آلودگی ساحل و شناگاه‌ها، تهدید حیات آبزیان /گ

سه‌شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۵  ۰ نظر   ۹۱ بازدید
آلودگی ساحل و شناگاه‌ها، تهدید حیات آبزیان
بزرگ‌ترین دریاچه جهان در شرایط مناسب زیست‌محیطی قرار ندارد؛ آلودگی‌های نفتی، سموم کشاورزی و صنعتی، سال‌هاست با این پهنه آبی عجین و به‌مرور وارد رگ‌های بزرگ‌ترین دریاچه جهان شده است

ایران یکی از ۵ همسایهٔ دریای خزر است و ۸۲۰ کیلومتر از نوار ساحلی دریای خزر در ایران قرار دارد. بیشتر آلودگی‌هایی که در نوار ساحلی ایران تهدیدکننده دریای خزر محسوب می‌شود از پساب‌های کشاورزی و فاضلاب‌های شهری نشأت می‌گیرد. فعالیت‌های اقتصادی در اطراف دریاچه نیز متهم اصلی آلودگی دریای خزر به‌حساب می‌آید.

توسعه نامتوازن شهرها، تراکم بیش‌ازحد جمعیت در حاشیه دریا، دفع فاضلاب‌های شهری، صنعتی و کشاورزی و نیز دفع پسماندها و زباله‌ها در شهرهای ساحلی و مناطق گردشگری ازجمله دلایل دیگر آلودگی خزر به‌حساب می‌آیند که از پیامدهای آن‌ می‌توان به آلودگی شناگاه‌ها و تهدید حیات موجودات زنده اشاره کرد.

دریای خزر دریای فرصت‌ها و چالش‌هاست و نقش آن در شکل‌دهی سیمای اکولوژیک سرزمین‌های اطراف آن در چند دهه اخیر همگام با توجه بشر به خطراتی که محیط‌زیست سیاره زمین را در معرض تهدید قرار داده، مورد توجه فراوان قرارگرفته است.

مقصد نهایی همه آلاینده‌ها دریای خزر است

عضو هیئت‌علمی دانشگاه وین اتریش با اشاره به آلودگی دریای خزر، اظهار داشت: دریای مازندران، مقصد نهایی، عرصه خاموش و آرام دریافت‌کننده پساب‌های فاضلابی استان مازندران شده است و به‌طورکلی مازندران در رابطه با تولید آلاینده‌ها در داخل و از استان‌های هم‌جوار در سطح بسیار بالایی قرار دارد

«پرفسور عطاء الله قبادیان» مازندران را استتار شده در پوشش سبز دانست و گفت: متأسفانه مقصد نهایی همه آلاینده‌ها، پساب‌های فاضلاب و زباله‌های شستشو شده مازندران، دریای خزر است.

وی با اشاره به وجود نزولات جوی زیاد در مازندران، عنوان کرد: به‌واسطه این نزولات هرز آب‌های سطحی بسیار زیادی به وجود می‌آید که به همراه آب‌های جاری سطحی دامنه‌های شمالی البرز به سمت دریای مازندران سرازیر شده و هرگونه آلاینده‌های زیست‌محیطی را با خود به دریا می‌برند.

این پروفسور زمین‌شناس از دانشگاه وین عنوان کرد: برخلاف خلیج‌فارس، دریای مازندران به لحاظ بسته بودن پالایش طبیعی بسیار ضعیفی دارد و امکان جابجایی در آن مقدور نیست و از سوی دیگر محل استخراج نفت و رفت‌وآمد کشتی‌ها محسوب می‌شود که به‌طور دائم در حال گسترش بزرگ‌ترین چالش دریای خزر هستند.

قبادیان ورود سالانه ۲۰ میلیون نفر مسافر به مازندران را فرصت دانست، اما گفت: توریست‌هایی که وارد مازندران می‌شوند انبوهی از زباله را در حاشیه جاده‌ها و رودخانه‌ها رها می‌کنند که درنتیجه همه پساب‌های این زباله‌ها به دریای خزر می‌ریزد.

وی در ادامه این گفت‌وگو، خاطرنشان کرد: حدود ۸۰ درصد از آب مصرفی مردم مازندران به پساب فاضلابی تبدیل‌شده و درنهایت به دریا ریخته می‌شوند.





وی با اشاره به اینکه مازندران قطب کشاورزی است اما صنعت هم به آن راه پیدا کرده، اظهار داشت: کارهای بنیادی برای صنعت این استان صورت نگرفته، درست است که صنایع، غیر آلاینده هستند اما پساب‌های کارخانه‌ها بدون تسویه وارد رودخانه شده و دریا را آلوده می‌کنند.

