ماهی تمام شد!‏ /گ

شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵  ۰ نظر   ۸۱ بازدید
ماهی تمام شد!‏

روزنامه اطلاعات در گزارشی با اشاره به آسیب همه ‌سویه به ذخیره‌گاه‌های غذایی، می نویسد: پیشینه وجود ماهیان خاویاری به تبار دایناسورها می‌رسد، ولی این فسیل‌های زنده جهان نیز مانند تبار خود، در آستانه نابودی قرار دارند.

در این گزارش که در شماره شنبه یکم خرداد 1395 خورشیدی به قلم درویشی منتشر شده، می خوانیم: مروارید سیاه (گران‌ترین غذای جهان) گران‌تر شده است، زیرا زیستگاه‌اش به سبب سرازیر شدن پساب‌های کارخانه‌ها و استخراج نفت و گاز از دریا آسیب دیده و صید بی‌سامان نیز ذخیره‌گاه‌های ماهی را به صفر نزدیک کرده است؛ از این‌رو برداشت ماهیان خاویاری از دریای خزر، دیگر ممکن نیست. اما فقط خاویار گران نشده، بلکه در جهان، بهای دیگر ماهیان نیز به سبب افزایش درخواست و کاهش ذخایر ماهی، افزایش یافته است
یک دوست تازه برگشته از اروپا می‌گفت: روزی از جلوی یک رستوران رد می‌شدم، نوشته بود ماهی تمام شد. روزی دیگر همان تابلو را دیدم و با خود اندیشیدم که لابد ماهی این رستوران ویژه است که زود تمام می‌شود. کنجکاو شدم که دست‌کم یک‌بار آن‌را بچشم؛ برای همین فردا پیش از ناهار رفتم، ولی باز همان نوشته از پشت شیشه آویخته شده بود. به درون رستوران رفتم، بر در و دیوار، عکس ماهیانی آویخته بود که نسل‌شان نابود شده و نیز عکس کودکان گیاهخواری که به جای صید ماهی(و یا کارد به گلوی جانوران گذاشتن)، دست دور گردن بره و گوساله کرده و عکس یادگاری انداخته بودند. از یکی از کارکنان رستوران پرسیدم: کی بیایم که ماهی داشته باشید؟ گفت: ما اصلا ماهی سرو نمی‌کنیم، آن تابلو را هم برای جذب مشتری می‌زنیم و منظور ما ماهیان دریاست که تمام شده! سپس مرا به جای خوردن ماهی، به خوردن غذاهای دریایی فراخواند. در دل گفتم: غیر از ماهی، مگر غذای دریایی دیگری هم وجود دارد؟ به هر روی پشت میز نشستم و پیشخدمت برایم نوشیدنی جلبک دریایی(اسپیرو-لینا) و غذای کُلِ‌ِرِلا با سس خردل و نیز شیرموز (درست شده با شیرسویا) آورد، همچنین سوسیس و کالباس گیاهی با سس روغن‌زیتون. گفت: این غذاها مانند ماهی، امگا 3 دارد!‏
** سفر بی‌بازگشت ‏
داستان ماهی آزاد(سالمون)، از زیبایافته‌های انسان‌ها است؛ آیا باز هم این ماهی، بخشی از زیست خود را در رودخانه‌ها و بخش دیگر را در دریاها سپری خواهد کرد و با سودبری از حس بویایی بسیار نیرومند خود، برای تخم‌افشاندن به زادگاه‌اش در بالادست رودخانه‌های جنگل باز خواهد گشت؟ ‏ماهی آزاد همیشه با سفری بی‌بازگشت از اقیانوس به رودخانه می‌آید و تخم می‌ریزد و سپس می‌میرد. در این بازگشت به زادگاه، برخی از آنها از سوی خرس، شاهین و گرگ‌‌ها صید می‌شوند و پس‌ماندها بر زمین رها می‌شود و غذای دیگر ماهیان و پستانداران و پرندگان فراهم می‌آید یا در آب، تجزیه و خوراک باکتری‌ها می‌شود و در فرآیندی حتی درختان جنگلی نیز از این خوان، بهره می‌برند و هنگامی هم که تخم ماهی از شن بیرون می‌آید، غذای او هم در آب پربار فراهم است.
