر دیگر وجود داشته باشد.

حدود یک ماه زمان می‌برد تا بذر حرا جوانه بزند و حدود 30 تا 50 سانتی‌متر رشد کند، وقتی نهال حرا به این اندازه رسید آماده کاشت در ساحل شده است، زیرا اگر نهال به اندازه کافی رشد نکرده باشد بر اثر برخورد با اولین موج از بین می‌رود.

هرچند مسئولان تلاش داشته‌اند با سپردن کار به بومیان منطقه، زمینه را برای مشارکت آنها فراهم کنند، اما باید تاکید کرد مشارکت مردمی به این معنی نیست که به بومیان منطقه فقط به دید نیروی کار نگاه کرد، درواقع مشارکت واقعی این است به بومیان منطقه در برنامه‌ریزی‌های کلان مسئولان شرکت داده شده و نیازهای آنها برطرف شود. مشارکت واقعی زمانی ایجاد می‌شود که بومیان منطقه در تمامی سیاستگذاری‌ها نقش داشته باشند، زیرا اگر طرح اجرا شده با نظر مردم نبوده و با منافع آنها در تضاد باشد آنها در برابر طرح قرار می‌گیرند.

البته باید یاد آور شد هنوز آن‌طور که باید و شاید بومیانی که در حاشیه جنگل‌های کشور زندگی می‌کنند، آگاهی لازم را درخصوص اهمیت منابع طبیعی به دست نیاورده‌اند، بنابراین مسئولان باید قبل از هر کاری برای فرهنگسازی در این مناطق عمل کنند
منبع: جام جم

دیدگاه خود را بیان کنید