این فعال محیط‌زیست و طبیعت، فعالیت کارخانه کک سازی سوادکوه را غیرقابل‌اعتماد دانست و بیان کرد: اگر این کارخانه بدون کنترل مواد آلاینده خود را وارد رودخانه کند فاجعه‌ای بزرگ برای رودخانه به وجود خواهد آمد

وی با تأکید بر آلوده بودن ماهیان دریای مازندران، گفت: سرانجام و مقصد همه فاضلاب‌های شهرک‌های نوپا در طول رودخانه‌ها، گاوداری‌ها، مرغداری‌ها و پساب‌های فاضلابی مراکز جمعیتی، بزرگ‌ترین دریاچه جهان «خزر» است.

این استاد دانشگاه توصیه کرد: ماهیان در رودخانه‌های کنترل‌شده و یا پشت سدها، به طرق بهداشتی پرورش داده شوند و برای شالیزارها و باغات هم از سموم استفاده نشود.

وی همچنین خواستار تشکیل یک شبکه کنترل محیط‌بانی حفاظتی زباله و پساب‌ها شد که مسئولانه محیط‌زیست مازندران و دریای خزر را کنترل کنند.

دریا و ساحل کارکردهایشان را از دست داده‌اند

استاد جامعه‌شناسی محیط‌زیست دانشگاه مازندران هم بابیان اینکه یکی از انواع آلودگی‌ها که اکنون در مازندران با آن مواجه هستیم، آلودگی آب و به‌تبع آن آلودگی دریا است، افزود: برای اینکه متوجه شویم که این آلودگی چه پیامدهای می‌تواند برای مازندران و مردم داشته باشد، باید ببینیم دریا و ساحل چه کارکردهایی دارند که مهم‌ترین آن‌ها، ابتدا کارکرد اقتصادی و بعد کارکردهای اجتماعی، تفریحی و اوقات فراغت است.

صادق صالحی در رابطه با کارکرد اجتماعی دریا گفت: اکثر گردشگران مازندران، هدف اصلی خود از مسافرت به مازندران را دریا برمی‌شمارند. اما نکته جالب‌توجه این است که اکثر همین مسافران به دریا نمی‌روند و در سطح ساحل متوقف می‌شوند و این امر نشان‌دهندهٔ یک نوع سوءتعبیر در بیان و رفتار گردشگران بوده و ناشی از آن است که آلودگی دریای خزر از حد نرمال گذشته است و با یک نگاه معمولی هم می‌توان این آلودگی را مشاهده کرد. وقتی‌که گردشگران و افراد بومی به خاطر آلودگی نتوانند از دریا استفاده کنند، دریا یکی از بزرگ‌ترین کارکردهای خودش که کارکرد اجتماعی تفریحی است را از دست می‌دهد و این‌یک آسیب جدی است.

وی با اشاره به اینکه در کنار این کارکرد اجتماعی-تفریحی مشاغل مرتبط با آن‌ها وجود دارند، افزود: مازندران ازنظر اشتغال در وضعیت مناسبی قرار ندارد و حوزه گردشگری هم که می‌تواند در استان ایجاد اشتغال کند، بخشی از آن در ساحل و دریا است، هنگامی‌که دریا و ساحل آلوده شود، استقبال گردشگران نیز کم می‌شود و به‌تبع آن مشاغل مرتبط با آن نیز کمرنگ شده و یا حتی از بین می‌روند.





وی افزود: همچنین بخشی از اشتغال در مازندران در قالب تعاونی‌های صید و صیادی است که آلودگی در سطح و اعماق آب دریای خزر موجب شده است آبزیان نتوانند در آن زندگی کنند و این امر، منجر به مرگ و کاهش یا عدم تکثیر آن‌ها شده است. به همین دلیل، خیل عظیمی از صیادان که از صبح تا غروب مشغول به کار هستند، آن‌چنان صیدی نداشته و میزان صید آن‌ها نسبت به سال‌های قبل بسیار کم شده و درنتیجه، درآمدهای صیادان نیز به‌شدت افت پیداکرده است.

این استاد دانشگاه، در رابطه با راهکارهای برون‌رفت از این امر گفت: معمولاً راحت‌ترین راهکار این است که بگوییم قانون مناسب وضع شود و قانون‌گذار اهرم‌های کنترلی شدیدی را برای ممانعت از ورود هر نوع آلودگی به دریا اعمال کند. در قوانین کشور خلأ اساسی در این رابطه نداریم، اگر همین قوانین موجود، ضمانت اجرا داشته باشند، برای قدم اول کافی است اما متأسفانه مشکل در عدم اجرای قانون است. در غیاب ناظران، بخش صنایع و کشاورزی و حتی مردم عادی مواد آلاینده و سموم خود را می‌توانند به‌راحتی در رودخانه‌ها بریزند.