ماهیان را موجوداتی بی‌احساس پنداشتن، نادانی است؛ آنها با سیستم عصبی مرکزی ـ مانند انسان ـ درد را احساس می‌کنند و شب و روز را می‎شناسند و می‌توانند مهارتی را یاد بگیرند و به ذهن بسپارند و به سراغ مانده‌غذایی که سه ماه پیش در جایی پنهان ‌کرده‌اند، بروند.
از دید پژوهشگران، ماهیان نزدیک به انسان و باهوش و دارای حافظه چند‌ماهه هستند و از ساختار اجتماعی پیچیده برخوردارند و از روش تنبیه و رام‌سازی و آشتی بهره می‌برند و شکارچیان خود را می‌شناسند و در یافتِ غذا با هم همکاری دارند. نقشه‌سازی آنها برای مسیریابی، بر دانشمندان آشکار شده است و این که چگونه از نور قطبی، آواها، بوها و نشانگان استفاده می‌کنند.
** گستره آلودگی ‏
برای جلوگیری از تلفات سنگین ماهی، برخی(نه همه) آبزی‌پروران، مدام در استخرها دارو، واکسن، ضدعفونی‌کننده و آنتی‌بیوتیک می‌ریزند، تا جایی که برخی از ماهیان از سم کور می‌شوند.
همچنین برخی از آنان، ماهیان بیمار را در رودخانه‌ها رها می‌کنند (برخلاف دستور اداره بهداشت) که از سوی مردم ناآگاه صید و خورده می‌شود. ماهیان در روند تکامل تاریخی خود، دریاپیما بار آمده‌اند و اقیانوس‌نوردی در سرشت‌شان است، از این‌رو زندانی‌ساختن‌شان در گوشه دریا و یا استخر، آنها را دچار بیماری، پرخاشگری و دیوانگی می‌کند؛ در مکان تنگ، دچار استرس‌ می‌شوند و در برخوردهای مدام، فلس می‌ریزند و هورمونِ رشدِ آمیخته به پشگل و انگل در آب را با هم می‌خورند و کور می‌شوند و «تاج مرگ» (نوعی بیماری در ماهیان، ناشی از خوردن داروی زیاد) می‌گیرند.
آلودگی به آب‌های آزاد هم رسیده است. ماهیان دریا «سرب» را جذب پوست‌شان می‌کنند تا زنده بمانند، اما نمی‌توانند با سیماب(جیوه) چنین کنند و این فلز سنگین، کم‌کم وارد بافت چربی بدن‌شان می‌شود. اینک انسان از این که بتواند با خوردن گوشت ماهی، به امگا 3 کمیاب طبیعی برسد، ناامید شده و نگران است که مبادا کودکش با تغذیه از ماهیان آلوده، سهمی هم از جیوه ببرد! ‏
ماهی، تولید جیوه نمی‌کند، بلکه انسان، جیوه را وارد آب‎های آزاد کرده و ماهیان را سمی ساخته‌ است.
گاز سیماب(جیوه) رهاشده در هوا از دودکش‌ نیروگاه‌های برق، کوره‌های بازیافت و دیگر دستگاه‌های آلاینده‌، به آب‌‌های آزاد راه می‌یابد و دگردیس به جیوه مایع می‌شود و به خوراکِ ماهیان می‌رسد و سپس انسان، هر دو را با هم می‌خورد؛ و بدین گونه، مغز جنین انسان از رشد باز می‌ماند و کودکان دچار سردرد، خستگی، کندی در یادگیری و درد در دست و پا و زانو می‌شوند.