وی با اشاره به اینکه قوانین در این زمینه بیشتر جنبه کنترلی- تنبیهی دارند، بیان کرد: باید در کنار اهرم‌ها و بازدارنده‌های تنبیهی، اهرم‌های تشویقی نیز وجود داشته باشد. امر تشویقی در قانون و کمک به صنایع و بخش‌هایی که از آلودگی جلوگیری می‌کنند، می‌تواند در کوتاه‌مدت به‌عنوان یک راهکار باشد. بسیاری از بخش‌ها آلاینده‌های خود را وارد دریا می‌کنند اما مجموعه‌هایی نیز هستند که یک سیکل بازیافت کامل را در بخش خود ایجاد کرده‌اند در این رابطه، برای ایجاد انگیزه در ادامه این کار و تسری به مجموعه‌های دیگر نیاز به اهرم تشویقی حس می‌شود.

وی بابیان اینکه برای درازمدت نیاز به فرهنگ‌سازی است، گفت: مراکزی که تولید و هدایت فرهنگ را بر عهده‌دارند، باید وارد این عرصه شوند و ایفای نقش کنند. در این بخش، عمدتاً آنچه مشاهده می‌شود در حد شعار است. برخی بخش‌های خصوصی عنوان کرده‌اند که در رابطه با آلودگی، پسماندها و بازیافت آموزش‌هایی داشته‌اند اما وقتی بروشورها و کتابچه‌هایشان را مشاهده می‌کنیم چنین محتوایی ندارند و بیشتر حالت شعاری داشته‌اند و دارای محتوا نبوده است که منجر به مشارکت بومی و محلی در این بخش شود. در شهرک‌های صنعتی آیتم‌هایی برای آموزش وجود دارد اما وقتی وارد کلاس آموزشی می‌شویم، محتوای خاصی آموزش داده نمی‌شود و این امر در دیگر بخش‌ها نیز قابل‌مشاهده است.

صالحی در ادامه گفت: گزارش مدونی در این بخش‌ها که مشخص کند فرهنگ‌سازی صورت می‌گیرد وجود ندارد و محتواها با استانداردها سازگار نیست. به‌طور مثال، سازمان آب منطقه‌ای در سال‌های گذشته طرح داناب (دانش‌افزایی آب برای دانش‌آموزان) را اجرا کرد، در گزارش‌ها آمده است که تعداد زیادی از دانش‌آموزان آموزش داده شدند اما وقتی مراجعه می‌کنیم مشاهده می‌شود که از اثربخشی و آگاهی آن هیچ اطلاعی در دست نیست. آنچه در اینجا انجام می‌شود، از استانداردهای آموزشی دنیا برای اینکه آموزش مفید واقع شود و مدعی آموزش در حیطه‌ای خاص شوید، بسیار فاصله دارد.

وی بابیان اینکه همه دستگاه‌ها مسئول هستند گفت: در قدم اول استان و بعد همه دستگاه‌ها باید سیاست‌های زیست‌محیطی خود را تنظیم کنند و آن را به‌صورت علنی در قالب گزارش یا بروشور منتشر کنند.





یک کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری در مازندران هم می‌گوید: هرچند تمام آب‌ها و مناطق دیگر جهان یک اکولوژی واحد به شمار می‌روند ولی نظر به شرایط تاریخی و موقعیت جغرافیایی، دریای مازندران علاوه بر کارکردهای دوگانه یادشده از یک اکولوژی واحد برخوردار است، در جامعه جهانی نظریه جدیدی در حقوق بین‌الملل در مورد محیط‌زیست در حال شکل‌گیری است که مفهوم «محیط‌زیست مشترک» نام دارد و ناشی از این اصل است که کره زمین محیط‌زیست غیرقابل‌تفکیکی را تشکیل می‌دهد که همه عناصر آن با یکدیگر همبستگی دارند و خسارت وارده به این محیط و مسئولیت دولت‌ها در این‌باره نباید منحصراً محدود به مرزهای ملی و قلمرو حاکمیت آن‌ها باشد.