حسین نیک‌آذر ـ کارشناس غذا باور دارد: ماهیان اقیانوس‌ها نیز به سبب انبوه سم، گوشت‌شان آلوده‌ شده است، به ویژه ماهیان گوشت‌چرب، سم بیشتری دریافت و ذخیره می‌کنند. وجود هنوز زنده دریای خزر نیز همچنان از آفت‌کش‌ها، حشره‌کش‌ها، قارچ‌کش‌ها، واش‌کش‌ها، مواد نفتی، پساب‌های صنعتی و خانگی و کشاورزی و شهری، صابون و شوینده‌های شیمیایی زخم بر می‌دارد.‏
اینک انسان نه برای وجود ماهیان، بلکه برای سلامت کودکانش، باید این ماهیان بیمار را به حال خود واگذارد و به‌جایش امگا 3 گیاهی و روغن بذر کتان و روغن کلزا و قرص جبلک دریایی(پرورشی) مصرف کند. ‏
** ناچار از رویکرد دیگر ‏
آزمندی انسان ـ با گذشت 100 هزارسال از پیدایش‌اش ـ برای خوردن گوشت، هنوز فروکش نکرده است، ولی گویی اینک، ناچار از کنار گذاشتن این کار است!
مهندس مهری پاکی ـ کارشناس شیلات، خوردن بیش از یک ماهی آبزی‌پروری را در ماه، با سلامت سازگار نمی‌داند: جمعیت جهان از 7 میلیارد تَن بالا زده و منابع غذایی مانند ماهی سالم دریا رو به کاهش است؛ همه آبزی‌پروری‌ها نتوانسته‌اند در کنار کارآفرینی، اعتماد نیز بیافرینند؛ چندی پیش دولت آمریکا ناچار از بازپس‌فرستادن ماهیان چینیِ شد که گمان می‌رفت با پشگل چهارپایان و انسان تغذیه شده باشند! بنابراین زمانِ رویکرد انسان‌ها به غذاهای گیاهیِ سالم جایگزین، مانند دانه کتان، گردوی بکر، بادام درختی، شاهدانه و مغزها(آجیل) فرا رسیده است تا بخشی از نیازهای پروتئین و اسیدهای چرب مورد نیاز بدن خود را از این راه تامین کنند.
سفارش دکتر فروهر رحیمی ـ پژوهشگر غذا نیز غذاهایی با خاستگاه گیاهی است: در غلظت ‏DHA‏ (از اسیدهای چرب امگا3 و جزیی مهم برای سلامتی مغز) در شیر مادران، ماهی ارگانیک سالم البته می‌تواند نقش بسزایی داشته باشد، اما اینک بافت چربی ماهیان، آلوده به جیوه است و خوردن ماهی زیاد حتی به گیاهخواران لاکتو(ماهی‌خوار) هم سفارش نمی‌شود؛ زیرا جیوه به مغز آسیب می‌زند و بیماری قلبی می‌آورد و افراد بالای 60 سال را از پا می‌اندازد. راهش این است که مادران شیرده از جلبک‌‌دریایی بهره ببرند و نگران هم نباشند که ممکن است به ‏DHA‏ دلخواه نرسند، زیرا میزان ناچیز آن نیز بسنده است. بیم از آلودگیِ آب‌های آزاد، داروسازان را واداشته که جلبک دریایی را در محیط‌های آزمایشگاهی، پرورش دهند و قرص سبزرنگ آن را به بازار بفرستند. امگا 3 در روغن بذرکتان، دانه چیا و سبزی‌های تیره نیز وجود دارد.
** در آستانه نابودی
اینک رستوران‌هایی در آمریکا ناچار شده‌اند اره‌ماهی(در آستانه نابودی) را از فهرست غذاهای دریایی خود پاک کنند.