«وحید حاتمی» افزود: در ایران مصرف سموم شیمیایی در حدود یک‌سوم تولیدی جهان را شامل می‌شود، این در حالی است که ۶۵ درصد کل سموم مصرفی کشور در استان‌های گیلان و مازندران، استفاده می‌شود. مدیریت مصرف سموم و استفاده از روش‌های مبارزه بیولوژیک و مدیریت تلفیقی آفات گام مهمی در راستای نیل به کشاورزی پایدار و به‌تبع آن کاهش شدید عوامل آلاینده محیط‌زیست خصوصاً پساب مزارع کشاورزی است.

این کارشناس ادامه داد: با توجه به اینکه محیط‌زیست فقط بر خروجی‌ها نظارت دارد صنایع راهکارهای زیادی برای پنهان کردن میزان آلاینده‌هایی که به محیط تخلیه می‌کنند ازجمله رقیق کردن و تخلیه در محیط‌های مختلف برای کاهش میزان جرائم دارند، لذا جریمه به‌تنهایی راهکار مناسبی برای جلوگیری از تولید و تخلیه آلاینده‌ها در دریا توسط صنایع نیست و باید در این زمینه فرهنگ‌سازی شود.

وی عنوان کرد: به نظر می‌رسد نقش دستگاه‌های نظارتی باید پررنگ‌تر شود و برای صدور مجوز فعالیت‌های اقتصادی صنایع و بنگاه‌های اقتصادی که دارای آلودگی زیست‌محیطی هستند و در امر آلودگی نقش دارند موشکافانه‌تر برخورد شود و نظارت‌ها صرف داشتن مجوز فعالیت‌ها نباشد و همه حقوق قانونی محیط‌زیست لحاظ شود. در این راستا باید عامه مردم با آموزش صحیح در ارتباط با نگهداری محیط‌زیست پیرامون اطراف این دریاچه و رودخانه‌های منتهی به آن برای توسعه پایدار آیندگان مدنظر قرار دهند.

حاتمی پیشنهاد داد: وزارت آموزش‌وپرورش در کتب تحصیلی استان‌های ساحلی تجدیدنظر کرده و مباحث زیست‌محیطی این دریاچه عظیم و نحوه نگهداری آن در سرفصل دروس اصلی قرار دهد.





«جمال ابوطالبی» مدیر انجمن دوستداران محیط‌زیست سبز در بهشهر در مورد آلودگی‌های دریا گفت: در ارتباط با آلودگی دریا به‌طورکلی این مشکل توسط پساب‌های صنعتی و پساب شهری ایجادشده که البته آلودگی شناگاه ها هم از این قضیه مستثنا نیست اما در بحث آلودگی شناگاه ها به نظر می‌آید که نقش پساب شهری به‌خصوص در ارتباط با شناگاه هایی مانند بابلسر و چالوس در مازندران بیشتر از موارد دیگر است.

وی افزود: مناطقی از دریا که در مجاورت مصب رودخانه‌هایی قرار دارند که پساب صنعتی و به‌ویژه فاضلاب شهرهای مجاور یا بالادست مستقیماً به داخل این رودخانه‌ها می‌ریزد آلودگی بیشتری دارند و شناگاه ها در این مناطق به‌هیچ‌وجه برای شنا و استفاده شهروندان توصیه نمی‌شود.

۱۶ شناگاه آلوده است

ابوطالبی ادامه داد: از ۲۱ شناگاه درسطح استان مازندران ۱۶ شناگاه به دلایل مختلف دارای چنین شرایطی بوده و عکس‌های ماهواره‌ای و تست‌های آزمایشگاهی مؤید این مسئله است.

وی با اشاره به وضعیت دریا در بهشهر بیان داشت: در منطقه دهستان میانکاله و حوالی بندر امیرآباد به دلیل وجود صنایع و مؤسسات بزرگ مثل نیروگاه شهید سلیمی نکا، شرکت حفاری شمال، پایانه نفتی و نیز صنایع مرتبط با بندر امیرآباد باشناگاه ها باید بااحتیاط برخورد کرد.

هرچند در این حوزه بنا به اظهارات «رضا زمان احمدی» رئیس محیط‌زیست شهرستان بهشهر نظارت جدی از سوی سازمان متبوع دائماً صورت می‌گیرد و همواره تذکرات و اخطار لازم به واحدهای مخاطی ابلاغ‌شده و پیگیری می‌شود.

ابوطالبی گفت: به‌عنوان نمونه به خاطر عدم رعایت موضوع فیلترینگ در سیستم فاضلاب مرکزی شهرک صنعتی شهرستان بهشهر که در فاصلهٔ بسیار نزدیک با تالاب میانکاله قرار دارد تا آنجا از سوی اداره حفاظت محیط‌زیست شهرستان بهشهر پیگیری و منجر به صدور حکم قضایی و محکومیت اداره کل شهرک‌های صنعتی شد که موظف به تکمیل سیستم فیلترینگ مرکزی شهرک صنعتی بهشهر شدند.