از دیرباز، ماهیگیران محلی و سنتی با دریا و اقیانوس به سازش رسیده‌اند، ولی صید صنعتی نه! با توجه به این که سلامت و وجود شیلات، در بسیاری از کشورهای جهان سوم، به زندگی و زیست 50 درصد مردم گره خورده است، فائو برای صید صنعتی و آلودگی و ویرانگری در اقیانوس‌ها و نابودی ذخیره‎گاه‌های ماهی جهان، هشدار داده است؛ البته تا امروز شمار اندکی از کشورهای جهان سوم و کشورهای رو به پیشرفت، به سفارش فائو تن در داده‌اند؛ چون هر کشور، شیوه‌نامه محلی خود را به اجرا می‌گذارد.
حقیقت این است که در جهان، تبارِ ماهیان، در آستانه نابودی است و بیشتر ماهیان بزرگ از اقیانوس‌ها ناپدید شده‌اند و برخی از ماهیان، قربانی کشتی‌های نفت‌کش می‌شوند. مردم کرانه‌نشین رودخانه ساپ در نزدیکی پنوم‌‏‎پن(کامبوج)، هر سال ده‌ها ماهی بارب ـ در آستانه نابودی!‌ـ را از آب می‌گیرند؛ در حالی که این رودخانه، یگانه زیستگاه باقی‌مانده برای این ماهی بسیار بزرگ است. زمانی نمانده است که با این شتاب چشمگیر، منابع و ذخیره‌گاه‌های ماهی در جهان، به کلی نیست شود و انسان به چشم خود، گواهِ نابودی کامل زیست‌بوم‌های آبی باشد. ‏
فروهر رحیمی در این باره می‌گوید: اقیانوس‌ها با شتاب 2برابری، نسبت به جنگل‌ها، در آستانه نابودی هستند. بر پایه برآورد فائو، بیش از 70 درصد گونه‌های ماهی‌های جهان، پستانداران و زیست‌بوم‌ها در دریاها از میان رفته‌ است و مسبب‌اش روش‌های مدرن ویرانگر صید صنعتی است.
** صنعت ویرانگر
شگفت این که کاهش ذخیره‌گاه‌های ماهی دریاها، همزمان است با افزایش کارخانه‌های تولید ماهی! زیرا کشتی‌های ماهیگیری، تورهای خود را به ژرفاهای اقیانوس‌ها برده و پهن ‌کرده‌اند و ماهیان بیشتر و بچه‌ماهیان هنوز کامل رشد نیافته را همراه با آبزیان غیرقابل خوردن، به تور می‌اندازند!
درخواست بازار برای دریافت بیشتر ماهی، همراه است با افزایش صید صنعتی و تهی‌شدن شتابان اقیانوس‌ها از ماهی.
همواره صید صنعتی در حال رکورد زدن است و با فناوری ابزارهای نوین، پیش می‌تازد و گونا‌گونی زیستیِ دریایی را به نابودی می‌کشاند. دیگر هیچ اقیانوس متروکه و یا رودخانه کشف‌ناشده برای ویران‌شدن نمانده است، در حالی که گذران زندگی و امنیت غذایی 200 میلیون تن از مردم عادی کشورهای رو به پیشرفت و جهان سوم، در گرو وجود ماهی در دریاست. از این رو فائو، خواستار ایجاد قلمروهای دریایی حفاظت‌شده ـ بیش از یک درصد کنونی ـ شده است، تا رهبان زیستِ خرده‌ماهیگیران محلی و ساحلی در سراسر جهان شود.
فروهر رحیمی باور دارد که اینک بیشتر ذخیره‌گاه‌های ماهی جهان، به سبب برداشت‌های بی‌سامان و آلودگی‌های انسان‌ساز، در آستانه نابودی است؛ مسبب‌اش هم آن که انسان، با نابارورکردن خاک، برای تامین غذای خود به اقیانوس‌ها رو کرده است؛ ناآگاه از این که دیگر نمی‌تواند اقیانوس‌ها را مکان ابدیِ تأمین غذای خود بپندارد، زیرا هر روز بر دامنه زیستگاه‌های آسیب‏‎دیده ماهیان افزوده می‌شود و بسیاری از ساحل‌نشیان، گرسنه ‌می‌مانند و راه کوچِ به شهر را در پیش می‌گیرند.
به گفته او، اینک کشتی‌های مدرن ماهیگیری‌، با دستگاه‌های الکترونیک هدایت می‌شوند. این کشتی‌‌های بزرگ ماهیگیری(به اندازه یک زمین فوتبال) با فناوری‌ نظامی، برای ماهیگیری در ژرفای اقیانوس‌ها به کار گرفته می‌شوند و به صید گونه‌هایی می‌پردازند که تا یک دهه پیش، کمتر کسی در اندیشه خوردن آنها بود.
فناوری جی‌پی‌اس نیز کشتی‌های صنعتی را توانا می‌سازد که محل گردآمدن ماهیان را شناسایی کنند و به قلب مه بزنند و آنها را صید کنند. تا چندی ‌پیش، استفاده از نقشه‌های نظامی قدغن بود، ولی اینک در خدمت ماهیگیری صنعتی در آمده است و مسیر جریان‌های آب‌های پربار از مواد غذایی در ژرفای دریاها را نشان می‌دهد که ماهیان برای تغذیه خود به آن‌سو روان می‌شوند.
به باور این پژوهشگر، فاجعه زمانی بیشتر رخ می‌نماید که تورهای چرخدار این کشتی‌ها در ته اقیانوس‌ها پیش می‎تازند و همه موجودات زنده و مرده را به تور می‌اندازند و بالا می‎کشند. معمولا برآیندِ صید این‌چنینی، به ازای هر انسان، 16 کیلوگرم است، در حالی که به ازای هر انسان، 200 کیلوگرم موجودات زنده‌ای که خواهان ندارد، دور ریخته می‌شود! به سبب هزینه‎بر بودن، آنان حتی رنج جداکردن ماهیان را از دیگر موجودات آبزی در عرشه کشتی به خود نمی‌دهند، که شانس دوباره‌ای برای زیست بیابند؛ یا آنها را تبدیل به پودر غذا نمی‌کنند؛ بلکه همه را خاک می‌کنند تا تجزیه شوند. ‏
چکیده آن که ذخیره‌گاه‌های گونه‌‌های ماهیان تجاری در برخی قلمروها مانند اقیانوس اطلس شمالی، به مرز فاجعه رسیده و تا 95 درصد کاهش یافته است. برخی دولت‎ها خواستار آن شده‌اند که صید ماهی، به کلی متوقف شود تا آبزیان، رخصتی برای باز زیست بیابند.‏
** نخستین بازنده‌ها
چه کسی روز به روز، زیست‌اش وخیم‌تر می‌شود؟ بحران ماهیگیری صنعتی از دو دهه پیش آغاز شده و اینک به اوج رسیده است، اما این بحران بیش از همه، گریبانگیر ماهیگیران خرده‌پای جهان است که توان برابری با ناوگان‌های غول‌آسای ماهیگیری صنعتی را ندارند؛ از این رو به انفجار رو می‌آورند و با استفاده از دینامیت، کیسه‌های هوای ماهیان را می‌ترکانند و صیدشان می‌کنند یا از سم‌های گوناگون برای بی‌حس‌کردن ماهیان استفاده می‌کنند و آنها را به درون شکاف صخره‌های مرجانی می‌ریزند و ماهیان بی‌حال می‌شوند و به دام می‌افتند. با این کار افزون بر سمی شدن گوشت ماهیان، زیست مرجان‌ها نیز رو به نیستی می‌گذارد و صخره‌ها، از وجود مرجان‌های زنده تهی می‌شود.‏

منبع: روزنامه اطلاعات

دیدگاه خود را بیان کنید