وی همچنین افزود: البته بحث آلودگی آب‌وهوا توسط مصرف سوخت مازوت در نیروگاه شهید سلیمی تا چندی قبل مطرح بود که با پیگیری‌های به‌عمل‌آمده از سوی تشکل‌های زیست‌محیطی منطقه و مسئولان سازمان محیط‌زیست و به‌ویژه نماینده شرق استان مازندران در مجلس شورای اسلامی دکتر شاعری و تلاش‌های نماینده قبلی دکتر مقیمی و ورود دستگاه قضایی در حال به ثمر رسیدن بوده و شنیده‌ها حاکی از آن است که حکم توقف صادرشده است، هرچند جسته‌وگریخته گزارش‌هایی دال بر مصرف گهگاه مازوت از افراد بومی به گوش می‌رسد.

صیدگاه‌های بی‌شمار وخارج از ظرفیت محیط‌زیست دریایی

ابوطالبی اضافه کرد: در این زمینه بنده شخصاً در جلسهٔ حضوری که حدود دو سال قبل به همراه نمایندگان تشکل‌های زیست‌محیطی با دکتر ابتکار ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست در مکان اداره کل این سازمان در ساری داشتیم موضوع را باایشان مطرح کرده و خانم ابتکار نیز پیگیر موضوع بودند.




وی گفت: راه‌حل این مشکل اساساً حذف گونه‌های غیربومی و کشت و زراعت گونه‌های بومی است که در طول سالیان دراز در منطقه آدابته شده و در مقابل آفات آسیب‌پذیر نبوده یا کمتر آسیب‌پذیرخواهند بود.

وی گفت: آلودگی حرارتی نیروگاه شهید سلیمی برای محیط‌زیست دریایی از دیگر مواردی است که باید مورد توجه مسئولان قرار داده شود تا اقدامات مقتضی برای حل این مشکل زیست‌محیطی از سوی مسئولان نیروگاه اتخاذ شود.

این فعال زیست‌محیطی وجود صیدگاه‌های بی‌شمار وخارج از ظرفیت محیط‌زیست دریایی در این منطقهٔ ساحلی را قابل توجیه ندانست و بیان داشت: این مسائل آسیب جبران‌ناپذیری به بدنهٔ نحیف محیط‌زیست دریایی خزر خواهد زد و بهترین چاره برای احیاء و بازتولید آبزیان خزر تعطیلی صید برای مدت چند سال خواهد بود.

میانکاله در حال خشک شدن است

وی بابیان اینکه تالاب میانکاله در حال خشک شدن است که البته مسائل ژئوگرافیک و پس‌روی آب دریا مهم‌ترین عامل آن بوده وخواهد بود ادامه داد: دراین‌بین اما عواملی ازجمله احداث سدگلورد و احداث آب‌بندانها ومزارع جدید برنج و پرورش ماهی‌ها مزید بر علت خواهد بود.

ابوطالبی افزود: سم‌پاشی‌های غیراستاندارد و وسواسی توسط کشاورزان منطقه که برای سالم نگه‌داشتن گونه‌های غیربومی از آسیب آفات بومی صورت می‌گیرد و مصرف زیاد کودهای شیمیایی در بخش کشاورزی یکی دیگر از عوامل مهم آلودگی آب‌وخاک منطقه و به‌ویژه آب‌های زیرزمینی و همچنین رودخانه‌هایی است که به دریای خزر و بخشی به تالاب میانکاله می‌ریزد.

بنابراین گزارش به علت شرایط آب و هوایی مناسب دریای خزر تعداد زیادی شهر بزرگ و کوچک با جمعیت‌های مختلف و تعداد زیادی روستا در حاشیه جنوبی و کنار سواحل دریای خزر و رودخانه‌های منتهی به آن توسعه‌یافته‌اند که فاضلاب بیشتر آن‌ها از طریق این رودخانه‌ها به دریای خزر انتقال می‌یابد.

در مواردی نیز فاضلاب مستقیماً به دریا هدایت می‌شود. از طرف دیگر حجم بالای گردشگر در این مناطق آسیب جدی به شناگاه های دریای خزر وارد کرده است که باید تا دیر نشده برای این مشکلات چاره‌ای اندیشید

منبع : مهر

دیدگاه خود را بیان کنید